کال آو دیوتی؛ اکشن خطی یا شوتری جهان باز؟
دستهبندی عناوین کال آو دیوتی و ویژگی هر یک
اگر نگاهی به نسخههای ابتدایی کال آو دیوتی بیندازید، متوجه میشوید که این بازیها در ابتدا با دید شبیهسازی جنگ آمیخته به لحظات اکشن آغاز و کم کم با نزدیک شدن به سری مدرن وارفر به یک شوتر سینمایی تمام عیار با لحظات کارگردانی شده تبدیل شدند. در کل میتوان سری کال آو دیوتی را به سه دسته یعنی سری مدرن وارفر، بلک آپس و عناوین فرعی تقسیم کرد که هر یک ویژگیهای خاص خود را دارند.
سری مدرن وارفر درست به مانند نام سری روی جنگهای مدرن، لحظات اکشن سینمایی، انفجار و جنگهای عمدتا وسیع در میدان نبرد جریان دارد و در کل سرعت بازی بسیار بالا دنبال میشود. مدرن وارفر همیشه به دلیل شخصیتهای دوست داشتنی، لحظات احساسی و البته سلاحهای پیشرفته و جذابش شناخته میشد و رویدادهای هیجانانگیزی مثل نصف شدن یک هواپیما به هنگام پرواز را به تصویر میکشید.
سری بلک آپس در سوی دیگر تجربهای آمیخته به بخشهای تاریک جنگ، لایههای پنهان آن و البته کاراکترهای خاکستری و ترسناکتری را به تصویر میکشید که در به تصویر کشیدن پشت پردههای وحشتناک سیاست هیچ ترسی نداشت. بلک آپسها مراحل چریکیتر، خیابانیتر و البته آمیخته به جاسوسبازی را به تصویر میکشیدند و لحظات هیجانانگیز بازی عمدتا به تعقیب و گریز روی پشت بامها، ترور اشخاص به خصوص یا حتی مراحلی مثل ماموریت معروف فرار از زندان خلاصه میشد. این سری بیشتر به دلیل ابزارهای عجیب و غریب، حضور المانهای علمیتخیلی و البته روایتهای شخصی درون بازی شناخته میشود و در کل سبک روایت متفاوتی را به کار میگیرد.
با این وجود این سبک از روایت چه در بازیهای مدرن وارفیر و چه در سری بلک آپس از سال 2019 دچار تغییر شده و همین موضوع باعث شده که در اثری مثل بلک اپس 6 شاهد اختلاف نظر طرفداران به هنگام تجربه بازی باشیم.
مسیر جدید سری Call of Duty
سال ۲۰۱۹ بود که اکتیویژن با ریبوت سری مدرن وارفیر، کال آو دیوتی را وارد مسیر جدیدی کرد. مهمترین اتفاقی که در کال آو دیوتی افتاد آن بود که المان مخفیکاری در هر دو سری به اوج خود رسید و عمده مراحل بازی به بخش مخفیکاری تبدیل شد که نمونه آن را میتواند به ماموریت Going Dark و رویدادهای مشابه دانست. این رویکرد با اضافه شدن المانهای سندباکس در انتهای بازی و خصوصا مدرن وارفیر ۲ ادامه یافت و رسما با انتشار مدرن وارفیر ۳، اکتیویژن طی اشتباهی بازی را به یک نسخه آفلاین از کال آو دیوتی وارزون تبدیل کرد که عصبانیت طرفداران و منتقدین را به همراه داشت. در سوی دیگر سری بلک آپس پس از یک نسخه کاملا آنلاین با انتشار Cold War ادامه یافت و مراحل مخفیکاری، جاسوسبازی و حتی مراحلی با حس و حال بازیهای ایمرسیو در آن پیادهسازی شد.
بلک آپس ۶ اما جدیدترین تلاش اکتیویژن برای بهبود فرمول جدید سری محسوب میشود که به شکلی کاملا سلیقهای عمل کرده است. بخش داستانی بازی شامل مراحل سندباکس و جهان باز، مراحل کاملا سینمایی، به شکل عجیبی یک قسمت زامبی و در نهایت مراحل مخفیکاری بوده که بازیکن را درگیر ماموریتهای متنوعی میکند. جالب است بدانید که بازی یک پایگاه در اختیار بازیکن نیز قرار داده که برخلاف نسخه کلد وار بازیکن میتواند در آن به ساخت آپگریدها، حل کردن یک سری پازل و البته صحبت با شخصیتهای بازی بپردازد.
آینده سری کال آو دیوتی
نظرات ضد و نقیض بازیکنان نسبت به رویکرد جدید امری کاملا طبیعی بوده و این شکل از بازخوردها را به هنگام تغییر مسیر سری گاد آو وار در سافت ریبوت سال ۲۰۱۸ و ریمیک قسمت دوم مجموعه رزیدنت اویل بودیم و در کل همیشه تغییر با موافقان و مخالفان بسیاری همراه بوده است.
این که با وجود درآمد بالای وارزون و بخش آنلاین سری، اکتیویژن باز هم به بخش داستانی بازی اهمیت میدهد اتفاق بسیاری خوبی است، اما به نظر میرسد که سازندههای سری هنوز هم مشغول آزمون و خطا کردن در رابطه با افزودن المانهای جدید به بازی هستند. دو ماموریت بسیار مهم بلک آپس ۶ را میتوان مراحل Hunting Season و Emergence دانست که بخش اول یک ماموریت جهان باز است که داخل عراق در جریان است و ماموریت دوم، داخل یک پایگاه زیرزمینی در جریان دارد که شخصیت اصلی بازی یعنی Case، توهم زده و طی ماموریتی طولانی با دستهای از زامبیها و حتی ۴ باسفایت مختلف در جریان خواهد بود. مرحله Hunting Season ویژگیهای جالبی مثل Fast Travel و حتی ماموریتهای فرعی را در خود جای داده و بازیکن را چند ساعتی درگیر خود میکند.
مشکل Hunting Season اما آن جا است که بازی بیش از حد حس یک مرحله از وارزون را میدهد و بازیکن احساس نمیکند که این مراحل به صورت دستساز و کارگردانی شده طراحی شده و جز یک یا دو ماموریت خاص، شما مشغول به گشت و گذار در نقشه و کشتن دشمنانی هستید که داخل صحرا خواهید دید. گویا اکتیویژن این مرحله را با هدف تبلیغ بخش وارزون داخل بازی جای داده است. اما ماموریت Emergence از نظر کارگردانی حس و حال بهتری را به بازیکن منتقل میکند و حس و حال یک تجربهای زامبیگونه، اما مجزا از بخش زامبی بازی را به تصویر میکشد. اگرچه که بخش مخفیکاری بازی و کم شدن لحظات اکشن پرتنش امری سلیقهای است، اما در صورتی که قرار است در آینده شاهد مراحل جهان بازی مثل Hunting Season باشیم، لازم است تا این مراحل با کیفیت بالاتری طراحی شود و حس یک قسمت جدا شده از وارزون را به بازیکن القا نکند.
این که المانهای جدید کال آو دیوتی احتمالا تا سالها همراه آن خواهد بود، تقریبا مشخص است، اما این که اکتویژن به چه شکلی از این عناصر جدید استفاده خواهد کرد اتفاقی است که نمیتوان آن را پیشبینی کرد.