معنی بافر در دیکشنری فارسی چیست؟
در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق بافر در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.
بافر در دانشنامه آزاد فارسی:
بافر. [ ف َ ] ( ص مرکب ) ( با + فر )باطمطراق. باشوکت. دارنده فر. باشکوه :
چو زین آگهی شد بفغفور چین
که بافر مردی از ایران زمین.
فردوسی.
نه بافرش همی بینم نه با سنگ
ز فر و سنگ بگریزد بفرسنگ.
نظامی.
بدو گفت کی شاه با فر و هوش
از ایدر سخنهای حاتم نیوش.
سعدی ( بوستان ).
و رجوع به فر شود.