فانی لند‌

معنی اشتراوس ریشارد در دیکشنری فارسی چیست؟

در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق اشتراوس ریشارد در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.

اشتراوس ریشارد در دانشنامه آزاد فارسی:

اِشْتِراوس، ریشارد (۱۸۶۴ـ۱۹۴۹)(Strauss, Richard)
اِشْتِراوس، ریشارد
آهنگ ساز و رهبر آلمانی ارکستر. پیرو سنّت رُمانتیک آلمانی بود اما سبک بسیار شخصی خود را داشت که مشخصۀ آن ارکستراسیونی حجیم و رنگارنگ بود. در آغاز پوئم سمفونیک های مهمی همچون دون ژوان (۱۸۸۹)، شوخی های بامزۀ تیل اویلِنشپیگل (۱۸۹۵)، و چنین گفت زردشت (۱۸۹۶) را ساخت. بعد به سراغ اپرا رفت و سالومه (۱۹۰۵) و الکترا (۱۹۰۹) را خلق کرد که هردو عناصری از پلی تونالیته را در خود داشتند. اما شوالیۀ گل سرخ (۱۹۰۹ـ۱۹۱۰) بازگشت به سبکی سنتی تر بود و محبوبیت بیشتری کسب کرد. فرانتس اشتراوس، پدرش (۱۸۲۲ـ۱۹۰۵)، در اپرای دربار مونیخ نوازندۀ هورن بود. اشتراوس آهنگ سازی را از ۶ سالگی آغاز کرد و در ۱۰سالگی دو اثر نخستین خود را پدید آورد: مارش جشنواره و سرناد برای سازهای بادی. در ۱۸۸۰ یک سمفونی در رِ مینور را تکمیل کرد و سال بعد کوآرتت زهی لا ماژور او در کنسرتی عمومی به اجرا درآمد. در ۱۸۸۲ وارد دانشگاه مونیخ شد، اما سال بعد آن را ترک کرد و برای دورۀ تحصیلی کوتاهی به برلین رفت، اما خیلی زود پس از آن رهبر ارکستر جانشین و دستیار هانس فون بولو در ماینینگِن شد. در ۱۸۸۵ بولو استعفا داد و اشتراوس رهبر اول ارکستر ماینینگن شد؛ نخستین قطعۀ شاخص او، کنسرتو هورن اول، نخستین بار در مارس به رهبری بولو به اجرا درآمد. اشتراوس در بهار ۱۸۸۶ از ایتالیا دیدن کرد و پس از آن سمفونی از ایتالیا را نوشت که در بهار ۱۸۸۷ در مونیخ اجرا شد. نخستین پوئم سمفونیک او، مکبث، همان سال ساخته شد. در ۱۸۸۹ رهبر جانشین و دستیار لاسِن در اپرای دربار وایمار شد و نخستین موفقیت بزرگ خود را با پوئم سمفونیک دون ژوان به دست آورد؛ سرآغاز پرحجم و مشهور این اثر گویی حضور آهنگ ساز جوان را با اعتمادبه نفس تمام و اطمینان از تکنیک اش اعلام می دارد. در ۱۸۹۱ کوزیما واگنر از او دعوت کرد تا اپرای تانهویزر را در بایرویت رهبری کند. اشتراوس نخستین اپرای خود، گونترام، را تحت تأثیر واگنر ساخت. نقش قهرمان اپرا را پائولینه دِ آنا برعهده داشت، که در ژوئن با او ازدواج کرد، و همان سال رهبری ارکستر فیلارمونیک برلین و جانشینی بولو نیز به او داده شد. باوجود عدم موفقیت گونترام، اشتراوس طی پنج سال بعدی تعدادی از محبوب ترین آثار و ماندنی ترین پوئم سمفونیک های خود را ساخت، که هریک دارای ارکستراسیونی فوق العاده بود و شخصیت متمایز خاص خود را داشت: تیل اویِلنشپیگِل، چنین گفت زردشت، دون کیشوت، و زندگی یک قهرمان. اشتراوس همکاری خود را با هوگو فون هوفمانستال در مقام لیبِرتّونویس در تبدیل الکترای سوفوکلس به اپرا ادامه داد، و چهره ای وحشی و نامطبوع در آن از خود نشان داد. اشتراوس از ۱۸۹۸ رهبری ارکستر اپرای سلطنتی برلین را برعهده گرفته بود اما در ۱۹۱۸ کناره گیری کرد و سال بعد شاهکارش، زنِ بی سایه، در وین به روی صحنه رفت؛ خیال پردازی غنی و گستردگی سمفونیک ساختار این اثر، وداعی مناسب با جهانی بود که در سراسر آن چیزی جز نومیدی ناشی از جنگ جهانی اول یافت نمی شد. برای بازی های المپیک برلین در ۱۹۳۶ موسیقی ساخت و در دوران حکومت نازی ها چهار اپرای دیگر نیز خلق کرد. معروف ترین این آثار کاپریچّو است.

wikijoo: اشتراوس،_ریشارد_(۱۸۶۴ـ۱۹۴۹)

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!