فانی لند‌

معنی اشکال در دیکشنری فارسی چیست؟

در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق اشکال در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.

اشکال در دانشنامه آزاد فارسی:

اشکال. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ شکل. ( منتهی الارب )( اقرب الموارد ) ( ترجمان علامه جرجانی ص 62 ). صورتها. ( غیاث ) ( آنندراج ). مانندگان. مانندها. || ج ِ شکل و آن بر هیئت مجموعی چیزی اطلاق کنند که در علم رمل شانزده شکل اند و در علم تکسیر و هندسه نیز اشکال متنوعه و مختلفه می آیند بسبب اطالت نوشتن متراک ( کذا ) آفتاب و در تاج بمعنی شکل مانند است. ( مؤیدالفضلا ). || پیکرها و ظاهر جسمها. مثال : اشکال مردم با هم اختلاف دارند. ( فرهنگ نظام ). صورتها و نقشها و پیکرها و شکلها. ( ناظم الاطباء ) :
گرچه ز مرتضائی ز اشکال مرتضائی
گرچه ز مصطفائی ز امثال مصطفائی.

فرخی.

|| رسنها و به این معنی ج ِ شِکل است که بمعنی رسن باشد. ( غیاث ) ( آنندراج ). || اقران. همسران. هم پایگان : چون در خویش هنری بینی که در اشکال خود نبینی همیشه خود را فزون از ایشان دانی و مردمان نیز ترا افزون تر دانند از همسران تو بقدر و بفضل و هنر تو. ( منتخب قابوسنامه ص 36 ). || امور اشکال ؛ یعنی ملتبس و مشتبه. ( اقرب الموارد ). || بناهای یک شهر. ادریسی این کلمه را بدین معنی بکار برده است : مدینة عجیبةالبناء قائمةالاشکال. ( دزی ج 1 ص 779 ).
– اشکال اربعه ؛ در دانش منطق از مباحث مهم قیاس بشمار میرود و این دو شعر درباره آنها مشهور است :
اوسط اگر حمل یافت در بر صغری و باز
وضع به کبری گرفت شکل نخستین شمار
حمل به هر دو دوم وضع به هر دو سوم
رابع اشکال راعکس نخستین شمار.
و خواجه نصیر آرد: هیأت وقوع حدّ اوسط را در دو مقدّمه با دو حدّ دیگر ( حدّ اکبر، حدّ اصغر ) شکل خوانند، و آن از چهار نوع خالی نبود: یا در مقدمه صغری محمول بود، و در مقدمه کبری موضوع ، و آنرا شکل اول خوانند. یا در هر دو مقدمه محمول بود، چنانکه گوئیم : هر انسانی حیوان است. و هر فرس حیوان است ، و آنراشکل دوم خوانند. یا در هر دو مقدّمه موضوع بود، چنانکه گوئیم : هر انسانی حیوان است و هر انسانی ناطق است و آنرا شکل سوم خوانند. یا در مقدّمه صغری موضوع بود، و در مقدّمه کبری محمول ، برعکس شکل اول ، چنانکه گوئیم : هر انسانی حیوان است ، و هر ناطقی انسان است ، و آنرا شکل چهارم خوانند. و از این اشکال ، شکل اول کامل بود در قیاسیت ، و سه شکل باقی غیرکامل ، چه وقوع حدّ اوسط در شکل اول بر هیأت طبیعی است به خلاف دیگرها. پس او افضل اشکال باشد، و به این سبب او را بر دیگران مقدم داشته اند، و شکل چهارم که مقابل اوست از هیأت طبیعی دورتر باشد و به این سبب او را مؤخَّر داشته اند، و بعضی از منطقیان او را بیفکنده اند، بسبب بُعدش از طبع، و بعضی شکل اول و چهارم را بحیلت یک شکل کرده اند. و شکل دوم را بر سوم مقدم از آن جهت داشته اند که نتایج او شریفتر و قلیل الوجودتر باشد، چنانکه بعد از این معلوم شود و عادت منطقیان آن است که ایجاب را از سلب شریف تر شمرند. و کلی از جزوی شریفتر شمرند. و در اقترانیّات دیگر اعتبار مقدمات و حدود و اشکال چهارگانه هم بر این نسق بود که در حملیّات تنها گفته آمد، چنانکه بعد از این گفته آید. ( اساس الاقتباس صص 191 – 192 ). و رجوع به همان کتاب صص 193 – 213 و کشاف اصطلاحات الفنون ذیل شکل شود.بیشتر بخوانید …

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!