معنی بواسیر در دیکشنری فارسی چیست؟
در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق بواسیر در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.
بواسیر در دانشنامه آزاد فارسی:
بواسیر. [ ب َ ] ( ع اِ ) ج ِ باسور، که نوعی از بیماری مقعد و بینی باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ج ِ باسور. بیماریی که در مقعد حادث گردد. ( از اقرب الموارد ). مرض مشهور و این جمع باسور است و آن گوشت پاره ای باشد که در مقعد یا بینی پیدا شود. ( غیاث اللغات ).ماده ای که در اطراف مقعد متشکل شده و نوعاً موجب سیلان خون می گردد. ( ناظم الاطباء ). و آن عبارت از زیادتی است که بر دهانه مقعد روید و آن از خون سوداوی غلیظ پدید آید و آن دو قسم است : یکی بصورت تکمه کوچک که پهن گردد و ارغوانی رنگ باشد و هر یک از این دو قسم یا برآمده و آشکار است یا فرورفته و پنهان. و دیگر بواسیر بینی که گوشتی زائد در دماغ پیدا شود و گاه سست و سفید و بدون درد است و معالجه آن آسان باشد. وگاه سرخ و با درد سخت توأم است و معالجه آن نیز سخت است. مفرد این کلمه باسور است. و دارویی نیز که بکار برند باسوری میگویند. گاه این بیماری بر لب عارض شود و موجب ستبری و شقاق وسط لب گردد و آن بواسیر لب نامیده میشود. ( از بحر الجواهر ). بواسیر یا تکمه اتساع سیاهرگهای دور مخرج نشستن ؛ غالباً ناشی از یبوست و ضعف جریان خون و فشار وارد بر جدار امعاء مستقیم ( قسمت انتهای قولون نازل ) است. ( دائرة المعارف فارسی ). ج ِ باسور ( مفرد آن در فارسی مستعمل نیست ). از نظر پزشکی تورم مخاط و انساج عضلانی و پوششی اعضای داخلی ، تورم سیاهرگهای نزدیک به مقعد در راست روده که اغلب دردناک است و ممکن است در نتیجه فشار، شکاف برداشته و خون دفع شود . بواسیر مقعد. ( فرهنگ فارسی معین ) : پس نالان شد [بغراخان ] بعلت بواسیر. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 196 ).
اقسام آن :
– بواسیر لحمی ؛ پولیپ.
– بواسیر لحمی اذن ؛ پولیپ گوش.
– بواسیر لحمی بینی ؛ پولیپ بینی.
– بواسیر لحمی رحم ؛ پولیپ رحم.