بیماری اختلالات افسردگی و راه‌های درمان

بیماری اختلالات افسردگی و راه‌های درمان

فرارو– اختلالات افسردگی جزو اختلال‌های خلقی محسوب می‌شود. افسردگی به هر شکل دیده شود، شیوه دید فرد از خود، از دیگران و از دنیا را تعریف می‌کند. افسردگی قدرت قضاوت را تضعیف می‌کند و باعث رفتار‌های نامعقول می‌شود. در هر یک از موارد، بیمار نمی‌تواند زندگی روزمره عادی داشته باشد.

به گزارش فرارو افسردگی می‌تواند، باعث ابتلاء بیمار به انواع بیماری‌های جسمی و روانی شود. اختلال افسردگی بیشتر در دهه چهارم عمر شروع می‌شود، هرچند امکان شیوع آن در تمام سنین، حتی در جوانان ۲۰ تا ۳۰ سال نیز وجود دارد. افسردگی می‌تواند منجر به عدم تمرکز و مسئولیت پذیری در زندگی شود، بنابراین ممکن است فرد افسرده کنترل و تمایل خود را برای ادامه زندگی از دست بدهد، این بیماری موجب عدم لذت فرد از زندگی می‌شود. فرد افسرده به سمت بدبینی، انتقاد، عدم اعتماد به نفس و کاهش احساسات و قدرت تخیل هدایت می‌شود.

انواع افسردگی

۱. کژ خلقی یا بی نظمی خلق اخلالگر

شروع اختلال بی­ نظمی خلق اخلالگر باید قبل از ۱۰ سالگی باشد، و این تشخیص نباید در مورد کودکانی که سن رشدی کمتر از ۶ سال دارند، داده شود. معلوم نیست که آیا این بیماری فقط به این صورت محدود شده به سن وجود دارد یا نه. چون نشانه­‌های اختلال بی­ نظمی خلق اخلالگر احتمالاً با افزایش سن کودکان تغییر می­ کنند، استفاده از این تشخیص باید به گروه‌های سنی مشابه با گروه­‌هایی محدود شود که اعتبار آن تعیین شده است (۷ تا ۱۸ ساله).تقریباً نیمی از کودکان مبتلا به تحریک­ پذیری شدید، مزمن، جلوه بالینی خواهند داشت که همچنان ملاک­های این اختلال را ۱ سال بعد برآورده می­‌کند. میزان تغییر از تحریک­‌پذیری شدید، غیردوره­ای، به اختلال دوقطبی، بسیار پایین است. در عوض، کودکان مبتلا به تحریک­پذیری مزمن، در بزرگسالی در معرض خطر ابتلا به اختلال­‌های افسردگی یک­ قطبی و یا اختلالات اضطرابی قرار دارند.فوران خشم‌های مداوم و شدید برای حداقل یک سال که به صورت کلامی یا رفتاری بروز می‌کند و از نظر شدت یا مدت به هیچ وجه با موقعیت موجود، عامل محرک و سطح رشد و نموی فرد هم خوانی ندارد. در بین این فوران ها، در اکثر ساعات روز خلق فرد تحریک پذیر یا خشمگین است و توسط دیگران قابل مشاهده می‌باشد.

عوامل اختلال بی‌نظمی خلقی

خلق و خویی:

کودکان مبتلا به تحریک­ پذیری مزمن معمولاً سوابق روان­پزشکی پیچیده ­ای دارند. در این کودکان، سابقه نسبتاً قابل ملاحظه تحریک­ پذیری مزمن شایع است، که معمولاً قبل از اینکه ملاک­‌های کامل برای این نشانگان برآورده شده باشند، آشکار می­ شوند.

این گونه جلوه­‌های پیش­ تشخیصی، ممکن است برای تشخیص اختلال لجبازی و نافرمانی واجد شرایط باشند. خیلی از کودکان مبتلا به اختلال بی­ نظمی خلق اخلالگر، نشانه­‌هایی دارند که ملاک­های اختلال کاستی توجه/بیش­ فعالی (ADHD) و اختلال اضطرابی را نیز برآورده می ­کنند، به طوری که چنین تشخیص ­هایی اغلب از همان سنین نسبتاً اولیه وجود دارند. در برخی کودکان، ملاک­های اختلال افسردگی اساسی نیز ممکن است برآورده شوند.

ژنتیکی و فیزیولوژیکی:

در رابطه با انباشت و وراثت خانوادگی، توصیه شده است کودکانی که تحریک ­پذیری مزمن، غیردوره ­ای را آشکار می­ سازند، می­ توانند براساس خطر خانوادگی خود، از کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی متمایز شوند. با این حال، این دو گروه از نظر میزان خانوادگی اختلالات اضطرابی، اختلالات افسردگی یک­ قطبی، یا سوءمصرف مواد، تفاوت ندارند.

اختلالات همراه اختلال بی نظمی خلق اخلالگر

اختلال لجبازی و نافرمانی
 اختلال طیف اوتسیم
 اختلالات اضطرابی
 اختلالات خلقی
درمان اختلال بی نظمی خلق اخلالگر
 تغییر رفتار
 رفتار درمانی
 دارو‌های محرک مانند ریتالین
 آموزش خانواده و معلمان درباره این اختلال و نحوه برخورد با وقایع به جای مجازات
 استراتژی محرومیت سازی
اقدامات پیشگیرانه، مانند بردن کودکان به یک مکان امن برای کاهش طغیان خود
 مشاوره از روانشناسان مدرسه
تجویز ریسپریدون، آنتی سایکوتیک
رفع اختلال در خانواده
اصلاح رژیم غذایی کودک

۲. افسردگی اساسی

در میان اختلالات افسردگی، افسردگی اساسی شایع‌ترین نرخ ابتلا دارد. افسردگی اساسی که به ان افسردگی ماژور هم می‌گویند یکی از چالش برانگیزترین اختلالاتی است که اکنون و در آینده بشر با آن مواجه خواهد بود.

علائم افسردگی اساسی

وجود حداقل پنج مورد از علایم ذیل در تمام روز‌ها در تشخیص این اختلال الزامی است:

 خلق افسرده
کاهش مشخص علایق یا لذات در تمام یا تقریبا تمام فعالیت هاش شبانه روزی
کاهش یا افزایش وزن بدون رژیم، کاهش یا افزایش اشتها
 بی خوابی یا پر خوابی، خستگی و فقدان انرژی
 احساس بی ارزشی یا احساس گناه مفرط یا نامتناسب
 کاهش توانایی تفکر و تمرکز

افکار مربوط به مرگ، افکار در مورد خودکشی بدون هیچ نقشه خاص یا داشتن نقشه ویژه برای اقدام به خودکشی یا یک بار اقدام به خودکشی نیز ممکن است در این اختلال مشاهده شوداین اختلال باعث ناراحتی چشم گیر یا افت کار کرد اجتماعی، شغلی یا سایر جنبه‌های مهم کاری فرد شده و ناشی از اثرات فیزیولوژیک یک ماده یا بیماری طبی دیگر نیست.ویژگی اصلی این اختلال که در هر سنی می‌تواند بروز کند، وجود حداقل دو هفته خلق افسرده یا از دست رفتن علایق و لذات می‌باشد.

عوامل:

ویژگی‌های فرهنگی: فرهنگ می‌تواند تجربه و درک نشانه‌های افسردگی را تحت تأثیر قرار بدهد. با این آگاهی و هوشیاری نسبت به خصایص قومی و فرهنگی در زمانی که بیمار از دوره افسردگی عمده اظهار ناراحتی می‌کند، می‌توان از تشخیص مبهم یا تشخیص غلط جلوگیری کرد. برای نمونه، در بعضی فرهنگ‌ها افسردگی ممکن است به جای غمگینی یا احساس گناه عمدتاً با جلوه‌های جسمی تجربه شود.شکایت‌های مربوط به اعصاب و سردرد‌ها (در فرهنگ‌های لاتین و مدیترانه‌ای)، شکایت از ضعف، خستگی، یا عدم تعادل (در فرهنگ‌های آسیایی و چینی)، مشکلات مربوط به قلب (در فرهنگ‌های خاورمیانه)، یا دل شکستگی (در میان سرخپوستان آمریکای شمالی) ممکن است نشانه افسردگی باشد.

ویژگی وابسته به سن: شیوع این اختلال در کودکان و نوجوانان یکسان است. گرچه داده‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد برجستگی نشانه‌های اختصاصی ممکن است همراه با سن تغییر کند. افسردگی در نوجوانان اغلب با اختلالات رفتار ایذایی، اختلالات کاستی توجه، اختلالات اضطرابی، اختلالات مربوط با مواد، و اختلالات خوردن همراه است. در بزرگتر‌ها ممکن است نشانه‌های شناختی به‌طور خاصی بارز باشد.

جنس: زنان در مقایسه با مردان در مقاطعی از زندگی خود در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به دوره افسردگی اساسی هستند. بیشترین فرق از این بابت در بررسی‌هایی که در ایالات متحده آمریکا و اروپا انجام گرفت به دست آمد. بررسی‌ها حاکی از این است که دوره‌های افسردگی در زنان دو برابر مردان است.

درمان افسردگی اساسی

برای درمان افسردگی اساسی می‌توان از روش‌های درمانی زیر استفاده کرد:

دارو درمانی: در درمان افسردگی اساسی دارو‌های ضد افسردگی می‌توانند نقش بسیار مهمی داشته باشند. به خصوص اگر نشانه‌های بیماری فرد به قدری مزمن شده باشد که حتی قادر به انجام کار‌ها شخصی و بهداشتی خود نباشد و سلامت جسمانی او به خطر افتاده باشد.نمونه‌ای از این دارو‌ها عبارتند از: دارو‌های سه حلقه‌ای (ایمی پرامین، پرتوفین..)، بازدارنده‌های باز جذب سرتونین (SSRI) (پروزاک، پاکسیل، …)، بازدارنده‌های مونوآمین اکسیداز (MAOI). اگرچه استفاده از این دارو‌ها عوارض جانبی دارد، بهتر است تا زمانی که نیاز جدی به دارو وجود ندارد، تجویز نشود.

روان‌درمانی: درمان‌های گروهی و درمان شناختی- رفتاری افسردگی از درمان‌های موثر در بهبود این بیماری هستند. در درمان شناختی رفتاری سعی می‌شود تا نحوه تفکر و شناخت افراد تغییر داده شود و آنها زندگی را تنها از عینک بدبینی و ناامیدی خود نبینند.

در این درمان به افراد کمک می‌شود تا واقع بینانه به زندگی نگاه کرده و اتفاقات را ناگوارتر از چیزی که هست تصور نکنند. به طور کلی مشاوره روانشناسی در مورد اختلال افسردگی بسیار کارآمد است.

شوک درمانی (TCE): این درمان در مواردی اجرا می‌شود که افسردگی فرد بسیار شدید بوده و به هیچ درمان دیگری پاسخ نداده است. طی این درمان امواج مغزی با هدف بهبود وضعیت افسردگی، داخل مغز فرستاده می‌شود. شوک درمانی به طور متوسط سه بار در هفته و به مدت ۲ یا ۳ هفته انجام می‌گیرد. اگرچه ممکن است مدتی پس از شوک درمانی، افسردگی فرد مجدد عود کند. برای جلوگیری از این اتفاق، می‌توان از دارو درمانی استفاده کرد.

۳. افسردگی مداوم (افسرده خویی)

دیستایمی یا افسرده خویی نوعی افسردگی ضعیف است. بدین معنا که هرچند افسرده خویی باعث نوعی اختلال در عملکرد کاری، تحصیلی و اجتماعی می‌شود، میزان آن به شدت افسردگی اساسی نیست.ویژگی اصلی این اختلال که بروز آن زودرس و تدریجی و از کودکی تا اوایل بزرگسالی است، وجود حداقل دو سال خلق افسرده در اکثر روز‌ها می‌باشد.

علائم افسرده خویی

در این اختلال علاوه بر خلق افسرده حداقل باید دو علامت از موارد ذیل وجود داشته باشد:

کاهش اشتها یا پرخوری
بی خوابی یا پر خوابی
کاهش انرژی یاخستگی
افت اعتماد به نفس
تمرکز ضعیف یا قدرت تصمیم گیری پایین
 احساس ناامیدی

این اختلال باعث ناراحتی قابل توجه یا افت کار کرد اجتماعی، شغلی یا سایر جنبه‌های مهم کاری فرد شده و ناشی از اثرات فیزیولوژیک یک ماده یا بیماری طبی دیگر نیست. در کودکان و نوجوانان در برخی موارد خلق تحریک پذیر است که در این صورت مدت یک سال نیز کافی است.

عوامل افسرده خویی

علت افسرده خویی کاملا شناخته شده نیست. اعتقاد بر این است که تغییرات در ساختار و مواد شیمیایی مغز باعث تغییرات در حالت و وضع روانی می‌شود. به نظر می‌رسد برخی انتقال دهنده‌های عصبی به ویژه سروتونین، نقشی کلیدی داشته باشند. عوامل خطر متعدی برای افسرده خویی وجوددارد. این عوامل عبارتند از:

جنسیت: شیوع بیشتر افسرده خویی در زنان ممکن است به دلیل عواملی نظیر تفاوت هورمونی در بعضی مراحل خاص زندگی، مثلا پس از بارداری یا یائسگی باشد.

سابقه خانوادگی: افرادی که خویشاوندانی با سابقه یکی از انواع افسردگی دارند، به ویژه درباره منسوبین درجه اول (پدر و مادر، فرزند، خواهر و برادر)، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افسرده خویی قرار دارند.

 استرس‌های طولانی مدت: افرادی که در زندگی خود با منابع ثابت استرس زا مانند عبعیض، فقر، بیماری‌های مزمن و سوء مصرف دارو، سروکار دارند در معرض خطر بیشتری واقع‌اند. همچنین افراد متاهلی که زندگی زناشویی ناخوشایندی دارند و افرادی که احساس طرد شدن یا بی وفایی و خیانت از سوی فرد مورد علاقه شان می‌کنند، بیشتر در معرض خطر هستند.

درمان دیستایمی

فقط در ۱۰ درصد موارد احتمال دارد نشانه‌های افسرده خویی بدون درمان، خود به خود از بین برود. درمان افسرده خویی مشکل است، در عین حال می‌تواند به از بین رفتن کامل نشانه‌ها بینجامد. درادامه به موثرترین شیوه‌های درمانی برای این اختلال اشاره می‌کنیم.

۱- شناخت درمانی: فنی است که در آن روش‌های جدید اندیشیدن و رفتار کردن به بیمار آموخته می‌شود تا آنها را جانشین نگرش‌های منفی و معیوبی کند که درباره خود، جهان و آینده دارد. این نوع درمان کوتاه مدت است و بر مشکلات فعلی بیمار و رفع آنها تاکید دارد.

۲- رفتار درمانی: در این نوع درمان برای رسیدن به اهداف خاصی که باعث افزایش فعالیت، فراهم ساختن تجارت خوشایند و آموختن نحوه آرام سازی (ریلکسیشن) به بیمار می‌شود، از شیوه‌های گوناگونی استفاده می‌کننتد.

۳- روان درمانی فردی بینش مدار: رایج‌ترین درمان اختلال دیستایمی است. با استفاده از این درمان، فرد می‌تواند درباره معادل‌های افسردگی (از قبیل: سوء مصرف مواد) یا به احساس طرد شدگی در کودکی، که مقدمه و شکل اولیه افسردگی در بزرگسالی است، بینش پیدا کند. دوسوگرایی موجود در روابط فعلی بیمار با والدین، دوستان و افراد دیگری که در زندگی روزمره اش وجود دارند، بررسی می‌شود.

۴- درمان بین فردی: در این نوع از درمان اختلالات افسردگی، تجارب بین فردی فعلی بیمار و راه‌های مدارای او با استرس بررسی می‌شود تا بتواند به کاهش علائم افسردگی و بهبود اعتماد به نفس نائل آید. درمان بین فردی از حدود دوازده تا شانزده جلسه هفتگی تشکیل می‌شود و همراه با آن می‌توان دارو‌های ضد افسردگی را تجویز کرد.

۵- خانواده درمانی: با استفاده از این روش می‌توان به بیمار و خانواده اش کمک کرد با علائم افسردگی کنار آیند. با گروه درمانی می‌توان به بیماران منزوی کمک کرد برای غلبه بر مشکلات بین فردی که در موقعیت‌های اجتماعی پیدا می‌کنند، راه‌های جدیدی را یاد بگیرند.

۶- دارو درمانی: در مطالعات بسیاری دیده شده درمان این اختلال با ضد افسردگی‌ها موفقیت آمیز بوده است. مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) و نلافاکسین و بوپروپیون و در گروهی، مهارکننده‌های منوآمین اکسیداز (MAOIs) برای درمان بیماران مبتلا به اختلال دیستایمی موثر هستند.

منبع خبر

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها