فانی لند‌

جدب در جدول کلمات + پاسخ دقیق

در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق جدب در جدول کلمات را پیدا خواهید کرد.

جواب صحیح این سوال در این قسمت است:

جدب. [ ج َ ] ( ع مص ) در عربی به معنی عیب کردن باشد. ( برهان ). عیب کردن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ): فی الحدیث جَدب عمرُ السمَر بعدَ العتمه ؛ اَی عابه. ( از اقرب الموارد ).
فیالک مِن خدّ اسیل ،و منطق
رخیم ، و من خلْق تعلّل َ جادبُه.

ذو الرمة ( از اقرب الموارد ).

|| خشک و بی نبات شدن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || ( ع اِ ) تنگسال. ( منتهی الارب ). خشکسالی محْل. ( از اقرب الموارد ). قحط. خلاف خصب. ( یادداشت مؤلف ).تنگی. ( زمخشری ): مرت علیهم سنو جدب. ( از اقرب الموارد ). || عیب. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || مغز درخت خرما و آن را پیه درخت خرما نیز گویند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). به عربی شح النخلةو قلب النخلة خوانند. گزندگی زنبور را نافع است. ( برهان ). دل خرما نیز گویند و مانند مغز بادام باعسل وشیرینی خورند. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || ج ِ جدبة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به جدبه شود.
– مکان جدب ؛ جای خشک بی نبات. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).جائی قحط زده. ( یادداشت مؤلف ).


جدب. [ ج ِ دَب ب ] ( ع ص ، اِ ) علم است تنگسال را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || بی ثمر. ( ناظم الاطباء ).

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!