فانی لند‌

نگاهی به روابط نامتعارف در سریال های جدید که بازتابی از شرایط جامعه هستند

آثار نمایشی از دیرباز تا امروز نقش مهمی در بازتاب واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی جوامع داشته‌اند. تئاتر، سینما و سریال های تلویزیونی نه تنها سرگرم‌کننده‌اند، بلکه آینه‌ای برای نمایش و تحلیل وضعیت و تحولات اجتماعی در هر دوره تاریخی به شمار می‌آیند. در بسیاری از موارد، داستان‌ها و شخصیت‌های این آثار به گونه‌ای طراحی می‌شوند که مخاطب می‌تواند مشکلات، چالش‌ها و دگرگونی‌های جامعه خود را در آنها بازشناسد. یکی از مسائل قابل توجه در سریال های امروزی، پرداختن به روابط پیچیده میان زن و مرد است که گاه در قالب روابط پنهانی و خیانت، و گاه به شکل دیگری نمایان می‌شود. هرچند این مساله ممکن است در نگاه اول به نظر کلیشه‌ای برسد، اما ریشه در واقعیت‌های تلخ و پیچیده اجتماعی دارد. در ادامه، به بررسی چند سریال ایرانی می‌پردازیم که هر یک به نوعی این مساله را بازتاب داده‌اند.

بازنده

در این سریال، کاوه (با بازی صابر ابر) و ارغوان (با بازی سارا بهرامی) زندگی آرام و خوشی داشتند تا زمانی که ارغوان پس از زایمان دچار افسردگی شد. این مشکل که در بسیاری از خانواده‌ها به چشم می‌خورد، می‌تواند تاثیرات مخربی بر روابط زناشویی بگذارد، و در اینجا نیز باعث شد کاوه به سمت زن همسایه (آوا، با بازی صدف اسپهبدی) تمایل پیدا کند. خیانت کاوه، که خود نشانه‌ای از ناتوانی در حل مشکلات خانوادگی و فرار از مسئولیت‌هاست، تنها بخشی از درام اصلی سریال است؛ چرا که خط اصلی داستان، دزدیده شدن نوزاد این زوج است. با این حال، نمایش این خیانت در بطن ماجرای سریال، نشان‌دهنده تاثیرات روانی مشکلات بر روابط زناشویی است.

گردن زنی

این سریال با قتل باران و نیما آغاز می‌شود که سایه‌ای شوم بر سر خانواده عروس و داماد می‌اندازد. در این میان، رابطه پنهانی مسعود (با بازی حسن معجونی)، پدر باران، با دختری جوان به نام هستی (با بازی هلن نقی‌لو) فاش می‌شود. این رابطه دور از چشم همسرش، گیسو (با بازی رویا نونهالی) شکل گرفته است. او با دختری که هم‌سن دختر مرحوم خود است، رابطه دارد، و همین مساله پیچیدگی بیشتری به قصه می‌دهد. این نمونه از خیانت در این سریال نشان می‌دهد که بحران‌های خانوادگی می‌توانند ریشه‌های عمیق‌تری در روابط عاطفی و احساسی داشته باشند و آثار آن بر دیگر اعضای خانواده نیز تاثیرگذار باشد.

داریوش

در این سریال، نوع دیگری از رابطه پنهانی به تصویر کشیده شده است. صفیه (با بازی نسرین مقانلو) سال‌ها صیغه بهرام (با بازی محسن قصابیان) بود، اما بعد از اتمام این رابطه، فرزندش رامین (با بازی کیوان ساکت اف) از ماجرا باخبر شد. این نوع روابط که بیشتر در خفا و به دور از دید عمومی شکل می‌گیرند، اغلب باعث بروز تضادهای خانوادگی می‌شوند. از سوی دیگر، بهرام اکنون آرزوی ازدواج با لیلا (با بازی ژیلا شاهی) را دارد؛ زنی که پس از جدایی، با وحید (با بازی مهرداد صدیقیان) وارد رابطه‌ای دیگر شده است. درهم‌تنیدگی روابط در این سریال نشان می‌دهد که چگونه پیوندهای ناپایدار می‌توانند به فروپاشی خانواده‌ها منجر شوند.

طوبی

بر خلاف دیگر سریال‌ها، در اینجا شاهد عشق پنهانی نیستیم. داستان از این قرار است که آنیه (با بازی سودابه بیضایی) برای نجات جان فخرالدین (با بازی امین زندگانی) مجبور می‌شود همسر دوم او شود. در این میان، همسر اول فخرالدین، طوبی (با بازی شبنم قربانی)، به ناچار این موضوع را می‌پذیرد، هرچند در شب عروسی به شدت دچار اندوه و حسادت می‌شود. این وضعیت، نشان‌دهنده تاثیرات روانی چندهمسری بر زنان است. آنیه نیز شرط می‌گذارد که رابطه زناشویی با فخرالدین نداشته باشد، که به نوعی بر پیچیدگی‌های چنین روابطی تاکید دارد.

رهایم کن

داستانی درباره تقابل عاشقی و برادری که سرانجام آن برای هیچکس قابل پیش بینی نیست. داستان از جایی شروع می‌شود که حاتم نایب سرخی(محسن تنابنده)، پسر بزرگ خانواده که جانشین اصلی پدرش به شمار می‌رود، دل به پرستا پسرش مارال(هدی زین العابدین) می‌سپارد. حاتم به عنوان مردی ایده‌آل تمام چیزهایی که مارال می‌خواهد را دارد برای همین این زوج عاشق تصمیم می‌گیرند ادامه زندگی خود را باهم سپری کنند. اما شهرام شاه‌حسینی هرگز طرفدار داستان عاشقی بدون چالش نبوده است برای همین پای هاتف(هوتن شکیبا)، برادر حاتم را به این داستان عاشقی باز می‌کند. هاتف پسر کوچک خانواده است که استقلال شخصی خود را به ثروت خانوادگی پدرش ترجیح داده و به تهران کوچ کرده. اما چینش داستانی شاه‌حسینی او را دوباره به زادگاه خود بازگرداننده و مقابل عشق مارال و حاتم قرا می‌دهد. هاتف حالا عاشق عشق برادر بزرگ‌ترش شده و برای کنار زدن حاتم از این مثلث باید تمام شکاف‌های بین خود و برادرش را پر کند. 

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!