فانی لند‌

همه‌چیز درباره بالریون – اژدهای اگان تارگرین نخست

زمانی در وستروس اژدهایانی نیرومند و مقتدر زندگی می‌کردند که نمادی از نیروی فراوان خاندان تارگرین در این سرزمین به شمار می‌آمدند. تارگرین‌ها در جایگاه تنها دودمان اژدهاسوار بازمانده از والریای کهن توانستند با اژدهایان خود به وستروس بیایند و در آن جا ساکن شوند. در میان همه‌ی این اژدهایان ولی هیچ کدام به ترسناکی و نیرومندی بالریون نبود.

در این نوشتار شما را با بالریون دنیای ترانه یخ و آتش آشنا می‌کنیم؛ اژدهای اگان چیره که به کمک آن توانست وستروس را فتح کند و تبدیل به نخستین فرمانروایی هفت پادشاهی وستروس شود. اژدهایی که به اندازه‌ای نیرومند و کارآمد بود که با نام بالریون وحشت سیاه به سر زبان‌ها افتاد.

رونماییرمان A Game of Thrones [اشاره]تاریخ رونماییماه آگوست سال ۱۹۹۶فرانچایزA Song of Ice and Fireآفرینندگانجرج آر. آر. مارتین (George R. R. Martin)نام‌هابالریون (Balerion)
وحشت سیاه (The Black Dread)


بالریون وحشت سیاه یکی از اژدهایان دنیای ترانه‌ی یخ و آتش به شمار می‌آید. از این اژدها به عنوان نیرومندترین اژدهای این فرانچایز یاد می‌شود. اگان تارگرین نخست که با لقب اگان چیره مشهور شد به کمک بالریون توانست بر وستروس چیره شود و خود را نخستین پادشاه خاندان تارگرین و وستروس بنامد.

واپسین موجود زنده در همه‌ی دنیا که والریا را در شکوهش دید.

نوشته‌های بارث درباره‌ی بالریون

به عنوان قدرتمندترین اژدهای فرانچایز A Song of Ice and Fire، بالریون یک موجود غول‌آسا بود که به خاطر نقشش در کنار اگان فاتح در چیره شدن بر وستروس و رنگ سراسر سیاه خود با نام وحشت سیاه شناخته شد. حتی آتش این اژدها نیز سیاه رنگ بود تا در میان همه‌ی اژدهایانی که وستروس به خود دیده است جایگاه ویژه‌ای پیدا کند. وحشت سیاه به اندازه‌ای بزرگ بود که حتی در یک محله‌ی کوچک هم جا نمی‌شد.

گفته می‌شود که بالریون یکی از کهن‌ترین اژدهایان دوران خود است که به واسطه‌ی فرار تارگرین‌ها به دراگونستون از نابودی والریای قدیم که بسیاری از هم‌نژادانش را از بین برد زنده باقی ماند. این باور وجود دارد که وحشت سیاه یک قرن پیش از گشایش اگان به دنیا آمده بود اما حتی پس از مرگ نخستین شاه تارگرین نیز به رشد خود ادامه می‌داد. هیچ اژدهایی در دنیای نغمه‌ی یخ و آتش به آوازه و نیرومندی بالریون وحشت سیاه نرسید که میراث و جایگاه افسانه‌ایش قرن‌ها پس از مرگ او ادامه یافت.

بیش‌تر آوازه‌ی بالریون از نقشش در گشایش اگان سرچشمه می‌گیرد که کمک‌حال این تارگرین در به چنگ آوردن هفت پادشاهی بود. این اژدها در چیره شدن اگان بر سرزمین وستروس یک نقش حیاتی را بازی کرد. هر چند شماری از اربابان بسیار زود پس از این که اگان خودش را پادشاه خواند به او اعلام وفاداری کردند ولی برخی دیگر به دنبال این بودند تا خودشان پادشاه شوند.

از این اربابان می‌توان به هرن هور از ریورلندز و مرن گاردنر چهارم از ریچ اشاره کرد که در برابر اگان تارگرین مقاومت کردند. اگان از وحشت سیاه در نبرد با هر دوی آن‌ها بهره برد. نخست به هرنهال رفت و و هور و خانواده‌اش را در دژ خود سوزاند تا این دودمان از بین برود. کمی بعد، خواهران اگان (ویسنیا و رینیس) به همراه اژدهایان خود (وگار و مراکسس) به اگان و بالریون پیوستند تا با مرن گاردنر بجنگند. این اژدهایان زمین‌های خشکی که دشمنان تارگرین‌ها در آن جا حضور داشتند را سوزاندند تا مایه‌ی مرگ بسیاری از آن‌ها شوند.

پس از موفقیت در کنترل هفت پادشاهی، وحشت سیاه به اگان کمک کرد تا جایگاه فرمانروایی وستروس در اختیار تارگرین‌ها باقی بماند. هر زمان که مقاومتی برابر حکمرانی این دودمان پدید می‌آمد، اگان سوار بر بالریون آماده‌ی نبرد می‌شد.

این اژدها در نبرد با دورن، تنها بخش از وستروس که توانستند مقابل فرمانروایی تارگرین‌ها از خود پایداری نشان دهند نیز حضور داشت. وحشت سیاه زندگی بلندتری نسبت به سوار خود داشت که ۳۷ سال پس از گشایشش از دنیا رفت. اما این پایان ماجراهای بالریون وحشت سیاه نبود؛ چرا که سال‌های بسیاری زیست و قدرت گرفتن و سقوط کردن دیگر تارگرین‌ها را دید.

پس از این که اگان تارگرین نخست به علت سکته در سن ۶۳ سالگی از دنیا رفت، پسرش انیس نخست جایگزین او روی تخت آهنین شد. با این وجود، اژدهای اگان به دومین پسرش میگار رسید. هر چند میگار و اگان تنها سواران وحشت سیاه نبودند و دو نفر دیگر از خاندان تارگرین بر پشت این اژدها قرار گرفتند.

میگار تارگرین، پسر اگان و ویسنیا، در این دودمان از این جهت ناهنجار به شمار می‌آمد که هرگز یک اژدها به دست نیاورده بود. البته چیزی که بسیاری نمی‌دانند این است که او همیشه چشم به هیولای پدرش داشت. زمانی که اگان مرد، پرنس میگار بالریون را برای خود خواند. اژدها سیاه‌رنگ حتی برای دوره‌ای همراه میگار به نَرو سی تبعید شد تا این که سال‌ها بعد و پس از مرگ انیس در ۴۲ پس از گشایش اگان سومین شاه وستروس را بازگرداند.

این تارگرین نشان داد که یک شاه پلید و سنگدل است و با استفاده از بالریون دست به کارهایی زد که برای مدت‌های طولانی به خاطر ستمگریشان به یاد می‌مانند. هنگامی که فیث میلیتنت فرمانروایی میگار را به چالش کشیدند، آتش سیاه بالریون، های سپت را در بر گرفت. چندان به درازا نکشید تا میگار از این اژدها برای نابود کردن خاندان‌ها و شورشی‌هایی که مخالف او بودند بهره ببرد. برای نمونه، وقتی که اگان بی‌تاج، برادرزاده‌ی میگار، تلاش داشت تا تاج پدرش را به دست آورد هم خودش و هم اژدهایش، کوئیک‌سیلور، توسط وحشت سیاه کشته شدند تا این شورش با خشونت به پایان برسد.

سال‌ها طول کشید تا بالریون پس از مرگ شاه میگار سنگدل در ۴۸ پس از گشایش اگان یک سوار تازه داشته باشد. در زمان فرمانروایی شاه جهاریس تارگرین نخست، پرنسس اریا سوار بر وحشت سیاه ناپدید شد. این دو همراه یکدیگر ماجراجویی‌هایی را پشت سر گذاشتند که تا به امروز چیزی از آن‌ها مشخص نیست. اژدها و شاهدخت بیش از یک سال بعد هنگامی که اریا در حال مرگ بود بازگشتند. پرنسس کمی پس از بازگشت به کینگز لندینگ از دنیا رفت و هرگز نمایان نکرد که با این هیولای باستانی به کجا رفته بود. شنیده شد که او و بالریون به والریا بازگشتند ولی هرگز هیچکس نتوانست آن را به اثبات برساند.

دهه‌ها پس از گشت‌وگذار مرموز با اریا، وحشت سیاه واپسین سوار خود که پرنس ویسریس تارگرین بود را به دست آورد. در این دوره، بالریون پیر شده بود و به اندازه‌ی پیش نیرومند نبود. ویسریس این اژدها را برای واپسین پرواز خود به پیرامون کینگز لندینگ برد، سپس او را به دراگون‌پیت بازگرداند تا بازمانده‌ی زندگی‌اش را در آن جا بگذراند.

جمجمه‌ی بالریون در سریال House of the Dragon (از کانال اچ‌بی‌او)

دوره‌ی اوج زندگی وحشت سیاه هنوز به شکل مستقیم مورد روایت قرار نگرفته است. بیش از هر چیزی از این اژدها خاطرات و افسانه‌ها باقی مانده است تا نقش پررنگی در داستان‌های منتشر شده از فرانچایز A Song of Ice and Fire بازی نکند.

هر چند چنین چیزی به آن معنا نیست که اثری از بالریون در داستان‌ها و برگردان‌های این فرانچایز وجود ندارد. در کنار اشاره‌هایی که به داستان‌های وحشت سیاه می‌شود، خود این اژدها نیز به گونه‌ای در روایات دیده می‌شود. جمجمه‌ی بالریون در اتاق تخت دژ سرخ قرار داشت تا این که پس از پیروزی رابرت براتیون در شورش به زیرزمینِ دژ منتقل شد.

در طول داستان A Song of Ice and Fire، مسیر شماری از کاراکترها همچون آریا استارک و تیریون لنیستر به زیرزمین دژ سرخ و جمجمه‌ی اژدها می‌رسد. در سریال Game of Thrones که از روی این مجموعه کتاب ساخته شده است، می‌توان سرسی لنیستر را دید که در زیرزمین دژ برابر جمجمه‌ی بالریون قرار می‌گیرد. سریال House of the Dragon نیز سکانسی از ویسریس تارگرین یکم و دخترش، رینیرا در خود جای داده است که مقابل جمجمه‌ی وحشت سیاه جریان دارد.


جرج آر. آر. مارتین، نویسنده‌ی آمریکایی آفریننده‌ی A Song of Ice and Fire است که بالریون وحشت سیاه را در این دنیا قرار داد.

سرشناس‌ترین سوار وحشت سیاه اگان چیره بود که به کمک این اژدها وستروس را فتح کرد. بالریون سه سوار دیگر داشت که میگار، اریا و ویسریس بودند.

سرزمین وستروس اژدهایی نیرومندتر از بالریون به خود ندیده است. ولی شاید در والریای کهن که سرزمین خاستگاه اژدهایان و دوران اوجشان به شمار می‌آید اژدهایانی بزرگ‌تر و نیرومندتر از بالریون وجود می‌داشت.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!