از تضعیف تمام عیار روسیه تا رسیدن به دیوار چین
به گزارش سلام نو دیپلماسی ایرانی نوشت: در هزاره سوم با رشد سرعت تکنولوژی و علی رغم ارتقاء آگاهی انسانی بر تکثر و تنوع تحولات سیاسی و امنیتی و بروز بحران های خطرناک نظیر فلسطین و اوکراین شده است. در این میان ناتو در میان سازمان های میان حکومتی به دلیل مولفه های اقتصادی و نظامی اعضاء؛ حوزه تاثیرگذاری و منطقه نفوذ و به ویژه عملکرد در جغرافیای سیاسی خود و مناطق پیرامونی از بدو تاسیس در سال 1949 از مهمترین نقش ها را در بین سازمان های مشابه رقیب که بسیار اندک هم بوده اند؛ بازی کرده و به یک بازوی امنیتی و نظامی جذاب و برند مورد علاقه کشورهای رهانیده شده از اردوگاه کمونیسم سابق شده است. در عین حال که فلسفه وجودی ناتو ایجاد اتحادیه ای بالنده با نیروی دفاعی فوق العاده برای حفاظت از کل حوزه آتلانتیک شمالی، شامل اروپای غربی در مواجهه با توسعه طلبی اتحاد جماهیر شوروی سابق بود و با فروپاشی دیوار برلین در سال 1989 و به تبع آن به تاریخ سپردن تابوت پیمان دفاعی ورشو این استنباط و پیش بینی وجود داشت که این اتحادیه نماگرهای ارکانی و حیاتی خود را برای ادامه فعالیت و بقا از دست داده و باید منحل شود، ولی واقعیت های میدانی به گونه ای دیگر رقم خورد و مسیری تهاجمی را در پیش گرفته است. ناتو تا سال 2008 میلادی اکثر کشورهای جدا شده از سلطه سوسیالیستی و کمونیستی از جمله لهستان، چک، اسلواک، مجارستان، بلغارستان، رومانی و جمهوری های یوگسلاوی سابق و حتی آلبانی را به عضویت پذیرفت و روند پیشروی به سوی شرق ادامه دارد.
به طور کلی اشتیاق امریکا برای حضور در شرق اروپا و خصوصا منطقه بالکان راهبردی حساب شده در راستای رسیدن به دیوار چین و تسلط بر شاهراه مراسلاتی و ترانزیتی انرژی و کالا ارزیابی می شود، چرا که یک نظریه سیاسی از دیر باز مطرح بود که اروپای شرقی قلب مهمترین نقطه حساس جهان است و کشوری که بر آن حاکم شود، بر جهان نیز تسلط خواهد یافت؛ البته در سال های اخیر دامنه این منطقه گسترش یافته است و به محور اوراسیا تلقی می شود.
در حال حاضر مهمترین اولویت ناتو رسیدگی به منازعه روسیه و اوکراین و حمایت تمام عیار از کییف است و این سازمان خود را برای گزینه های خطرناک آماده می کند. به گفته یک ژنرال ارشد، ناتو قصد دارد در صورت وقوع جنگ با روسیه، حمل و نقل تعداد زیادی از سربازان مجروح را به دور از خطوط مقدم، احتمالاً با استفاده از قطارهای بیمارستانی هماهنگ کند، زیرا ممکن است تخلیه هوایی امکان پذیر نباشد. ژنرال الکساندر سولفرانک، رئیس فرماندهی لجستیک ناتو گفت که سناریوی آینده برای تخلیه پزشکی با تجربه متحدان در افغانستان و عراق متفاوت خواهد بود. این ژنرال آلمانی می افزاید در درگیری با روسیه، ارتش های غربی احتمالاً با یک منطقه جنگی بسیار بزرگتر، سربازان مجروح بیشتر و حداقل کمبود موقت برتری هوایی در نزدیکی خطوط مقدم روبهرو خواهند شد. او بدون مشخص کردن تعداد مجروحان که ائتلاف انتظار دارد، ادامه داد چالش مهم ارائه سریع مراقبت با کیفیت بالا، در بدترین حالت، تعداد زیادی از مجروحان خواهد بود.
البته مانور تمام عیار ولودیمیر زلنسکی برای ترغیب غرب ادامه دارد چرا که پس از دو سال و نیم از تهاجم روسیه به اوکراین، کی یف که منتظر سلاح است، در خطر ناامیدی جدیدی قرار دارد چرا که سران کشورها و دولت های کشورهای عضو ناتو در واشنگتن تصمیم گیری در سطح انتظارات زلنسکی نداشتند. کی یف به ویژه خواستار سیستم های دفاع ضد هوایی برای حفاظت از شهرها و زیرساخت های خود است که دائماً توسط مسکو بمباران می شوند. همان طور که ولودیمیر زلنسکی در پایان ژوئن اشاره کرد نیمی از ظرفیت انرژی اوکراین در اثر حملات روسیه از بین رفت. در همین راستا دبیرکل ناتو گفت من انتظار دارم که متحدان سامانهها و مهمات دفاع هوایی بیشتری را ارائه کنند.
جدیدترین تصمیم تهدیدآمیز ناتو برای روسیه قرار دادن هماهنگی کمکها در زیر چتر ناتو است که پرسنل نظامی ائتلاف استقلال بیشتری برای انجام وظایف خود بدون دخالت مستقیم سیاسی دارند. استولتنبرگ گفت که این تلاش از پایگاه آمریکایی در ویسبادن آلمان به فرماندهی یک ژنرال سه ستاره انجام خواهد شد و نزدیک به 700 نفر در آن شرکت خواهند کرد. ویکتور اوربان، نخست وزیر مجارستان، که روابط نزدیکی با روسیه دارد، از این طرح مستثنی شده است. وی حتی با نام آن نیز که بحث برانگیز بود، مخالفت کرد. در حال حاضر، این ماموریت به عنوان کمک امنیتی ناتو و آموزش برای اوکراین یا به اختصار NSATU شناخته می شود.
مجموعه تدابیر جدید ناتو واکنش شدید مقامات روسی بهویژه رئیس جمهور پوتین را موجب شده که در این روند رنسانس جنگ سرد امروز روشن و مبرهن است که یقینا نحوه مواجه با این روند جدید بسیار حساس و تعیین کننده است و هوشیاری رهبران و روسای کشورهای غیر درگیر بهویژه محوریت اورآسیا در جغرافیای قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی را می طلبد. هر کشوری که دانسته یا نادانسته در مرکز تلاقی این منافع راهبردی قرار گیرد نه اینکه منافعی را به دست نمی آورد که قطعا بازنده عینی و ملموس رقابت قدرت های بزرگ خواهد بود که در حال حاضر نمونه عینی و دست به نقد آن وضعیت اوکراین است.
به هر حال اگر چه طرفین با تهدیداتی مشترکی دست و پنجه نرم می کنند دو موضوع بحران اوکراین و گسترش ناتو در کنار استقرار سامانه تهاجمی و دفاع موشکی در لهستان، رومانی و ترکیه، سردی روابط روسیه و امریکا و قرار گرفتن محور تعاملات طرفین در بدترین وضعیت تاریخی را موجب شده است.