فانی لند‌

۱۰ باری که بازی‌های ویدئویی گیمرها را فریب دادند

دنیای بازی‌های ویدئویی، جهانی مملو از شگفتی است. دنیایی که شما پیش از ورود به آن باید خودتان را برای رو به رو شدن با هرچیزی آماده کنید. از همین‌رو، بازی‌سازها به دنبال راه‌هایی هستند که دنیای بازی‌هایشان را جذاب‌تر و دوست داشتنی‌تر کنند. گاه آن‌ها دست به تغییرات بزرگی می‌زنند و به یک‌باره گیم‌پلی و داستان بازی را عوض می‌کنند. بنابراین اگر گیمرید، در این مقاله از ویجیاتو همراه ما باشید تا سری به بازی‌هایی بزنیم که به روش‌های مختلف گیمرها را فریب دادند.

هشدار! این مقاله ممکن است که حاوی اسپویل باشد.

زامبی‌ها – بازی Thief: The Dark Project


سال انتشار بازی: ۱۹۹۸

فرنچایز Thief جزو آن دسته از فرنچایزهایی است که تاکید بسیاری بر روی المان‌های مخفی‌کاری دارد و از شما انتظار دارد که از روش‌های خلاقانه برای از بین بردن دشمنان این بازی استفاده کنید. موضوعی که در نسخه The Dark Project نیز به زیباترین شکل ممکن روایت شد و ما با انبوهی از ابزارها و آیتم‌هایی رو به رو بودیم که دست ما را در نحوه پیش‌برد مراحل این بازی کاملا باز می‌گذاشتند. اما ماموریت‌های Tombs که در این بازی حضور داشتند، عملا کلاه بزرگی بود که سازندگان این بازی بر سر گیمرها گذاشتند.

همانطور که گفته شد، مخفی‌کاری اولویت و هسته اصلی گیم‌پلی این بازی بود. ما در این مراحل به‌جای انسان‌ها با زامبی‌ها رو به رو بودیم! زامبی‌هایی که به طرز قابل توجهی غیرقابل پیش‌بینی بودند. شکست دادن آن‌ها سخت بود و عملا مخفی‌کاری رویشان جواب نمی‌داد. شما مجبور بودید تا هرآن‌چیزی که داشتید و یاد گرفته بودید را کنار بگذارید و به دنبال راه جدیدی برای از بین بردن زامبی‌ها باشید.

بقا – بازی Halo: Reach


سال انتشار بازی: ۲۰۱۰

اگر دقت کرده باشید، در بسیاری از بازی‌ها زمانی که یک مرحله جدیدی را شروع می‌کنید، معمولا در بالای صفحه کاری که باید بکنید که به صورت نوشته‌ای ساده مشخص شده. این نوشته‌ها در دنیای بازی‌ها در واقع تحت عنوان Objective‌ها شناخته می‌شوند و ردپای آن‌ها را در بسیاری از بازی‌ها می‌توان پیدا کرد و در بازی Halo: Reach نیز حضو.ر دارند. اما این‌بار، متفاوت‌تر از دیگر بازی‌هاست. در مرحله پایانی، شما با ماموریتی غیرممکن رو به رو خواهید شد. ماموریتی که هدف آن بقاست!

در مرحله پایانی این بازی، شما با انبوهی از دشمنان رو به رو خواهید شد که در ابتدا از بین بردن آن‌ها موضوعی ساده بنظر می‌رسد. اما زمانی‌که همه‌چیز جدی‌تر شد، انبوهی از دشمنان در موج‌های مختلف به شما حمله خواهند کرد. در واقع هیچ راهی برای بقا و زنده ماندن در این ماموریت وجود ندارد. شما باید شکست را قبول کنید و پایانی قهرمانانه برای خودتان رقم بزنید. بنابراین بقا، صرفا یک فریب ساده است؛ نه چیزی بیش از آن!

سفر در زمان – بازی Dragon Quest XI


سال انتشار بازی: ۲۰۱۷

یازدهمین نسخه از سری دراگون کوئست، به سبب مکانیزم‌های سفر در زمانش، یکی از متفاوت‌ترین‌ها در کل این مجموعه است. اما مکانیزم سفر در زمان آن‌هم در دنیای یک بازی ویدئویی شاید در ابتدا جذاب و دوست داشتنی بنظر برسد، اما راستش را بخواهید، چندان ایده خوبی نیست. سفر در زمان این بازی، به این صورت است که بازی مدام شما را به گذشته بازمی‌گرداند و از شما می‌خواهد تا نبردهای گذشته‌تان را یک‌بار دیگر انجام دهید. این به آن معناست که عملا لول‌آپ کاراکترتان مهم نیست. زیرا به هرحال شما در گذشته، کاراکتر ضعیف‌تری نسبت به حال داشتید!

برای مثال اگر سلاح ارزشمندی در زمان حال بازی داشته باشید، با بازگشت به گذشته، دیگر این سلاح در اختیارتان نخواهد بود. این موضوع درباره ارتقاهای بازی نیز صدق می‌کند. سفر در زمان این بازی شاید روی کاغذ حرف برای گفتن داشته باشد، منتهی باور کنید که چیزی بیش از یک فریب ساده نیست. زیرا عملا دیگر پیشرفت کردن در دنیای این بازی اهمیتی ندارد و شما در هر صورت، گذشته‌ ضعیف‌تری نسبت به حال‌تان داشتید.

اژدهای سبز – بازی World of Warcraft


سال انتشار بازی: ۲۰۰۴

بازی ورلد آو وارکرفت شاهکاری بود که استودیوی بلیزارد آن را خالق کرد. عنوانی که شاید نزدیک به ۲ دهه از انتشارش گذشته باشد، اما هنوز هم که هنوز است به عنوان یکی از بهترین بازی‌های ویدئویی تاریخ شناخته می‌شود. یکی از دلایلی که سبب محبوبیت بازی ورلد آو وارکرفت شده، حضور دشمنان و باس‌فایت‌های خلاقانه در دنیای این بازی است. جایی‌که بازی نه‌تنها از شما می‌خواهد که کار تیمی داشته باشید، بلکه شما را مجبور به استفاده از روش‌های خلاقانه برای از بین بردن دشمنان بازی می‌کند.

یکی از همین باس‌فایت‌ها که نیازمند خلاقیت بسیاری است، اژدهای سبز رنگی به نام Valithria Dreamwalker است که شما می‌توانید آن را در منطقه Frostwing Halls پیدا کنید. موضوع دوست داشتنی درباره این باس‌فایت این است که شما نباید این اژدها را بکشید. در واقع کاملا برعکس! بازی از شما می‌خواهد که او را درمان کنید و دمیج آن را به ۱۰۰ درصد برسانید. در حالیست که مدام نیروهای اهریمنی اسپاون می‌شوند و سعی دارند تا جلوی شما و تیم‌تان را بگیرند.

آخرین حرکت – بازی Vampire: The Masquerade – Bloodlines


سال انتشار بازی: ۲۰۰۴

Vampire: The Masquerade – Bloodlines در لیست بازی‌هایی قرار می‌گیرد که آزادی بی‌حد و مرزی را به گیمرها می‌دهند. ما با یک بازی نقش آفرینی رو به رو هستیم که جزئیات بی‌نظیر بسیاری دارد و به شما اجازه می‌دهد تا دنیای این بازی و همچنین نیروهایتان را درست همان‌طوری که دوست دارید، مدیریت و رهبری کنید. اما تمام چیزهای خوب این بازی صرفا در نیمه اول آن خلاصه شده و از اواسط بازی به بعد، ما درگیر گیم‌پلی به شدت خطی خواهیم شد. در واقع انگار سازندگان این بازی برای اتمام هرچه سریع‌تر آن، المان‌های مهمی را فدا کرده‌اند.

در نیمه دوم این بازی، بازی به طرز آزاردهنده‌ای خطی می‌شود، المان‌های مهم دیگر در بازی تاثیری ندارند و مهم‌تر چیز Vampire: The Masquerade – Bloodlines که آزادی عمل بود، از گیمرها گرفته می‌شود. حتی در ماموریت پایانی این بازی نیز، ما هیچ حق انتخابی نداریم و این بازی کلاه بزرگی بود که بر سر گیمرها رفت. زیرا در ابتدا آن‌ها خودشان را آماده تجربه‌ای بی‌نظیر کرده بودند و نهایت، چیزی جز یک بازی دلسردکننده نسیب‌شان نشد.

جامپ‌اسکرها – بازی The Last of Us Part II


سال انتشار بازی: ۲۰۲۰

استودیوی ناتی‌داگ در دومین نسخه از بازی لست آو آس دست به استفاده از المان‌های خلاقانه‌ای زد تا با استفاده از آن‌ها دنیای این بازی را دوست داشتنی‌تر از هر زمان دیگری روایت کند. لست آو آس یک بازی ترسناک با المان‌های شوتر – ماجراجویی است که شما در آن باید با انبوهی از هیولاها و همچنین زامبی‌ها مبارزه کنید. در چنین دنیایی داشتن یک مکان آرام آن‌هم به دور از هرگونه زامبی و موجودات ترسناک، واقعا مهم است. خوشبختانه در اوایل بازی ما با Crafting Table‌های مختلفی رو به رو می‌شویم که درست مانند یک مکان امن، جایی برای استراحت و همچنین ارتقای سلاح‌هایمان هستند.

راستش را بخواهید، در ابتدا تصور می‌شود که درست مانند سیو روم‌های رزیدنت اویل، این میزها نیز غیرقابل نفوذ طراحی شده‌اند. اما ابدا این‌طور نیست. متاسفانه ممکن است که در هنگام کار با این میزها، به یک‌باره یکی از هیولاهای بازی شما را گیر بیندازند و صحنه‌ای ترسناک را برایتان رقم بزنند. در واقع این میزها فریبی هستند که بازی‌سازها آن‌ها را عمدا این‌گونه طراحی کرده‌اند.

مبارزه با Grym – بازی Baldur’s Gate 3


سال انتشار بازی: ۲۰۲۳

بازی بالدرز گیت ۳ یک بازی شاهکار و فراموش‌نشدنی از استودیوی Larian بود که به گیمرها آزادی عمل فوق‌العاده‌ای را می‌داد. این بازی به شما اجازه می‌داد تا دنیای این بازی را درست همانطوری که دوست دارید، پیش ببرید و آن را رقم بزنید. یکی از بهترین چیزها درباره این بازی، طراحی متفاوت باس‌فایت‌های آن بودند. باس‌هایی که خلاقانه طراحی شده بودند و شکستن دادن آن‌ها عملا ماموریتی غیرممکن بود. یکی از این باس‌ها Gyrm نام داشت. موجودی غول‌پیکر و اهریمنی که چیزی جلودارش نبود.

این غول یکی از سخت‌ترین باس‌های بازی بود. از بین بردن آن ماموریتی سخت و چالش‌برانگیز بود و صرفا با استفاده از یکسری از اسپل‌های خاص می‌توانستید به این غول ضربه بزنید. همچنین از آن‌جایی که بازی هیچ کمکی به شما نمی‌کرد، بسیاری از بازیکنان تا پیش از مبارزه با این غول از این موضوع مطلع نبودند.

اسپاون دوباره Alinها – بازی Rise of Nations: Rise of Legends


سال انتشار بازی: ۲۰۰۶

بازی Rise of Nations: Rise of Legends اسپین‌آفی برای بازی رایز آو نیشنز بود که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد‌. یکی از بهترین بازی‌های استراتژی آن دوران که هر گیمری باید به سراغش برود. این بازی از سوی منتقدان بسیاری ستایش شد و گیمرها نیز با آغوش باز به سراغش رفتند.

یکی از موضوعات جذاب این بازی، حضور کاراکتر و شخصیت‌های مختلف بود. اما یکی از سرسخت‌ترین آن‌ها موجوداتی به نام Alinها بودند. این موجودات اهریمنی کالبدی شیطانی داشتند و پس از هربار از بین بردن آن‌ها، دوباره اسپاون می‌شدند.

باس فایت Guardian Ape – بازی Sekiro: Shadows Die Twice


سال انتشار بازی: ۲۰۱۹

بسیاری از بازی‌های سولزلایک در طراحی باس‌ها به گونه‌ای عمل کرده‌اند که ما در هنگام رو به رو شدن با آن‌ها انتظار هرچیزی را داشته باشیم. سکیرو نیز یکی از همین بازی‌هاست که به لطف استودیوی فرام‌سافتور در طراحی باس‌ها و همچنین دشمنان بازی واقعا خلاقانه عمل کرده است. به‌طوری که شما پیش از شروع هر باس‌فایتی، باید خودتان را برای رو به رو شدن با هرچیزی آماده کنید.

باس فایت Guardian Ape نیز دقیقا یکی از همین باس‌فایت‌هاست! باس فایتی که شاید به ظاهر ساده بنظر برسد، اما کلاه بزرگی بر سر گیمرها می‌گذارد. زمانی که شما با این باس مبارزه کردید و او را شکست دادید، همه‌چیز بنظر تمام شده می‌رسد. اما درست در همان لحظه‌ای که انتظارش را ندارید، فاز دوم این باس شروع می‌شود.

بیگانه‌ها – بازی Crysis


سال انتشار بازی: ۲۰۰۷

کرایسیس جزو آن دسته از بازی‌هایی است که حتی تا به امروز نیز جذاب باقی مانده. در دنیای این بازی ما به لطف لباسی که بر تن داریم، قادر به انجام هرکاری هستیم. بطوری‌که در چندساعت اولیه بازی، ما احساس فوق‌العاده‌ای خواهیم داشت. این لباس که با نام Nanosuit نیز شناخته می‌شود، به کاراکتر ما این قابلیت را می‌دهد که به راحتی استتار کرده و با سرعت بسیاری حرکت کند‌. اما پس از آن‌که پای بیگانه‌ها و فضایی‌ها به بازی باز شد، همه‌چیز تغییر می‌کند و ما متوجه می‌شویم که این لباس آن‌طوری هم که بنظر می‌رسد، قدرتمند نیست.

این بیگانه‌ها که با نام Ceph‌ها نیز شناخته می‌شوند، توان مقابله با این لباس را دارند‌. آن‌ها می‌توانند به راحتی ما را شکست دهند و دردسرهای زیادی برایمان درست کنند‌. در واقع گیمرها در ابتدا فریب این لباس را خوردند و زمانی که متوجه نقاط ضعف آن شدند، با دلسردی تمام بازی را کنار گذاشتند.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!