بدترین بازیهای لایسنس شده تاریخ ویدیوگیم
صنعت ویدیوگیم طی سالیان اخیر شدیدا روی عناوین لایسنس شده تکیه کرده تا بتواند از فرانچایزهای محبوب سینما، تلویزیون و رسانههای دیگر آثار اقتباسی متعددی پدید آورد. اما عجله برای عرضه کردن بازی و پیش بردن توسعه فقط با در نظر گرفتن محبوبیت آن فرانچایز بین هواداران، آثار بسیار بدی مانند Marvel’s Avengers و Lord of The Rings: Gollum را تحویل بازیکنان داد. این مسئله اهمیت کیفیت توسعه بازیها را نشان میدهد، چون نه تنها بعضی آثار ساخته شده تبدیل به فاجعه شدند، بلکه سابقه و تاریخ درخشان فرانچایز خود را هم لکه دار کردند.
تعداد زیادی از عناوین لایسنس شده بودهاند که اخیرا به دست انتشار رسیدند و حتی با وجود پیشینه قدرتمندی که پشت آنها وجود داشته، باز نتوانستند انتظارات را برآورده کنند. در این متن از ویجیاتو میخواهیم بدترین آثار لایسنس شده تاریخ ویدیوگیم را بررسی کنیم که با مشکلات فنی و طراحیهای ضعیفشان تبدیل به فاجعهای تمام عیار شدند پس با ما همراه باشید.
Planet of the Apes: Last Frontier
تاریخ انتشار: ۲۱ نوامبر ۲۰۱۷
توسعهدهنده: Imaginati Studios
ریبوت سری Planet of The Apes با عنوان Rise of The Planet of The Apes شروع شد، جایی که این اثر نشان داد نه تنها میتواند با اولین فیلمهای فرانچایز رقابت کند، بلکه قادر است بهتر از آنها هم باشد. اما جایی هم وجود دارد که یک بازی ویدیویی اقتباسی با عنوان سینماییاش اصلا قابل قیاس نیست.
عنوان Planet of The Apes: Last Frontier مثال خوبی برای این قضیه است، اثری که بیشتر یک فیلم بود که در آن صرفا قابلیت حق انتخاب داشتیم و گیمپلی خاصی ارائه نمیداد. بازی داستان یک قبیله را روایت میکند که جدا از Caesar و گروه باقی مانده انسانها است. انتخابهای بازیکنان به نتایج مختلفی ختم میشود و روی روابطشان با کاراکترهای مختلف تاثیر خواهد گذاشت. جدای از گرافیک تحسین برانگیزی که این اثر داشت، عملا هیچ چیز دیگری نمیتوانست ارائه بدهد و متحمل شکست بسیار بدی شد.
Ghostbusters
تاریخ انتشار: ۱۲ جولای ۲۰۱۶
توسعهدهنده: FireForge Games
بازی Ghostbusters فقط اسم فرانچایزش را یدک میکشد و کاراکترها و داستانش هیچ ارتباطی با فیلمهایش ندارند. اما به هر نحوی که بود این بازی در سال ۲۰۱۶ لایسنس و منتشر شد که مصادف با عرضه فیلم Ghostbusters هم دقیقا در همان زمان شد. این عنوان شوتر که میشد چهار نفره هم آن را تجربه کرد مراحلی کسل کننده و غیرجذاب، شخصیتهای آزاردهنده و سبک شوخ طبعی بیمزهای داشت و جالب است که با قیمت ۵۰ دلار هم روز لانچ شروع به فروش کرد.
به نوعی میشود این اثر را عنوانی هیرو شوتر در نظر گرفت که تمی شبیه به آثار مجموعهاش دارد و هویت فرانچایزش اصلا در آن رویت نمیشود. متاسفانه توسعهدهنده بازی یعنی FireForge Games فقط ۳ روز بعد از انتشار آن اعلام ورشکستگی کرد و امید هواداران برای بهتر شدن آینده این اثر کاملا از بین رفت.
Teenage Mutant Ninja Turtles: Mutants In Manhattan
تاریخ انتشار: ۲۴ می ۲۰۱۶
توسعهدهنده: PlatinumGames
پلاتینیوم گیمز که برای مجموعه شاهکار Bayonetta هم شناخته میشود، مسئول ساخت TMNT: Mutants In Manhattan بود، عنوانی با پتانسیل بالا برای حضور دوباره لاکپشتهای نینجا در دنیای بازیهای ویدیویی. اما برخلاف انتظار، استودیوی مذکور در ماموریتش شکست خورد و اثری با مبارزات کسل کننده، باس فایتهای مسخره، طراحی مراحل ضعیف و ریدیزاین وحشتناک از لاکپشتها تحویل مخاطبین داد.
غیبت مود مولتی پلیر جزو ایرادات مهم بازی به شمار میرفت. تقریبا میشود گفت Mutants In Manhattan ساخته شده تا پول شما را به آتش بکشد چون طرفداران توقع ساخت اثری این قدر بیکیفیت از چنین مجموعهای قدرتمند را نداشتند. شاید تنها نکته مثبت بازی کوتاه بودنش است چون مدت زمان کمتری روی اعصاب شما خواهد رفت و خیلی زود میتوانید آن را به اتمام برسانید.
Rambo: The Video Game
تاریخ انتشار: ۲۱ فوریه ۲۰۱۴
توسعهدهنده: Teyon
بازی رمبو قرار بود به طرفداران اجازه دهد جا پای این شخصیت بگذارند و سهگانه اصلی را در دنیای ویدیوگیم دوباره تجربه کنند. با در نظر گرفتن تکاملی که رمبو طی فیلمهایش تجربه کرده واقعا ساخت چنین اثری ایده محشری میتوانست باشد. این اثر میتوانست ساده و سطحی باشد و در همین حین تایم خاطرهانگیزی برای مخاطب رقم بزند.
اما متاسفانه به جای یک تجربه درست از رمبو، توسعهدهندگان عنوان شوتر زودگذری را ساختند که معنی اکشن را هم نمیتواند درست انتقال بدهد. گرافیک نسل ششمی و باگ و گلیچهای فراوان رمبو هم باعث میشدند از هر جنبهای بازی شکست بخورد. تجربه سامانیافته و خستهکننده رمبو کاری کرد که به جای یک عنوان درگیرکننده، فقط فاجعهای وحشتناک دستگیر بازیکنها شود.
South Park: Snow Day!
تاریخ انتشار: ۲۶ مارچ ۲۰۲۴
توسعهدهنده: Question
عنوان Snow Day قرار بود موفقیت بعدی سری ساوث پارک در زمینه بازیهای ویدیویی بعد از نسخههای The Stick of Truth و The Fractured But Whole باشد. برعکس انتظارات، اسنو دی ضعیف عمل کرد و یادآور عناوین شکست خورده دوران نینتندو ۶۴ شد. طراحی سهبعدی و یکنواخت شخصیتهای بازی هرگز نتوانست انرژی آثار گذشتهاش را منتقل کند و افت کیفیت فاحشی هم در هسته آن مشاهده میشود.
شوخطبعی و گیمپلی بازی اصلا خوب نبود و بازیکن فقط میتواند در زمین بازیهای خاصی مشغول به فعالیت شود که به زور میشود تفاوتی بینشان حس کرد. دیالوگها چرخهای تکراری دارند و شوخیهای زننده و باحال سری تا حد غیرقابل باوری ملایم شدهاند. در اصل این بازی به جای دنیای بزرگ و گسترده ساوث پارک، فقط محتوای تکراری و غیر اصیل به بازیکنان نشان میدهد.
Fast & Furious Crossroads
تاریخ انتشار: ۶ آگوست ۲۰۲۰
توسعهدهنده: Slightly Mad Studios
بازی Fast & Furious Crossroads قرار بود دنیای فرانچایز قوی و طولانیاش را به جهان گیم بیاورد، اما مایلها با پتانسیل واقعیاش فاصله داشت. مجموعه ۲۰ ساله سریع و خشن که همیشه مشهور به جابجا کردن مرزهای مختلف بوده و اوج هیجان را تقدیم تماشاگرانش کرده، با بازی واقعا بدش هر چیزی جز سرگرمی به دنیای گیمرها آورد. گیمپلی خسته کننده بازی دقیقا نقطه مقابل شور و هیجان بالای فیلمهای مجموعهاش است.
با اینکه گجتهای متعدد و ماشینهای مختلفی از عناوین قبلی سری درون بازی گنجانده شده، جذابیت سینماتیکی که باید مشاهده میکردیم هرگز در این اثر وجود ندارد. داستان بازی هم تعریفی ندارد، چون شخصیتهای جدید اصلا خوب نیستند و حتی وین دیزل و میشل رودریگز نیز نقش آفرینی ضعیفی دارند. حتی اگر طرفدار سرسخت سری سریع و خشن هستید، قطعا تجربه Crossroads برای شما پر از ناامیدی و عذاب خواهد بود.
The Lord of The Rings: Gollum
تاریخ انتشار: ۲۵ می ۲۰۲۳
توسعهدهنده: Daedalic Entertainment
The Lord of The Rings: Gollum از اول هیچ مخاطب مشخصی نداشت. با وجود محبوبیت شخصیت گالم در فیلمهای ارباب حلقهها، نداشتن پس زمینه گسترده قوی برایش مشکلساز شد، به خصوص وقتی که جی.آر.آر تالکین هم پشت این داستان نبوده است. تاخیرهای متعددی سر عرضه بازی اتفاق افتاد و بعد از انتشار هم به قدری باگ و گلیچ در آن وجود داشت که کاملا غیرقابل تجربه میشد. گیمپلی فاجعه بار، گرافیک افتضاح و داستان بیمعنی هیچ چیز مثبتی برای بازی نگذاشتند. فاجعه LOTR: Gollum آنقدر بزرگ و خارج از انتظار بود که سازندگان رسما پنجره توسعه آن را بستند.
Suicide Squad: kill The Justice League
تاریخ انتشار: ۲ فوریه ۲۰۲۴
توسعهدهنده: Rocksteady Studios
بازی سوساید اسکواد قرار بود یک ورودی جدید و جذاب از سازندگان سری بتمن آرکام یعنی راکستدی باشد. این استودیو که برای سهگانه شاهکارش به خوبی یاد میشود، با ساخت Suicide Squad: Kill The Justice League یکی از بدترین عناوین لایو سرویس دهه اخیر دنیای بازی را عرضه کرد.
محصول نهایی اصلا مطابق انتظارات نبود، چون تمرکز بالایی بر پرداختهای درون برنامهای و سیستم بتل پس داشت و در عین حال هیچ نقشه مشخصی برای محتوای آیندهاش در دست نبود. داستان با شخصیتهای محبوبش بسیار بدرفتاری کرد و گیمپلی سریعا یکنواخت میشد. این عنوان به خوبی نشان میدهد یک اثر که سالها برایش صبر شده و انتظارات بالایی از آن میرود چقدر راحت میتواند شکستی سنگین بخورد.
Marvel’s Avengers
تاریخ انتشار: ۴ سپتامبر ۲۰۲۰
توسعهدهنده: Crystal Dynamics
بازی اونجرز میتوانست به یک عنوان ابرقهرمانی عالی و قابل مقایسه با اسپایدرمن اینسامنیاگ گیمز تبدیل بشود. اما اسکوئر انیکس تصمیم گرفت با ساخت اثری لایو سرویس به جای یک بازی تکنفره تر و تمیز شکستی بزرگ را رقم بزند. کانسپت جاهطلبانه اونجرز به خاطر مشکلات متعددش اصلا مورد توجه قرار نگرفت، ایرادهایی مثل وجود واحد پولهای مختلف و بسیار زیاد برای آیتمهای تزئینی که اصلا روی گیمپلی تاثیر نمیگذاشتند یا بتل پس فوقالعاده گرانی که طرفداران پر و پا قرص هم از آن شاکی بودند.
بازی به طرز شگفتآوری داستان درگیر کنندهای داشت، اما روایت خوبش تحت تاثیر بقیه مشکلات قرار گرفت. هیجان قبل از تجربه بازیکنان با باگهای تمام نشدنی، محتوای تکراری و بهره برداری سوءاستفاده گرانه توسعهدهندگان کاملا از بین رفت. این موارد باعث شدند انتظارات هواداران برآورده نشود و سرنوشت بدی برای اونجرز رقم بخورد. در نهایت هم بعد از انتقادهای فراوان، پشتیبانی بازی قطع شد و فروشگاههای آنلاین هم آن را دیلیست کردند.
The Walking Dead: Destinies
تاریخ انتشار: ۱۷ نوامبر ۲۰۲۳
توسعهدهنده: GameMill Entertainments
بازی اخیر مجموعه واکینگ دد به یک شکست محض تبدیل شد و ذرهای نتوانست انتظارات شکل گرفته از عناوین قبلی و سریالهای طولانیاش را برآورده کند. گیمپلی و روایت داستان بد این عنوان مشکل اصلی آن بودند. به جای ارائه داستان درگیرکننده و متمرکز، تنها چیزی که نصیب طرفداران شد چرخه تکراری گیمپلی بود. مکانیکهای مبارزه آزاردهنده و پیشرفت کردن در آن مسخره است، به گونهای که به مهمترین المانهای سری یعنی غلظت و تعلیق داستان توجهی نشده.
داستان ضعیف همراه با عمق کم احساسات، شخصیت پردازی قدرتمند کل فرانچایز را زیر سوال برد. به کاراکترها اصلا خوب پرداخته نشده بود و پیچیدگی لازم که همیشه شاهد آنها بودهایم دیگر دیده نمیشد. این موارد را کنار گرافیک ضعیف و از دور خارج شده و مشکلات فنی بگذارید تا بیشتر پی ببرید که ساخت این اثر فقط میراث پربار واکینگ دد را لکه دار کرد.
خب دوستان نظر شما چیست؟ دیگر چه آثاری هستند که در لیست ما میتوانند قرار بگیرند؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
بیشتر بخوانید: