فانی لند‌

ناوچه سهند: ویرانی واقعه تاریخی سال ۱۳۶۷

سومین ناوچه از سری «کلاس موج»، ناوچه سهند نام داشت که به‌تازگی، در ۱۹ تیر سال ۱۴۰۳، غرق شد. اما این اولین بار نبود که ناوچه سهند غرق می‌شد. یک ناو سهند دیگر هم در سال ۱۳۶۷ در جریان درگیری با ایالات متحده غرق شد.

ارتش جمهوری اسلامی از اواسط دهه هشتاد شروع به تولید ناوچه‌های جنگی کرد. این ناوچه‌ها پنج عدد بوده (یکی دیگر از آن‌ها هنوز در حال ساخته شدن است) و «کلاس موج» نام دارند. سومین ناوچه از سری «کلاس موج»، ناوچه سهند نام داشت که به‌تازگی، در ۱۹ تیر سال ۱۴۰۳، غرق شد.

اما این اولین بار نبود که ناوچه سهند غرق می‌شد. نام‌گذاری این ناوچه به «سهند»، به یاد «ناو محافظ سهند» از «سری الوند» بود که در سال ۱۳۶۷ و در جریان درگیری با ایالات متحده غرق شد.

ناوچه سهند پیش از انقلاب «ناو فرامرز» نام داشت و به همراه سه نام دیگر_ با نام‌های الوند، البرز و سبلان_ گروه چهارتایی ناوچه‌های ارتش ایران (با نام کلاس الوند) را تشکیل می‌داد. ناوچه سهند از ادوات جنگی مهم ایران بود. حکومت پهلوی در اوایل دهه ۴۰ سفارش ساخت این ناو را به بریتانیا داد و نهایتا ناو سهند در سال ۱۳۴۹ وارد ناوگان ارتش شاهنشاهی ایران شد.

ناو سهند، مانند سه ناو همتای خود، به ۹ موشک زمین به هوا و پنج موشک ضدکشتی مارتل مجهز بود. وجود این چهار ناو در ارتش ایران نقطه قوت مهمی به حساب می‌آمد چرا که کشور‌های منطقه فاقد چنین ادواتی بودند. به همین دلیل پس از پیروزی انقلاب و با آغاز جنگ، درحالی که نیروی زمینی و هوایی ارتش تقریبا فروپاشیده بود، نیروی دریایی ایران همچنان برتری خود را در منطقه حفظ کرده بود.

دیلیپ هیرو، مورخ جنگ، درباره برتری نیروی هوایی ایران در سال‌های جنگ ایران و عراق می‌نویسد: «در جریان جنگ ایران و عراق، نیروی دریایی ایران بسیار مجهزتر از نیروی دریایی عراق بود که به بهترین شکل از این برتری استفاده کرد. ایران دارای چهار ناو محافظ بود و تعداد پرسنل نیروی دریایی ایران نیز به چهار برابر پرسنل نیروی دریایی عراق می‌رسید.»

به دلیل همین برتری نظامی بود که نیروی ارتش دریایی ارتش عملیات‌های موفقی همچون انهدام اسکله‌های البکر و الامیه عراق، و عملیات موفق مروارید را به انجام رساند. درواقع اقدامات نیروی دریایی ارتش در سال‌های ابتدایی جنگ مناسبات قدرت را تغییر داد و صدام حسین که وعده داده بود با سرعت ایران را اشغال کند، با دیدن برتری نیروی دریایی ایران اعلام کرد که جنگ با ایران ممکن است تا دو سال طول بکشد و شکست خود در آب‌های خلیج فارس را چنین توجیه کرد: «سلاح ایرانیان پیشرفته‌تر از سلاح‌های عراق است. تعداد نیروی دریایی آن‌ها و قدرت سلاح‌هایشان بسیار بیشتر از عراق است. همچنین افسران و سربازان آن‌ها به‌وسیله بهترین کارشناسان آمریکایی آموزش دیده‌اند.»

به همین دلیل ناو‌های کلاس الوند و به‌ویژه ناو سهند برای ایران بسیار مفید بود. پس از جنگ و در اواسط دهه هشتاد نیز ایران دست به تولید گروه دیگری از ناو‌ها زد که «ناو‌های کلاس موج» نام داشتند و از روی ناو‌های کلاس الوند طراحی شده بودند. از میان چهار ناوچه سری الوند، سه تای آن‌ها هنوز در ارتش ایران فعال هستند، ولی ناوچه سهند در سال ۱۳۶۷ غرق شد.

درگیری با آمریکا و غرق شدن ناوچه سهند

رزمندگان نیروی دریایی سپاه پاسداران در تاریخ ۲۵ فروردین ماه سال ۱۳۶۷ خلیج فارس را مین‌گذاری کردند و به ناوچه آمریکایی ساموئل بی‌رابرتز آسیب زدند. رویترز خبر را چنین بازتاب داد: «ناوچه ساموئل بی‌رابرتز روز پنجشنبه در منطقه‌ای که عاری از مین اعلام شده بود به مین برخورد کرد. مین جمع‌کن‌های آمریکایی و انگلیسی این منطقه را به نحوی پاکسازی کرده بودند که با مشاهده این مین‌ها فورا به این نتیجه رسیدند که این مین‌ها تازه کاشته شده‌اند. این موضوع بسیار نگران کننده است و به این معنی است که منطقه باید دوباره پاکسازی شود.»

اندکی پیش از این ماجرا نیز «حادثه بریجتون» رخ داده بود که در جریان آن مین‌های ایرانی به نفتکش‌های کویتی آسیب رساندند. پس از جریان بریجتون، ایالات متحده با درخواست کویت کشتی‌های کویتی را در خلیج فارس اسکورت می‌کرد و سپاه پاسداران قصد داشت به حضور آمریکایی‌ها در خلیج فارس واکنش نشان دهد. ابتدا محسن رضایی دستور حمله قایق‌های تندرو را به ناوچه‌های آمریکایی داده بود، اما سران نظام تصمیم گرفتند از رویارویی مستقیم با آمریکا اجتناب کنند و تصمیم به مین‌گذاری خلیج فارس گرفتند.

زمانی که مین‌های ایرانی به بدنه نفتکش کویتی آسیب زدند، دولتمردان این اتفاق را یک پیروزی بزرگ برای ایران دانستند. نخست وزیر وقت، میرحسین موسوی، آن را «یک ضربه جبران‌ناپذیر به حیثیت سیاسی و نظامی آمریکا» نامید و هاشمی رفسنجانی گفت «از این به بعد اگر چاه‌ها، تاسیسات و مراکز ما مورد اصابت قرار گیرد، ما نیز تاسیسات و مراکز شرکای عراق را مورد هدف حملاتمان قرار خواهیم داد.»

پس از حادثه بریجتون مین‌گذاری‌ها ادامه پیدا کرد و به ناوچه سموئل بی رابرتز رسید. اما برخلاف تصور دولتمردان ایران، این بار ایالات متحده تصمیم به واکنش گرفت. رونالد ریگان دستور حمله به نیروی دریایی و سکو‌های نفتی نصر و سلمان در شمال خلیج فارس را صادر کرد. در جریان این عملیات قایق‌های تندرو ایران نیز نیز مورد هدف هواپیما‌های آمریکایی قرار گرفتند و به جزیره ابوموسی عقب نشستند. سپس قایق توپ‌دار جوشن به میدان نبرد آمد که آمریکا به آن‌ها نیز حمله کرد. دو فروند هواپیمای اف‌۴ نیروی هوایی نیز به میدان نبرد آمدند، اما با واکنش سیستم ضدهوایی ناو‌های آمریکایی از صحنه خارج شدند. ۵۶ نفر از ایرانیان در این رویارویی کشته شدند و ناو سهند نیز در همین درگیری غرق شد.

ناخدا علی رضایی، فرمانده دوم ناوچه سهند، ماجرای درگیری ناوچه سهند با ارتش آمریکا را چنین شرح داده است: «پس از گلوله‌باران شدن یک هواپیمای شناسایی آمریکایی که به سمت ناو سهند می‌آمد، حمله آمریکایی‌ها آغاز شد و یک مرتبه دیدم یک هواپیمای آمریکایی دیده می‌شود… گفتیم آقا همه پشت مسلسل‌ها بزنید، معطل نشوید… این هم بهانه خوبی شد برای آمریکایی‌ها. پانزده دقیقه بعد از رفتن هواپیما، حمله آمریکایی‌ها آغاز شد و سهند بیشتر از چند دقیقه نتوانست مقاومت کند پس از از کار افتادن سکان ناو، ناخدا شاهرخ‌فر دستور ترک ناو را به همه ملوان‌ها داد. حالتی بود که انگار آتش می‌پاشیدند روی ناو. بعد هم پاشنه ناو را زدند که از وسط ترکید؛ یعنی از وسط ۲ قسمت شد. سینه کشتی کشید بالا و رفت پایین. کل قضیه ۸-۷ دقیقه بیشتر طول نکشید. حالا ما روی آبیم و داریم تماشا می‌کنیم با ۵۰-۴۰ تا مجروح… چند ساعتی توی دریا بودیم تا یدک‌کش‌ها آمدند. شب شده بود. چراغ قوه انداختند و از روی آب جمعمان کردند. ناو سهند هم که به کل رفته بود زیر آب».

پس از غرق شدن ناوچه سهند

ایران پس از این واقعه به دادگاه بین‌المللی شکایت کرد که آمریکا با هدف قرار دادن تجهیزات و رزمندگان ایرانی در خلیج فارس پیمان دوستی بین ایران و آمریکا که در سال ۱۹۵۵ منعقد شده بود را نقض کرده است! اما این اقدام طبیعتا نتیجه‌ای نداشت.

هاشمی رفسنجانی در خاطراتش به غرق شدن ناوچه سهند چنین واکنش نشان می‌دهد: «خبر رسید آمریکا به دو سکوی نفتی حمله کرده و آن را به آتش کشیده است. دستور داده شد به سکوی نفتی امارات حمله کنند. پس از حمله ما یک یدک‌کش آمریکایی که در آنجا بود غرق شد. آمریکایی‌ها نیز به ناوچه موشک‌انداز ما حمله کردند و آن را غرق کردند و چند نفر از خدمه آن شهید شدند… نیرو‌های ما صدمه‌ای به نیرو‌های آمریکایی وارد نکردند و خود صدمات زیادی دیده‌اند. اما صرف حمله به نیرو‌های آمریکایی نقطه مثبتی به حساب می‌آید.»

ایرانی‌ها از آن تاریخ به بعد در برخورد با نیرو‌های آمریکایی احتیاط بیشتری به خرج دادند. ایالات متحده نیز چند روز پس از این درگیری نیرو‌های بیشتری به خلیج فارس اعزام کرد. یکی از این نیرو‌های اعزامی ناو وینسنس بود که یک هواپیمای مسافربری ایرانی را غرق کرد.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!