فانی لند‌

چرا با وجود آگاهی از زیان‌های گوشی‌های هوشمند بر دختران، سکوت اختیار کرده‌ایم؟

فرارو- در هفته جاری، گزارشی از طرف اندیشکده «پالسی اکسچنج» (نزدیک به طیف راست‌میانه) در لندن منتشر شد که نشان داد دانش‌آموزان آن دسته از مدارس متوسطه که در آن ممنوعیت به‌همراه‌داشتن و استفاده از گوشی‌های تلفن همراه هوشمند اجرا شده بود، به میزان یک یا دو درجه نتایج بهتری در آزمون‌های *GCSE را کسب کردند و این درمقایسه با دانش‌آموزان مدارسی است که سیاست‌های کم‌تر سخت‌گیرانه‌ای را درمورد همراه‌داشتن و استفاده از گوشی‌های تلفن همراه هوشمند دارند.

به گزارش فرارو به نقل از اسپکتیتر، معمولا در مدارسی که ممنوعیت سخت‌گیرانه‌تری درمورد استفاده از گوشی‌های تلفن همراه و یا به‌همراه‌داشتن آن برای دانش‌آموزان وجود دارد، بیش از مدارس با سخت‌گیری کم‌تر، وعده غذایی رایگان به داش آموزان ارائه می‌شود. درعمل اما دستورالعمل دولت بریتانیا برای مدارس درمورد لزوم ایجاد محدودیت درمورد همراه‌داشتن گوشی تلفن همراه هوشمند برای دانش‌آموزان در ماه فوریه گذشته تفاوت چندانی ایجاد نکرده است، تنها ۱۱درصد از مدارس در انگلستان و ولز دانش‌آموزان را از نظر فیزیکی از گوشی‌های تلفن همراه‌شان در طول ساعات حضور در مدارس جدا کرده‌اند، این در‌حالی‌ است که همگان می‌دانیم صرف به‌همراه‌داشتن گوشی تلفن همراه هوشمند برای دانش‌آموزان به‌خودی‌خود می‌تواند موجب حواس‌پرتی آنها و دورشدن تمرکزشان از درس شود.

همزمان بحث در این‌باره که چه نهاد و فردی مسئول این موضوع است، ادامه دارد؛ فناوری بزرگ، مقررات دولتی، سیاست‌های مدرسه، والدین یا خود کاربران. برخی به افراط و تفریط روی می‌آورند. برای مثال یک مدرسه تعداد ساعات درسی روزانه را به ۱۲ ساعت افزایش می‌دهد تا سعی کند دانش‌آموزان را به ترک اعتیاد دیجیتالی‌شان وادار کند، درحالی‌که با چنین کاری مهم‌ترین دلیل پشت این سیم‌کشی مغز فرزندان‌مان نادیده گرفته می‌شود؛ الگوریتم‌های رسانه‌های اجتماعی. ساده‌ترین راه برای توضیح این موضوع نگاه‌کردن به ماهیت جنسیتی اپیدمی سلامت روان در میان نوجوانان است.

نتیجه مطالعه‌ای در ایالات متحده نشان می‌دهد ۵۷درصد از دختران نوجوان می‌گویند: «غمگین‌بودن یا ناامیدی را تجربه می‌کنند». این میزان در سال ۲۰۱۱ میلادی ۳۶درصد بود. اکنون ۳۰درصد از آنها می‌گویند به‌طور جدی به خودکشی فکر کرده‌اند. این میزان در سال ۲۰۱۱ میلادی ۱۹درصد بود. میزان افسردگی و اضطراب گزارش‌شده در پسران به این اندازه زیاد نیست و افزایش نرخ مرتبط با این موضوع در آنها از سال ۲۰۱۱ میلادی نیز کم‌تر است.

برخی ممکن است استدلال کنند دختران بیش‌تر از پسران احتمال دارد با رنج‌بردن در حوزه سلامت روان مواجه شوند. در نرخ محاسبه پیش‌تر ذکرشده، اطلاعات مرتبط با خودکشی از بیمارستان‌ها لحاظ نشده است. کودکان و نوجوان در ایالات متحده هستند که به دلیل داشتن افکار متمایل به خودکشی یا اقدام به خودکشی به بیمارستان مراجعه کرده‌اند، این میزان در فاصله سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۵ میلادی تقریبا افزایشی دو برابری داشت که بیش‌ترین افزایش برای دختران و نوجوانان است.

در کشور‌های دیگر نیز الگوی مشابهی وجود دارد: در کانادا دختران ۱۵ تا ۱۷ ساله دو برابر بیش‌تر از پسران هم‌سن به دلیل نگرانی‌های روانی در بیمارستان بستری می‌شوند. در نروژ ۲۹درصد از دختران نوجوان گزارش می‌دهند به مشکلات مرتبط با افسردگی همراه با اضطراب دچار هستند. این درحالی‌ است که این نرخ در میان پسران نوجوان تنها ۱۰درصد است. نتیجه مطالعه‌ای در نروژ نشان داد ممنوعیت استفاده و به‌همراه‌داشتن گوشی‌های تلفن همراه در مدارس به‌طور قابل‌توجهی سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دختران را بهبود بخشیده و درعین‌حال تاثیر کمی بر پسران داشته است.

نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد دختران زمان بیشتری را با گوشی‌های تلفن همراه هوشمند خود می‌گذرانند. نتیجه مطالعه‌ای در سوئد نشان داد ۶۰درصد از دختران نوجوان استفاده بیش از اندازه از گوشی‌های تلفن همراه هوشمند را گزارش کرده بودند که این میزان در میان پسران نوجوان تنها ۳۵درصد گزارش شده بود. بااین‌وجود، با فرض اینکه سیاست‌گذاری‌های مدرسه بر پسران و دختران به یک اندازه تاثیر می‌گذارد و با فرض اینکه والدین بدون توجه به جنسیت از گوشی تلفن همراه هوشمند فرزندانشان به‌شیوه‌ای مشابه استفاده می‌کنند، این اختلافات مربوط به سلامت روان باید با چیز دیگری توضیح داده شود: نوع محتوایی که آنها مصرف می‌کنند.

این جایی است که به نظر می‌رسد الگوریتم وارد عمل می‌شود. الگوریتم‌ها بیش از آنکه تقاضا را بازتاب بدهند، آن را ایجاد می‌کنند. این موضوع موجب می‌شود گمان کنیم رسانه‌های اجتماعی به جای دستکاری تقاضا، علائقمان را به ما نشان می‌دهند. برای مثال، ما می‌دانیم الگوریتم‌های اینستاگرام، دختران نوجوانی را که حتی برای مدت‌زمان کوتاهی با تصاویر مرتبط با تناسب اندام درگیر می‌شوند، به سمت سیل محتوای کاهش وزن سوق می‌دهند.

همچنین ما می‌دانیم این احتمال بیش‌تر وجود دارد که اطلاعات مربوط به خودآزاری و تصویر بدن به آنها نشان داده شود. این موضوع نگران‌کننده است که اگر دختران جوان در معرض محتوای افراطی قرار نگیرند، باز هم ماهیت کلیشه‌ای و خود محدودکننده الگوریتم‌های رسانه‌های اجتماعی، چارچوب‌های مرجع آنها را محدود می‌کند. برای مثال، نتیجه یک مطالعه نشان داد ۶۸درصد از دختران نوجوان گفته‌اند علائق آنها در رسانه‌های اجتماعی به زیبایی، مُد و رئالیستی شو‌های تلویزیونی محدود می‌شود. این موضوع به احتمال زیاد بر عزت نفس آنها تاثیر منفی می‌گذارد.

درمقابل، بخش عمده علائق گزارش‌شده از جانب پسر‌ها، موضوعاتی مانند ورزش، فناوری، سیاست و تجارت بود. قطعا برخی از دختران فعالانه به‌دنبال آن نوع محتوا هستند، اما نمی‌توان گفت این دنبال‌کردن تا چه اندازه عمدی بود و تا چه اندازه با الگوریتمی که فرض می‌کند «دختران آن را دوست دارند» تحمیل شده است.

اکنون نتایج ده‌ها مطالعه وجود دارد که ارتباط بین استفاده از گوشی تلفن همراه هوشمند و هرگونه تغییر منفی در رفتار را اثبات کرده‌اند: خواب ضعیف، تمرکز ضعیف، سلامت روان ضعیف و مهارت‌های اجتماعی ضعیف. درنتیجه داده‌های اثبات‌شده در این حوزه افزایش می‌یابند، اما کار بسیار کمی درمورد آن و اندیشیدن برای راه‌حل انجام می‌شود. تا زمانی که کاری انجام ندهیم، نوجوانان و به‌ویژه دختران نوجوان کماکان متحمل رنج خواهند شد.


*آزمون دوره GCSE در پایان سال یازدهم تحصیلی در کشور انگلستان برگزار می‌شود. دانش‌آموزان با شرکت در آن آزمون، گواهی عمومی تحصیلات متوسطه را دریافت می‌کنند و آن مقطع را به پایان می‌رسانند.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!