افتتاح عصر فولادین: ورود اولین تانکها به آزمون نبرد
تانک ها نماد جنگ های مدرن هستند. از استراتژی پیشروی رعد آسای آلمان از طریق لهستان و فرانسه در اوایل جنگ جهانی دوم، تا استفاده از تانک های مدرن رزمی اصلی در خط مقدم اوکراین در سال ۲۰۲۴، این خودروهای زرهی در طول قرن ۲۰ و ۲۱ با نبردهای بی شماری روبرو بوده اند. با این حال، همیشه اینطور نبوده است. برای هزاران سال، ارتشهای پیاده و سواره در میدانهای باز با هم روبرو می شدند، تا اینکه انقلاب صنعتی، جنگهای مکانیزه را آغاز کرد. فناوری های جدید مانند مسلسل، توپخانه دقیق و تفنگ های دوربرد، این نوع رویارویی را غیرممکن ساخت.
در طول سه ماه اول جنگ جهانی اول، ارتشهای فرانسه، آلمان و بریتانیا در مجموع ۳۸۰,۰۰۰ سرباز خود را از دست دادند – عددی بیسابقه – و تا پایان سال ۱۹۱۴، آمار کشتهها و زخمیها از چهار میلیون نفر گذشت. این تلفات عظیم مستقیماً منجر به آغاز جنگ خندق ها در جبهه غربی شد، جایی که خط مقدم در امتداد یک سری از خندق ها از مرز سوئیس تا کانال مانش تثبیت شد. در سرتاسر سالهای ۱۹۱۵ و ۱۹۱۶، جبهه غربی در بن بست قرار داشت و حملات متعدد از هر دو طرف با هزاران تلفات همراه شده و هیچ دستاوردی برای آن ها نداشت. انگلیسی ها و فرانسوی ها در نهایت به شکلی مخفیانه، خودروهای زرهی یا همان تانک ها برای غلبه بر این بن بست ساختند. در ادامه این مطلب می خواهیم شما را با اولین تانک هایی آشنا کنیم که وارد میدان نبرد شدند.
۱- Mark I
تانک Mark Iمحصول کمیته لندشیپس بریتانیا بود که هدف آن ساخت یک خودروی زرهی غیرقابل نفوذ در برابر آتش گلوله و له کردن و عبور از موانع از جمله سنگرها و سیم های خاردار بود. اولین نمونه اولیه این تانک ویلی کوچولو (Little Willie) نام داشت که در نهایت به ویلی بزرگ (Big Willie) تبدیل گردید تا اینکه در نهایت با نام Mark I وارد سرویس ارتش بریتانیا شد. تانکهای Mark I اولین تانکهایی بودند که نبرد در میدان جنگ را تجربه می کردند و در نبرد سومی در ۱۵ سپتامبر ۱۹۱۶ علیه آلمانها وارد عمل شدند.
بریتانیاییها ۱۵۰ نمونه از Mark I را در دو نوع ساختند – نوع مونث ۷۵ که به دو مسلسل سنگین خنک شونده با آب Vickers مجهز بود و نوع مذکر ۷۵ که این بار مجهز به توپ شش پوندی شده بود که در هر طرف بر روی یک سکوی بیرون زده نصب می شد. همچنین این تانک ها دارای یک ساختار چرخ دم بودند که برای هدایت حرکت ، تعادل، و پشتیبانی هنگام عبور از سنگرها استفاده می شد که ظاهراً به دلیل مشکل غیرقابل اطمینان بودن در نسخه های بعدی حذف شد. بریتانیاییها در نهایت نسخههای جدیدتری از این تانک را دریافت کردند که به Mark II، III، IV و V منجر شد. این نسخه ها زرههای بهبود یافته، موتور قدرتمندتر و حتی مسلسلهای بیشتری داشتند. هنگامی که این زره پوش ها به خطوط مقدم رسیدند، تانک های اورجینال Mark I به وظایف غیر جنگی، از جمله تدارکات زرهی و سیگنال بی سیم مجهز به یک آنتن بزرگ، تنزل پیدا کردند.
۲- Schneider CA 1
تانک ها در طول جنگ جهانی اول هنوز یک مفهوم جدید بودند، بنابراین هنوز طراحی بدنه و برجک استاندارد این روزهای تانک های مدرن را نداشتیم. اولین تانک سازان طرح های مختلفی را آزمایش کردند و اولین تانک فرانسوی – Schneider CA 1 – بر اساس تراکتور آمریکایی Holt (American Holt Tractor) ساخته شد که در نهایت به شرکت تراکتور کاترپیلار تبدیل شد. CA 1 اساساً یک محفظه زرهی است که روی یک شاسی توسعه یافته تراکتور Holt قرار می گرفت. این تانک یک توپ ۷۵ میلی متری اشنایدر نصب شده در گوشه سمت راست جلوی خود داشت و همچنین دارای دو مسلسل ۸ میلی متری Hotchkiss M1914 بود که در هر طرف بر روی یک توپک نصب شده بودند.
یک موتور ۷۵ اسب بخاری این تانک را به حرکت در می آورد و حداکثر سرعت آن ۸ کیلومتر در ساعت بود. تانک Schneider CA 1 دارای شش خدمه بود که شامل فرمانده، راننده، مهندس و سه توپچی میشد. جدا از طراحی جعبه ای روی شاسی، CA 1 یک دماغه نوک تیز برای کمک به دید راننده داشت، اما دارای یک شنی در جلو و یک دم برای عبور از موانع در خط مقدم، از جمله سیم خاردار و خندق ها نیز بود. این طرح به تانک CA 1 ظاهری شبیه به یک کشتی را می داد، و ژنرال ژوفره، که ۴۰۰ نمونه از این تانک را سفارش داد، آنها را “آهن پوش های زمینی” نامید.
با این حال، CA 1 در دوران خدمت خود چندان موفق نبود. اولین ماموریت آن در ۱۶ آوریل ۱۹۱۷ یک فاجعه بود. از ۱۳۲ تانک اعزام شده در آن روز، تنها ۵۶ تانک از درگیری جان سالم به در بردند. بسیاری از تانک ها نمی توانستند بر موانعی که با آن روبرو بودند غلبه کنند و زره آنها به اندازه کافی قوی نبود که بتواند در برابر شلیک مستقیم توپ های مستقر آلمانی مقاومت نمایند. اکثر تانکهای جان سالم به در برده نیز در نهایت به وظایف آموزشی یا تدارکاتی تنزل خدمت داده شدند و تنها تعداد کمی از آنها در حملات کم اهمیت با پشتیبانی سنگین پیاده نظام شرکت کردند.
۳- Saint-Chamond
تانک Saint-Chamond پسر عموی اشنایدر CA 1 بود و هر دو تانک به صورت موازی توسعه داده شدند. مانند اشنایدر، سنت شاموند نیز طراحی مشابه جعبه روی شنی را داشت، اما دارای یک توپ ۷۵ میلیمتری در جلو و مرکز تانک بود. علاوه بر این، Saint-Chamond دارای چهار مسلسل – یکی در هر طرف – برای درگیری با پیاده نظام بود. با این حال، این تانک دماغهای بلند و آویزان داشت – به این معنی که یک سکوی دارای ثبات نبود و ممکن بود به راحتی در زمین فرو برود، به خصوص هنگام عبور از زمین های ناهموار، موانع و سنگرها.
این تانک سنگین اولین درگیری خود را در ۵ می ۱۹۱۷ در Laffaux Mill تجربه کرد. با این حال، این یک افتتاحیه فاجعه بار بود، و تنها سه تانک موفق به غلبه بر موانع موجود در میدان نبرد شدند، در حالی که بقیه در سنگرهای دشمن گیر کردند. فرانسوی ها به زودی استفاده از آنها به عنوان تانک های تهاجمی را متوقف کردند، اما اغلب به عنوان توپ های تهاجمی متحرک موثر بودند. این کارآیی، آنها را به نسخه اولیه توپ های تهاجمی متحرک مانند Sturmgeshütz III – یکی از خطرناک ترین تانک های نیروهای محور در جنگ جهانی دوم- تبدیل کرد.
۴- Sturmpanzerwagen A7V
اگرچه کشورهای عضو توافق سه گانه (توافق بین انگلیس، فرانسه و روسیه پیش از وقوع جنگ جهانی اول) به قابلیت جنگ زرهی اعتقاد داشتند، آلمانی ها عموماً آنها را به عنوان هیولاهایی کند و غیرقابل اعتماد می دیدند که می توان آنها را با آتش توپخانه یا با گلوله های نفوذ در زره شکست داد. با این وجود، شوک دیدن یک جعبه زرهی که با شلیک مسلسل نمی توان آن را متوقف کرد، آنها را به ساخت تانکی برای خود سوق داد. Daimler-Motoren-Gesellschaft، پیشرو یکی از قدیمیترین برندهای خودرو، اولین نمونه اولیه تانک های آلمانی – Sturmpanzerwagen A7V – را در سال ۱۹۱۷ به دستور بخش ترابری وزارت جنگ آلمان تولید کرد.
این تانک که رسماً Assault Armored Vehicle Department 7 Transport نامیده میشد، مجهز به یک توپ صحرایی ۵۷ میلیمتری و شش مسلسل Maxim MG08 بود – دو قبضه در هر طرف و دو قبضه دیگر در عقب. مسلسل های آن به دو اپراتور، معادل ۱۴در کل، پرسنل نیاز داشت. همچنین این تانک راننده، مکانیک، علامت دهنده و فرمانده نیز داشت. بدین ترتیب این تانک آلمانی برای انجام روتین عملیات به ۱۸ سرباز نیاز داشت. این تانک همچنین دارای مهمات زیادی بود که به بیش از ۳۰ تن می رسید. با وجود استفاده از دو موتور ۱۰۰ اسب بخاری دایملر برای به حرکت درآوردنش، A7V حداکثر سرعت ۴.۸ کیلومتر در ساعت در جاده های آفرودی را داشت و فقط می توانست حدود ۶۰ کیلومتر را با مخزن ۵۰۰ لیتری خود طی کند.
آلمان ۱۰۰ دستگاه A7V را در اکتبر ۱۹۱۷ سفارش داد و ۲۰ دستگاه از این تانک به سرعت تحویل داده شد. A7V اولین بار در ۲۱ مارس ۱۹۱۸ در نزدیکی سنت کوئنتین، فرانسه، زمانی که ۵ دستگاه A7V شروع به پیشروی به سمت خطوط بریتانیا کردند، وارد میدان نبرد شد. در طول این حمله، سه تانک از کار افتادند – چه به دلیل خرابی مکانیکی و چه به دلیل گیر کردن در موانع. با این وجود، دو دستگاه A7V باقی مانده به تهاجم خود ادامه داده و با موفقیت به اهداف خود رسیدند. علیرغم موفقیت آمیز بودن اولین جنگ، A7Vها در دومین نبرد Villers-Bretonneux در ۲۴ آوریل ۱۹۱۸ موفق نبودند. این شکست منجر به حذف تانک از سرویس و لغو سفارش باقی مانده تانک ها شد.
۵- Renault FT
این تانک اولین تانکی نیست که فرانسوی ها ساخته اند، اما ماندگارترین اثر را داشت و یکی از خودروهای نظامی است که مسیر تاریخ را تغییر داد. این ماندگاری بدین دلیل است که Renault FT اولین تانک مدرن در نظر گرفته می شود که دارای بدنه و برجکی بود که هنوز هم می توانید در بیشتر تانک های مدرن امروزی پیدا کنید. برخلاف طرحهای قبلی، که هیولاهایی کند و سنگین بودند، Renault FT یک تانک جمع و جور و چابک بود که بر میدانهای نبرد جنگ جهانی اول حکمرانی میکرد. این خودرو از یک موتور ۴.۵ لیتری چهار سیلندر با قدرت ۳۹ اسب بخار بهره می برد.
با این حال، تنها هفت تن وزن و فقط دو خدمه داشت – راننده و توپچی/فرمانده. همچنین این تانک فرانسوی به یک مسلسل ۷.۹۲ میلی متری Hotchkiss یا یک توپ لوله کوتاه ۳۷ میلی متری Puteaux SA 18 مجهز بود. اولین عملیات FT در ۳۱ می ۱۹۱۸ بود، زمانی که ۳۱ تانک از هنگ ۵۰۱ نیروهای ویژه توپخانه توانستند پیشروی آلمان را در Ploissy-Chazelle دفع کنند. این هنگ زرهی به تنهایی دو ستون نیروهای آلمانی را شکست داد در حالی که فقط پنج تانک خود را از دست داد. این نشان دهنده پتانسیل بالای تانک Renault FT بود و بسیاری از کشورها، از جمله ایالات متحده، آن را سفارش داده یا مجوز ساختش تحت لیسانس را بدست آوردند.