داستان کودکانه حضرت زهرا درباره زندگی و شهادت ایشان کوتاه و زیبا
داستان کودکانه حضرت زهرا درباره زندگی و شهادت ایشان
حضرت زهرا به عنوان یکی از پاک ترین و با ایمان ترین بانوان و بزرگترین زنان اسوه در تمام دنیا محسوب می شوند که در تمام عالم به دین داری و شجاعت و ایمان قویشان به یگانگی و بزرگی خداوند متعال نیز زبان زد و مشهور هستند. زندگی حضرت زهرا (س) از لحظه بدر تولد ایشان تا زمان شهادت این بزرگوار دارای درس ها و نکات فراوانی است که این نکات می توانند برای تمامی کودکان و یا حتی بزرگسالان هم مفید و ارزشمند باشند.
بنابراین ما نیز امروز در فانی لندمطالبی تحت عنوان داستان کودکانه حضرت زهرا درباره زندگی و شهادت ایشان برای شما آماده کرده ایم و امیدواریم که کودکان و دلبندان شما نیز از شنیدن و خواندن این مطالب لذت بببرند و از این نکات زندگی در حال و آینده خود استفاده کنند.
همچنین بخوانید: قصه کودکانه برای خواب
داستان کودکانه زیبا درباره زندگی حضرت زهرا
بعد از مدّت ها انتظار بالاخره صدای زیبا و دلنشین نوزادی پاک و دختری بهشتی از خانه بلند شد. پدر و مادر که از دیدن نوزاد خود بسیار شاد و خوشحال بودند تصمیم بر گرفتن اسمی پاک همانند خود نوزاد برای او شدند، حضرت محمّد (ص) که پدر این نوزاد بهشتی بودن به امر خدا، تصمیم گرفتن تا نام فرزند و دخترشان را فاطمه بگذارند تا دخترشان نیز همانند معنی اسمش که به معنیه جدا شده از بدیها بود از هر بدی دور و مصون بماند.
خداوند بزرگ و مهربون تا اون روز و حتی بعد اون روز هم چنین فرزند و دختری پاک و صالح و درستکاری را به هیچکسی هدیه نداده بود. حتّی فرشتههای آسمان هم برای دیدن فرزند پیامبر فاطمه (س) به زمین میآمدند و از صحبت کردن و حتی نگاه کردن با اونم لذّت میبردند به درستی که کسی جر پیامبر لایق داشتن چنین فرزندی خاص در دنیا نبود.
دشمنان خدا با شنیدن خبر تولّد فرزند دختر از پیامبر اکرم بسیار خوشحال شدند و تصمیم گرفتن تا پیامبر را آزار بدن و میگفتن که ای پیامبر تو ابتر هستی! یعنی پسری نداری و دختر از نسل تو متولد شده و دیگه نسل تو ادامه پیدا نمکنه و کسی نیست که بعد از تو بتونه مردم را به دین اسلام دعوت کنه اما راستی راستی خبر نداشتن که اونا بودن که نسلشون ادامه پیدا نمیکنه نه پیامبر
خدای بزرگ که این حرفارو میشنید برای اینکه مقام و بزرگی حضرت فاطمه (س) و بزرگی رسول و پیامبرشو نشون بده سوره ی کوثر را بر پیامبر نازل کرد و از آن ایشان خواست که حتی قربانی کنند و شاد و خوشحال باشند و از شادی جشن بگیرن. اما توی سوره کوثر چی بود و خدا برای چی اون موقع این سوره را بر پیامبر خودش نازل کرد؟
در این سورهی مبارک خداوند مهربون به پیامبر گفته که: « نسل تو از همین دختر پاک ادامه پیدا میکنه و لازم نیست که پیامبر برای ادامه امت نگران باشه.»
پیامبر هم که مثل همیشه راضی به امر و رضای خداوند بزرگ بود به حرف خداوند گوش داد و دخترش را به راستی هدیه خداوند مهربون بود و خیلی خیلی دوست داشت واسه همینم همیشه اونو توی آغوش خودش میگرفت و میبوسیدش و بهش میگفتش که: « فاطمه بوی بهشت میدهد.» و واقعا هم همین بود و فاطمه از بهشت اومده بود و بوی بهشت میداد.
حضرت فاطمه (س) که صورت نورانی و زیبایی هم داشت و برای پدر و مادرش بسیار عزیز بود و دختری بسیار خوب و مهربان برایشان بود. اما ایشان زندگی سختی داشت و زمانی که کودک بود و سن کمی داشت مادر عزیز و فداکاررشو که خیلیم دوسش داشت یعنی خدیجهی را از دست داد. اما از دست دادن خدیجه (س) فقط برای حضرت فاطمه سخت نبود و این موضوع پیامبر را هم خیلی خیلی غمگین و آزرده کرد چون که خدیجه (س) درواقع تنها یار و همراه پیامبر (ص) بود و بعد از فوت ایشان پیامبر به تنهایی حضرت فاطمه (س) بزرگ کرد. بعد از فوت خدیجه (س) حضرت فاطمه یار و یاور پدر شد و همین دلگرمی پدر بود به طوری که حتی وقتی بت پرستان در کوچه و یا بازرا به سمت پیامبر سنگ و یا هرچیزی پرتاب میکردند و اگر این ها به پیامبر و یا تن مبارک ایشان میخورد حضرت فاطمه (س) با ناراحتی بسیار و در حالی که اشک در چشمانشان جمع میشد سر و روی پدر را سریع پاک میکرد و همانند یک مادر از ایشان مراقبت میکرد. به همین خاطر رسول اکرم همیشه به دخترش فاطمه می گفت که دخترم فاطمه جان تو مثل مادرم هستی.
حضرت فاطمه (س) که یکی از پاکترین زن های دنیا بوددر سن نوجوانی با بهترین مرد خداوند که حضرت علی (ع) نام داشت ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد و زندگی ساده و زیبایی را با حضرت علی (ع) داشت. پیامبر (ص) نیز با دیدن هردوی آنها در کنار هم شاد و خوشحال میشد و بسیار خدا را برای داشتن هردوی آنان شکر میکرد.
این دو که همیشه یار و یاور و در کنار رسول خدا پیامبر (ص) بودند به حمایت کامل و همه جانبه از او نیز مشغول بودند. خدای مهربونم همنطور که به پیامبر وعده داده بود که نسلش از حضرت فاطمه ادامه پیدا میکنه به دو این زوج خوشبخت چهار فرزند پاک و با ایمان همانند پدر و مادر و پدربزرگشان داد به نام های امام حسن (ع) که فرزند اول آن ها بود، امام حسین (ع) که فرزند دوم آنان بود ، حضرت زینب (س) و ام کلثوم (س) .
تمامی اینان اهل بیت پیامبر را ساختند و تشکیل دادن و به همین باعث شد تا محبّت آنها همیشه در دلهای مسلمانان وجود داشته باشه.
همچنین بخوانید: قصه های آرامبخش کودکانه
داستان کودکانه کوتاه درباره شهادت حضرت زهرا
چند ماه بعد از درگذشت و فوت رسول خدا به دلیل حوادث تلخی که در جامعه اسلامی اون زمان رخ می داد، اهل بیت پیامبر اکرم که شامل امام علی، حضرت فاطمه، امام حسن، امام حسین، حضرت زینب و ام کلثوم (س) میشدند هم سختی های زیادی را تحمّل کردند و این سختی و حوادث باعث صدماتی بر وجود مبارک و مطهر تنها دختر پاک پیامبر حضرت فاطمه (س) شد. به طوری که ایشان بر اثر همان فشار صدماتی که به وجودشان وارد شد به شهادت رسیدند و تمام مومنان عالم را با شهادت خود حتی تا همین الان سوگوار و عزادار کردند.
حضرت فاطمه (س) بانویی بهشتی و هدیه خداوند به تمام مومنان جهان بود و در طول عمر کوتاهی که خداوند به ایشان بخشیده بود سختی ها و دردهای زیادی را نیز تحمّل کرد، امّا هیچ وقت امید و ایمانش را در سخت ترین لحظات زندگی هم از دست نداد و فراموش نکرد که با صبر و آرامش و ایمان به خدای بزرگ و تنها یاری خواستن از او تمام مشکلات پایان پیدا می کنند و ادامه دار نخواند بود. دختر پیامبر همیشه مهربان و درستکار بود و به همین نام ها هم در میان مردم مشهور و شناخته شده بود و این را حتی دشمنان خدا هم نمیتوانستند انکار کنند. محبّت ایشان آنچنان در دلهای تک تک ما و تمام مسلمانان جای دارد که در هیچ کجا نمیتوان این بانو و پاکی او را فراموش کرد.
همچنین بخوانید: زیارت حضرت زهرا
سخن آخر
از تمامی عزیزانی که تا انتهای این مطالب تحت عنوان داستان کودکانه حضرت زهرا درباره زندگی و شهادت ایشان ما را همراهی کرده اند سپاس گذاریم و امیدواریم که از خواندن این داستان ها لذت برده باشند.