از کدوم کاراکتر دنیای ویدیو گیم خیلی میترسیم
بازیهای ترسناک خیلی وقته که فقط روی المانهای ترسناکی مثل ترس روانشناختی و جامپ اسکیرها تکیه نمیکنند و گاهی اوقات موجودات عجیبی رو توی بازی قرار میدن که تبدیل به کابوس شبهامون میشن و خواب رو از چشمامون میگیرن! به همین بهونه توی تیم ویجیاتو این هفته از اعضای تحریریه پرسیدیم که از کدوم کاراکتر دنیای ویدیوی گیم خیلی میترسن و به کابوسشون تبدیل شده!
تو بازیهای Survival Horror بعضی وقتها انتخاب بین هزینه کردن مهمات و در رفتن سخت میشه. مثلا تو رزیدنت ایول ۴ ما دشمنی به اسم Regenerator داریم که برای کشتنش باید کلی مهمات استفاده کنید و این مسئله واقعا من رو اذیت میکنه! نه که خسیس باشم؛ بهرحال آدم نمیدونه دو قدم جلوتر چی در انتظارشه و ممکنه حتی به یک گلوله هم محتاج بشه. من از امثال Regenerator لعنتی نمیترسم، ولی همیشه با این حس بد مواجه میشم که خب فرار کنم؟ یا بکشمش؟ اگر آسیب ببینم و مجبور شم هم مهمات و هم آیتم سلامتی هزینه کنم چی؟ این تفکر تبدیل به یک حس بد میشه که میاد و جای ترس رو میگیره! امیدوارم درک کنید شرایط سخت منو… .
امین بهتوئی
من کلا سخت میترسم ولی Lickerهای رزیدنت ایول ۲ همیشه منو یکم اذیت میکردن. لعنتیا هم قیافهشون خیلی کثافته، هم از نظر مکانیکی بدجور جون و مهمات آدم رو خالی میکنن.
یه چیز دیگه هم به ذهنم میرسه. مارهای دریایی Assassin’s Creed Black Flag. این فلان فلان شدهها شاید بیشتر از هر هیولای دیگهای تو بازیها منو از جا پروندن!
رایان زجاجی
راستش کاراکتر ترسناک که زیاده، ولی بیشتر از این که حس وحشت بهشون داشته باشم دوستشون دارم! مثلا کاراکتر فردی کروگر رو خیلی دوست دارم ولی حس ترس به خصوصی نسبت بهش ندارم. با این وجود یه بازی هست که خیلیییییی منو ترسونده و اصلا بازی ترسناکی نیست، صرفا برای سنی که بازیش کردم تجربه مناسبی نبوده!
الکترونیک آرتز رو با بازیهای خیلی بدی که از هریپاتر ساخته میشناسیم. با این وجود 2 یا 3 تا بازی خوب هم ساخته که بهترینش به نظر من زندانی آزکابان هست که حدودا 4 یا 5 سالم بوده که بازیش کردم. یه کاتسین توی این بازی هست که پیوز (روح اعصاب خردکن دنیای هریپاتر) یه جامپ اسکر خیلی ترسناک میزنه تو صفحه (که شاید الان اونقدری هم ترسناک نباشه!) و این از بچگی مونده تو ذهنم و اذیتم میکنه! از طرفی مواجه شدن با dementor یا دیوانهسازها توی بازی هم واقعا ترسناک بود و در کل بازی برای اون سن و سال فضای خیلی دارکی داشت!
خلاصه سرتون رو درد نیارم! دمنیتورها و جناب پیوز هنوزم که هنوزه منو میترسونن!
محمدرضا نوروزی
من شاید خیلی از شخصیتهای ترسناک تو بازیهای ترسناک نترسم، ولی شخصیتهای که از نظر روانشناختی ترسناکن رو واقعا از بچگی نمیتونستم تحمل کنم. بهترین مثال این موضوع که هنوزم توی مغزم داره زندگی میکنه Glados از بازی پورتاله. اینکه یه منشی خیلی ساده و شیرین و مهربان رو به یک ربات تبدیل کنن خودش ترسناکه. ولی اینکه این ربات انسانیت خودش رو به طور کامل فراموش کنه و تمامی انسانهای داخل مجموعهاش رو با گاز عصبی بکشه عملا ترس رو به سطح دیگهای میبره. این موجود ترسناک نیست چون ظاهر وحشتناکی داره، ترسناکه چون تفکرش و قدرتشه که ایجاد وحشت میکنه.
امیرحسین وفاراد
واقعا میشه از جک بیکر و خانواده مریضش نترسید؟ از اون آواز خوندنهای رندوم و خندههای هیستیریک جک موقعی که داری با هزار جور ترس و لرز توی خونهش دنبال راه فرار میگردی تا مارگارتی که با یک فانوس شمعی در به در دنبالت میگرده. جک بیکر از یک لحاظ دیگه هم ترسناکه چون ظاهرش عین آدمهای عادیه و مثل نمسیس و مستر ایکس یک تایرنت عجیبالخلقه نیست. هنوزم یاد خندههاش میفتم لرز به تنم میفته!
علیرضا طالقانی
موضوع تیم ویجیاتو هفته بعد درباره «بهترین همراه و یاری که توی بازیها داشتیم» هستش. منظورمون از یار، همراهی هست که معمولا توی بازیهای داستانی با کاراکتر اصلی داستان میچرخه و ما باهاش حس دوستی خوبی پیدا میکنیم. حتما نظرتون رو با ما به اشتراک بذارید و بهترین کامنتها در پست هفتهی بعد کنار نظرات اعضای تحریریه قرار میگیره!