بررسی بازی Disney’s Epic Mickey: Rebrushed
امسال سال بسیار خوبی برای طرفداران بازیهای پلتفرمر محسوب میشد و آثار جذابی را میتوان در این سبک پیدا کرد. یکی از جدیدترین آثار منتشر شده در سبک پلتفرمر، نسخه Rebrushed بازی Disney’s Epic Mickey محسوب میشود که در طول این مطلب با هم به بررسی آن خواهیم پرداخت. با ویجیاتو همراه باشید.
ناشر بازی:
THQ Nordic
مدت زمان بازی:7 ساعت
سازنده بازی:
Purple Lamp Studios
کامل کردن بازی:12 ساعت
ماجرای اپیک میکی ساده و سر راست است. یک روز میکی موس به شکلی اتفاقی، وارد خانه «ین سید جادوگر» شده و دست به یک اشتباه بزرگ میزند. او به شکلی اتفاقی، یک ظرف پر از رنگها و تینرهای جادویی میز کار جادوگر را با هم ترکیب کرده و باعث میشود تا موجودی ترسناک از دل این مواد پدید بیاید. از آنجا که جادوگر سعی داشت تا با استفاده از این مواد، جهانی جدید را خلق کند، این موجود شیطانی با نیت تصرف این جهان به آن حمله میکند و زندگی موجودات اسرارآمیز آن را به یک کابوس تبدیل میکند.
اگرچه میکی ماوس فرار میکند، اما هیولا پس از گذر سالها او را پیدا کرده و میکی را به داخل دنیای اسرارآمیز میکشد. حال میکی وظیفه دارد تا با استفاده از قلموی سحرآمیز جادوگر، دنیای اسرارآمیز را که حالا به اسم The Wasteland شناخته میشود بازسازی کرده و این موجود را شکست دهد.
طبیعتا داستان Epic Mickey در نسخه Rebrushed تغییری نکرده است و در کل، این بخش کماکان قابل قبول و دوست داشتنی به نظر میرسد. نکته جالب داستان، این است که سازندگان بازی به خوبی از لایسنس شخصیتهای دوست داشتنی دیزنی در ساخت این بازی استفاده کردهاند و حضور شخصیتهای مختلفی مثل گوفی، یا کاراکترهای کلاسیک انیمیشنهای ابتدایی دیزنی حس و حالی جادویی و دوست داشتنی به بازی هدیه داده است. سفر میکی به جهان آثاری مثل «قایق بخار ویلی» محصول سال ۱۹۲۸ یا «پاککنندههای ساعت» محصول سال ۱۹۳۷ اتفاقات جذابی است که در طول داستان رخ میدهد و در کل میتوان گفت که به عنوان یک بازی پلتفرمر از نظر داستانی همه چیز در جای درستی قرار دارد.
گیمپلی اپیک میکی روی کاغذ از مکانیزمهای خلاقانهای استفاده میکند. شما میتوانید از تینر و یا رنگ برای پاک کردن و خلق کردن بخشهای مختلف استفاده کنید و پلتفرمینگ و پازلهای بازی بر مبنای همین قابلیت پیش میرود. برای مثال میتوانید چرخدنده یک کارخانه را پاک کنید تا فرایند حرکت سکوها به کل متوقف شود و دوباره با رنگ کردن چرخدنده، سکوها را حرکت دهید. البته که این تنها راه استفاده از رنگ و تینر نیست و با رنگ کردن دشمنان بازی میتوانید آنها را به تیم خود افزوده و با شلیک تینر به سمتشان، آنها را از جهان بازی پاک کنید. ایده استفاده از تینر و رنگ در کل جالب است، اما متاسفانه بزرگترین مشکل Epic Mickey: Rebrushed آن است که این بازی به مانند نسخه اصلی، ضعف کارگردانی و گیم دیزاین دارد و سازندگان نتوانستهاند تا ایدههای خود را در قالب یک بازی سرگرم کننده پیادهسازی کنند.
متاسفانه مبارزات بازی از همان ساعات ابتدایی رنگ تکرار به خود گرفته و تنوع کم دشمنان در طول روند بازی به چشم میخورد. تنها راه برای شکست دادن این دشمنان استفاده از تینر و یا پرتاب آنها به سمت رودهای تینر خواهد بود و از آنجا که این روند بیش از حد ساده و الگوریتم حمله دشمنان ابتدایی است، در مدت کوتاهی بازیکن احساس میکند که بارها و بارها در حال تکرار مراحلی است که در بازی آنها را تجربه کرده است. این موضوع در رابطه با بخش پلتفرمینگ هم صدق میکند و اگرچه که سکوبازی این اثر در ابتدا سرگرمکننده و استفاده از رنگها خلاقانه به نظر میرسد، اما در طولانی مدت اتفاق جدیدی در این روند رخ نمیدهد و سکوها و تلهها بیش از آن که عملکرد متفاوتی از خود به جای بگذارند، صرفا شکل و شمایل جدیدی به خود گرفته و در عمل تفاوتی نخواهند داشت.
متاسفانه که این موضوع، با وجود مکالمههای طولانی و کوئستها و ماموریتهای بیش از حد اضافی روی جذابیت بازی تاثیر بسیار بدی میگذارد و حس و حال خستهکنندهای فضای این عنوان را پس از گذشت حدود ۴ الی ۵ ساعت پر میکند. برای مثال هنگامی که به مرکز شهر میرسید، باید به یک شخصیت کمک کنید تا یک پروژکتور را تعمیر کند؛ حال او از شما میخواهد تا دو چرخدنده را در شهر از دو شخصیت مختلف دریافت کنید و هر یک از این شخصیتها نیز، از شما درخواستی مثل پیدا کردن یکی از لوازمشان را خواهند داشت.
تمام این فرآیند بدون خلاقیت خاصی و صرفا با صحبت کردن با دیگر شخصیتها دنبال میشود و بازیکن را در طولانی مدت کلافه میکند. خوشبختانه در این نسخه خبری از آن حرکتهای آزاردهنده بازی اورجینال نیست و سازندگان با اضافه کردن انیمیشنها و حالات حرکت جدید، مثل دویدن و دش کردن سرعت بازی را بالا برده و حداقل گشت و گذار در محیطهای بازی را سرعت بخشیدهاند که این موضوع یکی از بهترین اتفاقات این بازی در نسخه ریسمتر محسوب میشود.
همچنین یک بخش بسیار جذاب در طول بازی وجود دارد و آن سفرهای میکی ماوس به داخل آثار کلاسیک دیزنی است که در پیشتر به آن اشاره کردم. این بخشها از نظر گیمپلی مسیر متفاوتی را دنبال کرده و هم از نظر هنری و هم از نظر گیمپلی، تجربه جدیدی را برای بازیکن به ارمغان میآورد. در این قسمت دوربین بازی به زاویه دوبعدی تغییر پیدا کرده و طراحی محیطها متناسب با تم آن انیمیشن تغییر میکند به گونهای که بخش قایق بخار به صورت سیاه و سفید و قسمت برج ساعت، با استایل انیمیشنهای دهه ۳۰ و۴۰ دنبال میشود و تنوع بسیار خوبی به بازی میبخشد. پلتفرمینگ در بخش دوبعدی بازی به اوج خود رسیده و پازلها بسته به استایل هر یک تغییر میکند و اگرچه که هنوز هم کمبود تنوع در طراحی پازلهای هوشمندانه احساس میشود، اما در کل میتواند بازیکن را برای مدتی از روند یکنواخت مراحل جدا کرده و وارد یک تجربه نوستالژی و دوست داشتنی کند.
اپیک میکی از نظر بصری و هنری، به خودی خود یک بازی ارزشمند و دوستداشتنی بوده که محیطهای رنگارنگ آن در کنار حضور بناهای تاریخی محبوب و آشنا و ترکیب آن با آرت استایل خاص دیزنی، حس و حال متفاوتی را به بازیکن القا میکند. این موضوع در نسل نهم بیش از پیش زیبا شده و بافتها و در کل رنگ و لعاب بازی، بسیار زنده و امروزی به نظر میرسد. سازندگان همچنین به خوبی از قابلیتهای دسته کنسول پلیاستیشن ۵ یعنی دوال سنسها استفاده کردهاند و تکنولوژی آداپتیو تریگر این دسته، به خوبی حس و حال استفاده از رنگهای مختلف، خالی شدن مخزن رنگ و فشار حاصل از شلیک رنگها را به بازیکن القا میکند. موسیقی و صداگذاری بازی کماکان جادویی بوده و آن امضای جذاب دیزنی و میکی ماوس در بازی دیده میشود به طوری که صداگذاری در اختیار موسیقی بوده و همه چیز یک ریتم موسیقی جذاب را دنبال میکند.
بررسی بازی Disney’s Epic Mickey: Rebrushed براساس کد ارسالی ناشر (THQ Nordic) برای ویجیاتو انجام شده است.
میخرمش…
اگر از طرفداران دیزنی و خصوصا انیمیشنهای کلاسیک این کمپانی محبوب هستید و به دنبال یک تجربه بصری زیبا میگردید، اپیک میکی میتواند شما را به یک سفر دوست داشتنی ببرد.
نمیخرمش…
حال و حوصله مراحل تکراری را ندارید و انتظار مبارزات خاصی از بازی دارید؟ در کمتر از ۵ ساعت از خیر این بازی خواهید گذشت.
70
امتیاز ویجیاتو
بازی Disney’s Epic Mickey: Rebrushed یک تجربه محترم از شخصیتی با قدمت صد ساله است که تجربه آن از نظر بصری واقعا دوست داشتنی خواهد بود. البته که اگر به دنبال یک تجربه غنی از نظر گیمپلی هستید، متاسفانه باید بگویم که این بازی حداقل از نظر گیمپلی خیلی زود خستهکننده خواهد شد و خیلی راحت مانند یک قرص خواب بسیار قوی عمل خواهد کرد!