فانی لند‌

تبعیض بحث برانگیز در پراخت عوارض پروازهای خارجی میان مسافران ایرانی

چند روز پیش اعلام شد که بر اساس مصوبه مجلس، از این پس مسافران پروازهای خارجی باید مبلغ ۱۰ یورو به عنوان عوارض پرداخت کنند. این تصمیم با هدف تامین منابع مالی برای توسعه زیرساخت‌های فرودگاهی گرفته شده است. در عین حال سفرهای زیارتی از جمله نجف، بغداد و دمشق مشمول این عوارض نمی‌شوند.

فردین علیخواه در یادداشتی انتقادی در عصر ایران به مصونیت زائران از پرداخت عوارض خروج از کشور اعتراض کرده و پرسیده است که این تصمیم بر اساس چه پژوهشی گرفته شده و آیا تبعیض‌آمیز نیست؟

در رسانه‌ها خواندم که مسافران پرواز‌های خارجی باید ۱۰ یورو عوارض پرداخت کنند. این پول قرار است برای توسعه و ارتقاء خدمات فرودگاهی در فرودگاه‌های بین‌المللی و گسترش زیرساخت‌های فرودگاهی صرف شود. بیایید دسته‌جمعی خوشبین باشیم و آرزو کنیم که صرف شود. مگر در این کشور قرار است چند سال بعد مقام و مسئولی گزارش بدهد که صرف شد یا نشد؟ یا اگر شد در چه بخش‌هایی و برای چه منظورهایی صرف شد؟ بگذریم. نکته قابل تأمل آنکه، پرواز‌های به مقاصد شهرهای زیارتی در کشورهایی نظیر عراق، عربستان و سوریه از این قانون مستثنی شده‌اند.

به عنوان پژوهشگر اجتماعی پرسشی دارم. این مستثنی کردن بر اساس کدام پژوهش میدانی انجام شده است؟ منتشر کنید تا ما هم بهره‌مند شویم. تصمیم‌گیران فکر نکردند که چنین قوانینی ممکن است تبعیض‌آمیز به نظر آید و میان مردم نسبت به یکدیگر قضاوت‌های منفی ایجاد نماید؟ اساسا تصمیم‌گیران از کجا متوجه شدند همه کسانی که به مقاصد زیارتی ‌می‌روند وضع مالی‌شان مانند گروه دیگر نیست و از آنان نباید این ۱۰ یورو را دریافت کرد؟ یا اینکه خواستند به این شکل سفر‌های زیارتی را تشویق کنند؟ یعنی عده‌ای از ایرانیان بگویند حالا که سفر‌های زیارتی عوارض ۱۰ یورویی ندارد به سفر زیارتی برویم.  یا خواستند کسانی را که به مقاصدی به جز سفر‌های زیارتی ‌می‌روند به این شکل تنبیه کنید تا دیگر نروند؟ پرسش دیگر آنکه تصمیم‌گیران از کجا متوجه شده‌اند همه ایرانیانی که به شهر‌های زیارتی سفر می‌کنند لزوماً به قصد زیارت به این شهر‌ها ‌می‌روند؟ مثلا کسی با این شهرها تجارت نمی‌کند؟یا در این شهرهاساکن، شاغل و صاحب درآمد نیست؟

در طرف دیگر موضوع هم پرسش‌هایی مطرح است. تصمیم‌گیران از کجا می‌دانند که همه کسانی که به مقاصدی به جز سفر‌های زیارتی ‌می‌روند وضع مالی خوبی دارند؟ پژوهشی انجام شده است؟ مگر همه کسانی که به سفر خارجی می روند مانند اعضای خانواده برخی مقامات هستند که حتما وضع مالی خوبی داشته باشند؟ برای مثال آیا همه والدین سالمند یا بازنشسته‌ای که برای دیدن فرزندشان یه سفر می روند وضع مالی مطلوبی دارند؟ و پرسشی دیگر که شاید زودهنگام و بی‌اساس باشد. پیروان سایر ادیان آسمانی که در مجلس شورای اسلامی نماینده دارند اگر بخواهند برای زیارت به شهرهای زیارتی خارج از کشور بروند چطور؟ مثلا ارمنیان ایرانی اگر بخواهند برای زیارت به کشور ارمنستان بروند هم مستثنی هستند؟ مگر آنان شهروند ایران نیستند؟

آیا در پس چنین تصمیمی تفکیک شهروندان بر اساس «ایمان و اعتقاد» و سبک زندگی وجود داشته است؟ دقیقاً چرا در این قانون شهروندان به دو گروه تقسیم شده‌اند و هزینه ارتقاء و توسعه خدمات فرودگاهی را فقط یک گروه از آنان باید پرداخت کند؟ و این در حالی است که هر دو گروه از آن بهره‌مند خواهند شد. چرا وظیفه گروهی از شهروندان تأمین منابع مالی گسترش زیرساخت‌هاست و وظیفه گروه دیگر نیست؟ معیار وضع مالی بوده است یا وضع اعتقادی؟ برای نمونه مگر حجّاج قرار نیست از این فرودگاهها بهره‌مند شوند؟ چرا آنان نباید مشارکت کنند؟ پرسش دیگر آنکه وقتی تصمیم‌گیران مسائل را این قدر ساده می‌بینند چرا از شهروندانی که به شهر‌های زیارتی داخل کشور سفر می‌کنند عوارض آزادراهی دریافت می‌کنند؟ مگر زیارت با زیارت فرق دارد؟

وقتی به دلیل سیاست‌های اشتباه‌تان نمی‌توانید سرمایه‌گذاری خارجی جذب کنید و مانند کشور‌های همسایه ایران فرودگاه‌هایی باشکوه و استاندارد در شأن ملت و کشور داشته باشید هزینۀ ، البته نه توسعه و ارتقاء خدمات، بلکه نگه داشتن فرودگاه‌ها در وضع نابسامان فعلی را از «شهروندان درجه دو» دریافت نکنید.

پ. ن. در ایران «وفاق» ملی اینگونه ایجاد می‌شود!!! با تقسیم و تفکیک شهروندان! افسوس از کلمات جامعه شناختی‌ و اجتماعی که به گند کشیده شده اند.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!