بررسی بازی ARA: History Untold
من همیشه رابطه خوبی با بازیهای استراتژیک و درسهای تاریخ داشتم، برای همین میتوانید تصور کنید که خیلی برای ARA: History Untold ذوق داشتم. انتظارات من از این بازی نسبتا بالا بود. خیلی عناوین دیگه بودند که قصد داشتند جای Civilization را در سبک 4X بگیرند، ولی خب تقریبا هیچ کدام از آنها موفق نبودند. یکی بعد از دیگری شکست خوردند و این CIV بود که هنوز سر جای خودش ایستاده بود. ولی آرا قرار بود که همه چیز را عوض کند. بعد از تجربه بازی فکر نمیکنم که چندان در این کار موفق بوده باشد. شاید نتواند جای CIV را بگیرد، ولی قطعا میتواند کنار آن بایستد. با بررسی ویجیاتو همراه باشید.
ناشر بازی:
Xbox Game Studios
سازنده بازی:
Oxide Games
کامل کردن بازی:60 ساعت
ARA: History Untold به شدت متفاوت است و من اصلا انتظار دیدن چنین بازیای را نداشتم. دنیایی زیبا پر از شهرهایی زنده و پرنشاط که در نقشه بازی پخش شده بودند و باعث میشدند که من به مانیتورم خیره بمانم و دلم نخواهد که از جلوی آن بلند شوم. شاید بازی مشکلات خودش را داشته باشد، به هر حال همه بازیها دارند، ولی من اصلا از آن خسته نشدم. هر موقع که نیاز به استراحت داشتم، کافی بود که به شهر باقی شخصیتهای بازی سری بزنم و از زیباییهای فرهنگی و مذهبی کشوری که ساختند لذت ببرم.
وقتی که میخواهید یک بازی جدید را آغاز کنید، شما با یک صفحه آشنا مواجه میشوید؛ انتخاب شخصیت اصلی یا رهبرتان برای بازی. طبیعتا اگر با بازیهای 4X آشنایی داشته باشید میدانید که این صفحه چیست. شما با یک سری شخصیت مختلف مواجه میشوید که باید از بین آنها، رهبر خود را انتخاب کنید. شاید این قسمت در میان بازیهای این سبکی از همه تکراریتر باشد، ولی آرا یک خلاقیت خیلی عالی را در این قسمت استفاده کرد. شاید البته از نظر خیلی از افراد این کار اصلا خوب نباشد و از آن خوششان نیاید، ولی به نظر من که یک ایده بسیار متفاوت و عالی بود. حالا این تفاوت چیست؟ اینکه انتخابهای شما صرفا از میان حاکمهای تاریخی نیست، بلکه بسیاری از شخصیتهای برجسته دیگری هم در بازی وجود دارند که به عنوان نماینده یک ملت در بازی ایفای نقش میکنند.
برای مثال شاید دیدن اوتو وان بیسمارک (Otto Von Bismark) به عنوان رهبر آلمان نسبتا عادی باشد، ولی در کنار او یک گزینه دیگر در قالب هیلدگارد آو بینگن (Hildegard of Bingen) در بازی وجود دارد که میتوانید به عنوان رهبر مردم آلمانی خود انتخاب کنید. من شخصا از این موضوع به شدت خوشحال شدم چون هیچ ایدهای نداشتم که این شخص کیست و دیدن نامش در این قسمت باعث شد که در مورد او تحقیق کنم و با تاریخ پشت او آشنا شوم. مثالی دیگر هم مربوط به کشور لهستان میشود که نیکلاس کوپرنیک به عنوان رهبر این کشور در بازی وجود دارد. این اخترشناس سرشناس لهستانی شاید هرگز روی تخت پادشاهی حکومت نکرد، ولی یک گزینه عالی برای نمایندگی لهستان بود. شاید وجود چنین شخصیتهایی بازیکنان را مجبور کند تا بیشتر به سمت مطالعه تاریخ بروند و به این شخصیتها علاقهمند شوند.
در ابتدا من تصمیم گرفتم که به عنوان خشایارشا بازی کنم. از همان اول هم دوست و برادر بازیام، یعنی جورج واشینگتون، از من حمایت میکرد. درست است که امپراتوری بودایی من طی قرنهای زیادی مشکلات خیلی بزرگی را پشت سر گذاشت، ولی این پادشاهی اسلامی جورج واشینگتون بود که همیشه حواسش به من بود. به خاطر این دوستی و اتحاد ما کشورهای زیادی نابود شدند؛ از قلب برلین بزرگ گرفته تا پکن، هیچ شهر و کشوری از دست تجارتهای ما در امان نبود. واقعا هم این یکی از بهترین تعریفهایی است که از این بازی میتوان کرد. اگر به دنبال یک بازی دقیق از نظر تاریخی هستید بهتر است که از کنار این بازی بگذرید چون جای شما نیست. آرا صرفا یک سری از ستونهای تاریخی و حساس زندگی ما انسانها از زمان قبل از تاریخ را میگیرد و تمامی آنها را درون یک مخلوط کن میندازد و نتیجه آن را آتش میزند. خاکسترهای آن میشود بازیای که میتوانید همین الان تجربه کنید. هرگز فکرش را نمیکردم که یک بازی تاریخی تا این حد غیرتاریخی باشد و بتوانم از آن لذت ببرم.
از لحظهای که وارد بازی میشوید، از تعجب دهانتان باز میماند. یکی از بهترین بخشهای آرا این است که زیباست، خیلی هم زیباست. محیط بازی، جزئیات آن، شخصیتهای سه بعدی کشورها و رنگ بندی بازی همگی زیبا و دلنشینند. بازی چندان حجم زیادی را نسبت به دیگر بازیهای همسبکش اشغال نمیکند، ولی چندین برابر از بهترین چیزی که در ذهنتان دارید قشنگتر است. دریاهایی آبی و سواحلی زیبا، حیواناتی که در طبیعت مشغول بازیاند و شهری شلوغ و بزرگ پر از مردمی که هر کدام به کار خود مشغولند. وقتی که من برای اولین بار به یک جای خیلی خوب از بازی رسیدم و توانستم که از بالا، با خیالی راحت نفسی تازه کنم و شهر خودم را تماشا کنم، یکی از بهترین حسهای ممکن را تجربه کردم. وقتی که میدیدیم مردم شهرم با چه جزئیات و زیباییای هر کدام به زندگی خودشان مشغولند و یک شهر زنده، یک اکوسیستم به خاطر من وجود دارد، احساس کردم که واقعا به موفقیتی دست پیدا کردم که شاید در هیچ بازی دیگری ندیده باشم. ولی اینکه چگونه به اینجا رسیدم خودش داستانی دیگر است.
بهترین توصیف برای ARA: History Untold این است که این بازی همیشه قصد داشت که بازی شهرسازی شود ولی به جای آن به یک بازی استراتژیک تبدیل شد. پس اگر این بازی را به دو قسمت تقسیم کنیم، یک بخش استراتژیک خواهیم داشت و یک بخش مدیریتی و شهرسازی. پس اجازه دهید که به صورت جداگانه هر بخش را بررسی کنیم و سپس در نهایت ترکیب آن دو که بازی آرا را تشکیل میدهند را ببینیم. بخش استراتژیک آن دقیقا همان چیزی است که انتظارش را دارید. هدف نهایی شما این است که دنیای خود را کنترل کنید؛ به هر طریقی که میتوانید. اگر دوست داشته باشید میتوانید به صورت صلحآمیز این کار را انجام دهید و اگر هم دوست داشته باشید میتوانید روش جنگ را پیش بگیرید. پیروزی نهایی هم زمانی اتفاق میفتد که شما همه جا را کنترل کنید. البته پیروزی نهایی در این بازی مثل دیگر عناوین مشابه نیست. شما نیازی ندارید که به یک پیروزی فرهنگی برسید و یا به فضا بروید؛ بلکه بر اساس یک فاکتوری به عنوان پرستیژ شما به پیروزی میرسید. هرچقدر جنگهای بیشتری را برنده شوید و یا جمعیت بیشتری زیر پرچم کشورتان زندگی کنند، پرستیژ بیشتری خواهید داشت. پس طبیعتا هرچقدر بزرگتر و قویتر باشید، احتمال پیروزیتان بیشتر میشود.
وقتی که به گیمپلی اصلی بازی هم میرسیم، باز شاهد یک سری خلاقیت از طرف سازندههای بازی هستیم که این عنوان را از بقیه بازیهای همسبکش جدا میکند. یکی از خستهکنندهترین قسمتهای همه بازیهای 4X این است که شما باید صبر کنید تا هوش مصنوعی نوبتش را بازی کند و نوبت شما بشود. ولی در ARA: History Untold این موضوع کاملا فرق دارد. تمامی افراد درون بازی به صورت همزمان بازی میکنند. در حقیقت همه دستورات خود را در بازی ثبت میکنند و وقتی که همه آماده باشند و تصمیم بگیرند نوبت خود را بگذرانند، تمامی این دستورات به صورت همزمان اتفاق میفتد. یعنی ترکیبی از استراتژیک نوبتی و RTS که تا به حال ندیده بودم. این کار از دو جهت به نفع آرا تمام شد. از یک طرف کمتر از هر بازی دیگری وقت بازیکنانش را در لودینگ وسط هر نوبت تلف میکرد و از طرف دیگر یک المان غیرقابلپیشبینی بودن به بازی اضافه میکند تا بازیکن همیشه حواسش را جمع کند و اشتباهی نکند.
حالا میرسیم به قسمتی که شاید خلاقیت آرا در آن به ضررش تمام شد. بازی در کل به سه بخش تقسیم میشود که هر کدام از این بخشها شامل یک سری پیشرفت علمی، نظامی و فرهنگی میشود. بعد از گذشت هر کدام از این بخشها، کشوری که کمترین میزان پرستیژ را داشت از بازی حذف میشود. خب این موضوع کمی عجیب است. شاید شما یک دوست و شریک تجاری هزاران ساله خود را یک شبه از دست دهید و در پایتخت پیشرفته آن یک خرابه را پیدا کنید. درست است که این کار بیشتر به این خاطر است که در اواخر بازی فریم ریت به شدت افت میکند و برای سبکتر شدن بازی این کار را انجام میدهند، ولی خب آن حس طبیعی بودن بازی را به طور کامل از بین میبرد.
یکی دیگر از مشکلات گیم پلی بازی هم مربوط به هوش مصنوعی آن میشود. رهبر کشورهای مختلف بازی بدون هیچ دلیلی به یکدیگر اعلان جنگ میکنند و احمقانهترین عهدنامههای صلح را امضا میکنند. انگار که اهداف سیاسی و اقتصادی اصلا برای شخصیتهای بازی مهم نیست و صرفا میخواهند کمی هیجان را بالاتر ببرند. اینکه بخش دیپلماسی بازی هم به شدت ضعیف است و چندان گزینههای خاصی ندارد هم باعث میشود که عمق بازی ARA: History Untold به شدت کمتر دیده شود.
درست است که بازی مشکلات زیادی دارد، ولی این مشکلات به هیچ عنوان باعث نمیشوند که قسمت اصلی آن دیده نشود. آرا یک نمونه بسیار عالی از ترکیب یک بازی استراتژیک با یک بازی شهرسازی مدیریتی است. در بیشتر بازیهای 4X شما صرفا باید یک سری منابع خاص را مدیریت کنید. این منابع شاید تولیدات، غذا، نفوذ و پول باشند و تمام. از Humankind گرفته تا Civilization، شما هرگز مجبور نیستید که به جز این چهار مورد چیز دیگری را مدیریت کنید. ولی رویکرد آرا در مورد منابع بازی بیشتر شبیه به یک بازی شهرسازی است. شما برای مردم خود به غذا نیاز دارید. پس بهتر است که مزرعه بسازید تا غذا تولید شود. ولی مردم که نمیتوانند گندم خام بخورند. پس باید آسیاب بسازید و گندمها را به آرد تبدیل کنید. بعد از آن هم باید نانوایی بسازید تا آردها به نان تبدیل شوند. حالا تصور کنید که تمامی مواد بازی و تمامی منابع طبیعی آن همگی از این سیستم پیروی میکنند.
وجود این سیستم شما را مجبور میکند تا هوشمندانه بازی کنید و صرفا بیگدار به آب نزنید. امپراتوری شما برای بقا به یک سری مواد اولیه و یک چرخه تولید نیاز دارد تا همگی آنها تامین شوند. قطعا نمیتوانید تمامی منابعی که نیاز دارید را تولید کنید. شاید شما در یک منطقه مملو از منابع آهن و مس امپراتوری خود را بنا کرده باشید. در این صورت قطعا به ابریشم دسترسی ندارید. ولی ثروتمندان شهر شما ابریشم میخواهند. پس مجبورید که رابطه خوبی با یک کشوری که تولید کننده ابریشم است داشته باشید و بهتر است که نظارت خوبی بر مسیر تجاری بین خودتان داشته باشید. متاسفانه عدم وجود یک سیستم دیپلماسی خوب اینجا خودش را بیشتر از همیشه نشان میدهد. وقتی که گزینههای خوبی برای ایجاد امنیت برای تجارت خود نداشته باشید، قطعا بیثباتی و درگیریهای مربوط به آن را هم تجربه خواهید کرد.
شاید برایتان سوال باشد که زیبایی ظاهری بازی چگونه با المانهای شهرسازی آن مخلوط میشود؟ در جواب باید گفت که به زیباترین شکل ممکن. شما شاید انتخاب کنید که شهرتان چه چیزهایی داشته باشد، ولی به هیچ عنوان جای آن را انتخاب نمیکنید. این مردم شهر شما هستند که خودشان هر چیزی را در هر جایی که بخواهند میسازند. مسیرها، خانهها، کارخانهها و کارگاهها و هزاران مورد دیگر توسط مردم شهر شما بنا میشوند. شاید بهینه نباشد، ولی یکی از زیباترین المانهای شهرسازیای بود که تا الان دیدم. شاید این جادهها و شهرهایی که مردم میساختند همیشه زیبا یا حتی حرفه نبودند، ولی خب اینکه خود مردم بودند که آن را ساختند و ظاهر هر شهری با شهر دیگر فرق داشت باعث میشد که تماشا ساخت و پیشرفت شهرها به یکی از کارهای مورد علاقهام در آرا تبدیل شود.
احتمالا شما هم قبول داشته باشید که تنوع در بازی خیلی مهم است. برای همین در آرا شما هرگز یک نقشه را دو بار نخواهید دید. تمامی نقشههای بازی به صورت کاملا رندوم در ابتدا بازی تولید میشوند و هیچ وقت یک نقشه شبیه به دیگری نخواهد بود. آبها، دریاها، جنگلها و دشتها همگی با زیبایی مخصوص آرا و با یک جغرافیا کاملا طبیعی شکل خواهند گرفت تا شما هر دفعه مجذوب جادو زیبا این بازی شوید.
متاسفانه این همه تنوع در بازی دلیل دارد و دلیل آن هم چندان خوب نیست. آرا یک مشکل بزرگ دارد و آن هم تکراری بودن بازی است. مهم نیست که شما چه رهبری را برای کشور خود انتخاب میکنید، مهم نیست که پیرو چه دینی هستید، حتی مهم هم نیست که چه نوع حکومتی دارید؛ در نهایت بازی شما به یک شکل خواهد بود. هیچ سرباز خاصی مربوط به یک فرهنگ وجود ندارد. هیچ ساختمان و یا مکانیک خاصی هم مختص یک قوم یا رهبر نیست. دیر یا زود همه شخصیتهای بازی مثل هم خواهند شد، صرفا با رنگ و پرچمی متفاوت.
سیستم مبارزه و جنگهای بازی شاید میتوانست این موضوع را عوض کند، و خب تلاشش را هم کرد؛ ولی تنها برای مدتی کوتاه میتواند حس خوب و متفاوتی را ایجاد کند. در آرا شما مثل بازیهای دیگر 4X مبارزه نمیکنید. یک سیستم مشابه سنگ کاغذ قیچی در بازی وجود دارد که شما باید یک سری سرباز خاص را در ارتش خود داشته باشید تا بتوانید یک سری سرباز خاص دشمن را شکست دهید. برای مثال اگر دشمن شما سواره نظام زیادی دارد، بهتر است که نیزهدارهای خود را آماده کنید. این سیستم باعث میشود که جنگها کمی هوشمندانهتر و پیچیدهتر شوند، ولی وقتی که به اندازه کافی ثروتمند باشید، دیگر برایتان فرقی ندارد که چقدر از چه سربازی در ارتش وجود دارد. صرفا از هر نوع سربازی درون ارتش خود بریزید، در نهایت پیروز میشوید.
باید بگم که از یک سری از قسمتهای بازی واقعا ناامید شدم. من انتظار بیشتری از بازی ARA: History Untold داشتم و متاسفانه اصلا چیزی نبود که فکرش را میکردم. ولی این حرف من به این معنی نیست که از بازی لذت نبردم. آرا با اختلاف زیباترین بازی استراتژیکی بود که طی چند سال اخیر بازی کردم و حتی میتوانست که یک مستند باشد. زیبا ظاهری و نقشه و شهرهای متفاوتی که هر بار میدیدیم، باعث میشدند که دلم بخواهد دائم به بازی برگردم. به راحتی میتوانم بگم که آرا شاید چیزی نبود که انتظار داشتم، ولی قطعا مثل همه بازیهای 4X دیگر اعتیادآور و زیبا بود.
بررسی بازی براساس کد ارسالی ناشر (Xbox Games Studios) برای ویجیاتو روی پلتفرم پیسی انجام شده است.
میخرمش…
آرا یکی از زیباترین و متفاوتترین بازیهای استراتژیکی بود که تا الان بازی کردم. اگر کامپیوتر خوبی دارید و بازیهای استراتژیک را دوست دارید، حتما باید بازی ARA: History Untold را امتحان کنید.
نمیخرمش…
اگر همیشه در بازی خود به تنوع نیاز دارید به سراغ این بازی نروید. تفاوت خیلی کمی بین کشورها و کل تاریخ تمامی شخصیتها وجود دارد و شاید صرفا بتواند برای یک یا دو دست بازی شما را سرگرم کند.
70
امتیاز ویجیاتو
زیبایی اولیه بازی فوقالعاده بود. آرا هزاران ویژگی خوب مثبت دارد و تمامی آنها دست به دست هم میدهند تا یک بازی کاملا متفاوت در سبک 4X باشد. درست است که مشکلات خودش را دارد، ولی این مشکلات احتمالا در آپدیتهای بعدی بازی حل شوند و در نهایت یک بازی به شدت زیبا با یک گیمپلی خلاقانه باقی بماند.