۱۵ درس حیاتی که در هر مرحله از زباندگی باید آنها را دانست!
راهنماتو-درد، معلم است اما بسیاریمان دانشآموزان ضعیفی هستیم. این حقیقت است که بخش اعظمی از تحقق بخشیدن به آنچه که میخواهیم، با پذیرش این حقیقت درباره زندگی شروع میشود: «متأسفانه بسیاریمان درسهای زندگی را آنقدر دیر میآموزیم که دیگر فرصت به کار گرفتن و عملی کردن آنها را نداریم.»
به گزارش راهنماتو، برای همین ضرورت کسب بینش درباره ضروریترین و بنیادیترین درسهایی که اکثر آدمها خیلی دیر میآموزند، حیاتی است. یادتان باشد، هرگز برای شروع کردن خیلی دیر یا خیلی زود نیست، پس هر جایی از زندگی هستید، این درسها را به خاطر بسپارید!
1.احساس خود-ارزشمندی از درون میجوشد
بسیاری از ما در مسیر رشد حمایت و اعتباری که لازم داریم را کسب نمیکنیم. ما در کودکی یک الگوی محکم یا ایدئال نداشتهایم، بنابراین یاد نگرفتهایم که احساس خود-ارزشمندی حقیقتا باید از درون ما بجوشد. احساس ارزشمندی به ماشینی که میرانیم، تگ لباسهای برند یا اینکه دیگران چهقدر دوستمان دارند یا چه کسی با ما قرار میگذارد و آیا شغلی داریم یا نه، مرتبط نیست. از درون ما میآید.
2.وقت محدود و زندگی کوتاه است
در سنین جوانی تصور میکنیم که زندگی تا ابد وجود دارد. هر چه واقعیت میرایی نزدیکتر میشود، بسیاریمان همه کار میکنیم تا آن را از خودمان دور کنیم و درعوض روی لذت بردن از زندگی تمرکز میکنیم. این کار خوب است زیرا باید از زندگی لذت برد! اما یادتان باشد که وقت محدود و زمان کوتاه است. مهم است اهدافی که در نظر داشتیم را محقق کنیم و نگذاریم اضطراب و ناشناختهها که کارکردشان حرکت دادن ما رو به جلوست، تبدیل به مانعی برای حرکتمان شوند.
بروک کوله، روانپزشک، میگوید: «بسیاری آدمها را ترس و اضطراب، نگرانی درباره آینده و ناشناختههای بسیار فلج میکند. اجراکنندگان عالی قادرند که عدم قطعیتها یا نگرانیها را تبدیل به موارد عملی کنند.» پس کافی است حرکت کنیم!
3.روابط مهمتر از ثروت هستند
پول در این دنیا مهم است اما پول ابزار است نه هدف. پول برای بقا و سلامتی لازم است اما نمیتواند دلمان را گرم کند یا گفتوگوهای الهامبخش ایجاد کند. روابط از هر چیز دیگری مهمتر هستند و وقتی پیر میشویم و سلامتیمان از دست میرود، فقط عزیزمانمان هستند که میتواند دلگرمیهای ما باشند. روابط و پیوندهای خانوادگی، پیوندهای حقیقی ما هستند و تا آخرین لحظه عمرمان دوام میآورند.
4.اگر خودتان را سازگار نکنید، عقب میمانید
تغییر، تغییرناپذیرترین بخش زندگی است. گاهی لازم است که به انحا مختلف خودمان را تغییر دهیم و سازگار کنیم و هرآنچه سبب میشود عقب بمانیم رد کنیم. سازگاری و انطباق برای زندگی، روابط و سلامتی ذهنی و روانی ضروری است.
کریستین میکهوف، روانشناس، نوشته است:
«افراد فوق موفق، تغییر را فرصت میبینند نه عاملی مزاحم. آنها درک میکنند که همیشه شرایطی فراتر از کنترل آنها ممکن است رخ دهد؛ با این حال تغییر را بهینه میکنند و از آن به عنوان اهرم قدرتی برای سودآوری استفاده میکنند.»
5.هر چه بیشتر بدهید، بیشتر به دست میآورید
وقتی همه انرژی و وقتمان را صرف یک پروژه میکنیم، این پروژ رشد میکند و آدمهای بیشتری جذب آن میشوند و کمک میکنند. وقتی به رابطهای متعهد میشویم، به دیگران دعوتنامه میفرستیم که آنها هم متعهد شوند. این فرایند بده-بستان است: میدهید تا به دست آورید.
6.سلامتی، ارزشمندترین پول رایج ماست
با اینکه پیشرفتهای زیادی در علم پزشکی صورت گرفته است، هنوز قرص جادویی که بتواند شما را سلامت و متناسب کند، کشف نشده است. ورزش، رژیم غذایی سالم و سبک زندگی هماهنگ هرگز مثل امروز مهم نبوده است.
وقتی به سلامتیتان اهمیت میدهید، نوعی سرمایهگذاری میکنید که برای دهها سال بعد نتیجهاش را میبینید.
توماس راتلج، استاد روانپزشکی، میگوید: «تکنولوژی کریسپر قابل تحسین است، اما ژندرمانیها نمیتوانند مشکل بسیاری از بیماریهای مدرن را حل کنند. مثلا تحقیقات نشان میدهند که کمتر از نیمی از طول عمر به عوامل ژنتیکی وابسته است. »
نکته بعدی به این نکته مربوط است…
7.خود-مراقبتی، بخشی لاینفک از زندگی است
هیچ جایگزینی برای خود-مراقبتی وجود ندارد. خود-مراقبتی بخشی ضروری از زندگی و آماده شدن برای مواجهه با جهان است. برای آنکه بتوانید بیشتر ببخشید و با جان و دل روی کاری که میکنید سرمایهگذاری کنید، باید از طریق خود-مراقبتی، استراحت و بازاندیشی کنید و خودتان را بازیابی کنید.
اگر از خودمان مراقبت نکنیم، نمیتوانیم از دیگران مراقبت کنیم.
8.یادگیری یک فرایند مادامالعمر است
یادگیری هرگز متوفق نمیشود. فارغالتحصیلی واقعا شروع یک جلسه مطالعاتی عمیقتر است که در کل زندگی شما رخ میدهد:
ما همواره در حال رشد، تغییر و جذب اطلاعات، چشماندازها و تجربههای تازه هستیم. از تجربههای تازه و آدمهای جدید مدام یاد بگیرید.
9.پیوستگی از انگیزه مهمتر است
یکی دیگر از درسهایی که خیلی دیر در زندگی میآموزیم همین نکته است که پیوستگی از انگیزه مهمتر است:
داشتن رویاهای بزرگ مهم است، اما هرگز جای تکرار و عادت را نمیگیرد. درنهایت، یک عادت روزانه اثربخشتر است و به نتایج ثمربخشتری منجر میشود. عاداتی را انتخاب کنید که به پیشرفت نهاییتان منجر میشود، تا تبدیل به افرادی موثرتر و غنیتر شوید.
10.خود-نظمبخشی بیش از تلاش ثمربخش است
از رژیم غذایی تا ورزش تا مدیریت احساسات و شغل، باید یاد بگیریم که خود-کنترلگری و خود-نظمبخشی داشته باشیم. این دانش باعث میشود همه بخشهای زندگی بهتر مدیریت شوند.
11.اهداف بلند-مدت در مقایسه با اهداف کوتاه-مدت نتایج بهتری دارند
قطعا اهداف کوتاه-مدت ارزشمندی وجود دارند و بسیاری از اهداف بزرگ نیز از مولفههای کوتاهمدت تشکیل شدهاند. اما به تأخیر انداختن لذت برای یک پاداش و هدف بزرگتر، یک رویکرد پاداشمند است. وقتی اهداف بلند-مدت داریم، میتوانیم طوفانهایی که در مسیر موفقیت وجود دارد را بهتر بپذیریم و با سختیهای مسیر موفقیت بهتر کنار بیاییم. افرادی که امید بالایی دارند، حلکنندگان خلاق مسئله نیز هستند. وقتی با چالشها مواجه میشوند، به راحتی تسلیم نمیشوند.
درعوض، یک راهحل خلاقانه برای کمک به فائق آمدن بر موانع به کار میگیرند.
12.حضور هیچکسی در زندگی بدیهی نیست
زندگی کوتاه است و بسیاری از آدمهایی که برایمان مهم هستند، ممکن است آنچنان به بخشی روزمره از زندگیمان تبدیل شوند که حضورشان را بدیهی بگیریم. غمانگیز است که افراد بعد از طلاق یا بعد از از دست دادن حمایت یک دوست، یادشان میآید که هیچکسی تا ابد در زندگی ما باقی نمیماند.
زندگی کوتاه است، روابط از ثروت مادی اهمیت بیشتری دارد که به همین علت ضروری است تشخیص بدهیم که دوستان و عزیزمان بیشتر از طلا و پول میارزند.
شادیای که آنها به زندگی ما میآورند و شادیای که ما به زندگی آنها میبخشیم زیباست، حتی اگر در این راه سختی متحمل شویم.
13.گاهی نه گفتن بهترین کار است
برهههایی از زندگی بهترین پاسخ، نه گفتن است. با اینکه به دست آوردن دل دیگران، مفید بودن و در دسترس بودن، مفید است اما گاهی ممکن است در همه این موارد زیادهروی کنیم.
وقتی مهرطلبی به سبک زندگی تبدیل و افراطی میشود، سبب میشود رویاهای خودتان را فراموش کنید و شروع به زندگی بر طبق خواستههای دیگران بکنید.
این کار اشتباه است.
14.صداقت با خویشتن از تأیید دیگران یا محبوبیت مهمتر است
زندگی کوتاهتر از آن است که بخواهید نقش کسی که نیستید را ایفا کنید یا نگران این باشید که دیگران چه فکری دربارهتان میکنند و هر عشق یا دوستیای به خاطر تظاهر کردن به چیزی که نیستید، به دست میآورید، ارزشمند نیست.
15.شکست آخر خط نیست
برای بسیاریمان شکست ضربه مهلکی به عزت نفس و اعتماد به نفس است. وقتی طرد میشویم یا دوره طولانی از انفعال و درجازدن را تجربه میکنیم، اعتمادبهنفسمان خدشهدار میشود.
شکست آخر خط نیست و اغلب یک سکوی پرش برای یادگیری و دانش بیشتر است. ناامیدیتان را بپذیرید اما منفیبافی را نشخوار نکنید. شکست را آموزش تابآوری ببینید.