عجیبترین اسپینآفهایی که از فرنچایزهای مختلف بازی ساخته شده است
ساخت یک اسپینآف از یک فرنچایز بزرگ دنیای بازی به معنی رهایی موقت از چارچوبهای تثبیتشدهی آن مجموعه است. چون این عنوان جزئی از سری اصلی نیست، سازندگان نگرانی کمتری از ناخوشایند کردن طرفداران قدیمی یا ناراضیتی سهامداران دارند. البته، حتی اگر فرصتی برای آزمایش و خلاقیت بیشتر فراهم باشد، برخی از توسعهدهندگان و ناشران کمی در این مسیر زیادهروی میکنند. نتیجهی چنین رویکردی، اسپینآفهایی است که لزوما بد نیستند (البته نمونههای بد زیادی هم وجود دارد)، اما عجیباند! این بازیها شخصیتهای محبوب را در دنیایی کاملا ناآشنا یا سبکهای گیمپلیای قرار میدهند که هیچوقت تصورش را نمیکردیم. در این مقاله ویجیاتو به بررسی 15 مورد از این اسپینآفها میپردازیم.
Freshly-Picked Tingle’s Rosy Rupeeland
پلتفرم: نینتندو دیاس
تاریخ انتشار: ۲ سپتامبر ۲۰۰۶
شخصیت تینگل در سری افسانهی زلدا هرگز محبوبترین کاراکتر نبوده است؛ بسیاری او را در بهترین حالت کمی عجیب و در بدترین حالت، ترسناک میدانند. اما ظاهرا کسی در نینتندو علاقهی خاصی به این شخصیت دارد، زیرا او صاحب یک اسپینآف مخصوص در نینتندو دیاس شد: عنوانی با نام عجیبوغریب فروشگاه اسرارآمیز تینگل و روپیههای جادویی.
در این بازی، تینگل برای ورود به سرزمین جادویی روپیهلند، باید ثروت هنگفتی از روپیه جمع کند. بازیکنان با فروش اشیاای که در سیاهچالها پیدا میکنند و معامله با شخصیتهای غیرقابلبازی، پول بهدست میآورند. مدیریت هوشمندانهی سرمایه در این بازی حیاتی است، زیرا روپیهها نهتنها پول، بلکه نیروی حیاتی تینگل نیز محسوب میشوند. اگر موجودی او به صفر برسد، جانش را از دست میدهد!
Dance Dance Revolution: Mario Mix
پلتفرم: نینتندو گیمکیوب
تاریخ انتشار: ۲۴ اکتبر ۲۰۰۵
اوایل دههی ۲۰۰۰ میلادی، سری دنس دنس رولوشن ساختهی کونامی یکی از داغترین عناوین آرکید بود. فرقی نمیکرد به کدام سالن بازی بروید، همیشه یک نفر را میدیدید که روی پد رقص، هنرنمایی میکند. طبیعتا نینتندو هم میخواست سهمی از این بازار داشته باشد و همین شد که دنس دنس رولوشن: ماریو میکس برای گیمکیوب عرضه شد.
در نگاه اول، این عنوان چیزی جز یک نسخه دیگر DDR با بازسازی آهنگهای ماریو و برخی قطعات موسیقی کونامی نیست. اما نکتهی جالب اینجاست که بازی دارای یک بخش تکنفرهی داستانی کامل است که شامل مینیگیمها و نبردهای غولآخر میشود. در مقیاس کلی، همهچیز همان DDR همیشگی است، اما با چاشنیهای ماریویی که آن را از سایر نسخهها متمایز میکند.
Mega Man Soccer
پلتفرم: سوپر نینتندو (SNES)
تاریخ انتشار: ۲۵ مارس ۱۹۹۴
مگامن همیشه یک قهرمان چابک و توانمند بوده است. بازوهای قویای دارد، اما با توجه به اسایدهایش و ضربات پاهایش میتوان فهمید که هیچوقت روز پا را اسکیپ نمیکند! وقتی رباتهای دکتر ویلی به یک زمین فوتبال حمله میکنند، مگامن در نقش یک ناجی وارد میدان میشود. این ماجرا در عنوان فوتبال مگامن (Mega Man Soccer) روایت میشود.
این بازی در اصل یک مسابقهی فوتبال کلاسیک است که در آن دو تیم هشتنفره در زمین میدوند و توپ را پاس میدهند. اما تفاوت بزرگ اینجاست که هر شخصیت یک قابلیت ویژه دارد؛ مثلا کاتمن (Cut Man) توپ را به قیچی تبدیل میکند یا فایرمن آن را به آتش میکشد. هر بار که تیم مگامن یک تیم از رباتهای دکتر ویلی را شکست دهد، یکی از آنها به تیم او اضافه شده و بازی تا رسیدن به قلعهی ویلی ادامه مییابد.
Metal Gear Acid
پلتفرم: پلیاستیشن پرتابل (PSP)
تاریخ انتشار: ۲۲ مارس ۲۰۰۵
بازیهای متال گیر همیشه نیاز به استراتژی و برنامهریزی دارند. اگر بیگدار به آب بزنید و با اسلحههای آماده وارد میدان شوید، قطعا شکست خواهید خورد. حال اگر به استراتژی علاقه دارید، چرا یک قدم فراتر نروید و وارد دنیای بازیهای کارتی نشوید؟ متال گیر اسید یک ترکیب عجیب از سبک مخفیکاری سری متال گیر و یک بازی کارتی است. جالب است بدانید که کلمهی اسید (ACID) در اینجا مخفف عبارت “Active Command Intelligence Duel” دوئل فرماندهی اطلاعات پویا است.
قبل از هر مأموریت، بازیکن یک دستهی کارت میسازد که شامل اسلحهها و تواناییهای شخصیتها است. در میدان نبرد، حرکات اسنیک توسط کارتهایی که بازی میکنید، کنترل میشود. بازیکن باید حرکت، موقعیت و هزینهی کارتها را با دقت برنامهریزی کند. اگر بیش از حد از کارتهای قدرتمند استفاده کنید، در هنگام خنثی شدن بدون پوشش خواهید ماند و دشمن میتواند بهراحتی به شما حمله کند.
Persona 4: Dancing All Night
پلتفرم: پلیاستیشن ویتا (PlayStation Vita)
تاریخ انتشار: ۲۵ ژوئن ۲۰۱۵
پرسونا ۴ با اینکه داستانش حول محور قتلهای سریالی میچرخد، اما در اصل یک ماجراجویی پویا دربارهی دوستی و شور جوانی است. با این حال، نجات دنیا با قدرت رقص شاید کمی بیش از حد سرخوشانه باشد. پرسونا ۴: رقص تا صبح یک بازی ریتمیک است که در آن بازیکن باید دکمهها را هماهنگ با موسیقی فوقالعادهی سری پرسونا بزند.
این بخش از بازی خودش بهاندازهی کافی سرگرمکننده است، اما نکتهی عجیب این است که بازی دارای یک بخش داستانی کاملا صداگذاریشده و نسبتا طولانی است. داستان بازی حتی دلیل عجیبی برای عدم استفادهی شخصیتها از پرسوناهایشان برای مبارزه ارائه میدهد: احساسات واقعی تنها از طریق رقص قابل بیان هستند!
Sonic’s Schoolhouse
پلتفرم: PC
تاریخ انتشار: ۱۹۹۶
سونیک همیشه بهعنوان شخصیتی معرفی شده که اول عمل میکند و بعد فکر! اما ظاهرا او آموزش و پرورش را بسیار جدی میگیرد؛ آنقدر که حتی مدرسهی خودش را هم دارد. مدرسهی سونیک (Sonic’s Schoolhouse) یک بازی آموزشی است که در سال ۱۹۹۶ برای رایانههای شخصی منتشر شد. در ابتدا، این بازی یک عنوان عمومی با نام Answer Hunt بود، اما با تایید سگا، به یک محصول با تم سونیک تغییر یافت.
همانطور که از یک بازی مخصوص کودکان انتظار میرود، مدرسهی سونیک بسیار ساده است: بازیکنان یک موضوع را انتخاب میکنند، سوالات را روی تختهسیاه پیدا میکنند و پاسخهای شناور را جمعآوری میکنند. یک نکتهی جالب دربارهی این بازی این است که برای اولین بار، سونیک در یک بازی ویدیویی به زبان انگلیسی صحبت میکند، هرچند این اتفاق پس از پخش کارتونهای سونیک در سال ۱۹۹۳ دیگر عجیب نبود.
Silent Hill: Book Of Memories
پلتفرم: پلیاستیشن ویتا (PS Vita)
تاریخ انتشار: ۱۶ اکتبر ۲۰۱۲
سری سایلنت هیل همیشه بهترین عملکرد خود را زمانی نشان داده که روی فضاسازیهای ظریف و دلهرهآور تمرکز کرده است. این بازیها باید ساکت و خفقانآور باشند تا حس رعبآور شهر را منتقل کنند. اما گاهی اوقات، این اصل کاملا نادیده گرفته میشود. یکی از این نمونهها، بازی سایلنت هیل: کتاب خاطرات (Silent Hill: Book of Memories) است که کمتر شبیه یک بازی سایلنت هیل و بیشتر شبیه دیابلو است که با پوستهی سایلنت هیل پوشانده شده است!
داستان بازی دربارهی یک کتاب خاطراتی است که به شخصیت اصلی امکان تغییر گذشتهی شخصیاش را میدهد. برای این کار، او باید وارد دنیای کابوسواری شود که پر از تلهها و هیولاها است. این عنوان در اصل یک بازی نقشآفرینی کامل است که دارای کلاس، سلاحهای قابل استفاده و باز کردن قابلیتها است. همچنین، بازی دارای یک سیستم اخلاقی است که تصمیمات بازیکن در سیاهچالها روی پایان بازی تأثیر میگذارند.
Pokemon Conquest
پلتفرم: نینتندو دیاس
تاریخ انتشار: ۱۸ ژوئن ۲۰۱۲
اگرچه در غرب چندان شناختهشده نیست، اما سری Nobunaga’s Ambition در ژاپن یک مجموعهی نقشآفرینی استراتژیک محبوب و باسابقه محسوب میشود. ظاهرا این سری آنقدر اعتبار دارد که موفق شده یک کراساور رسمی با پوکمون داشته باشد که نتیجهی آن، بازی تسخیر پوکمون (Pokemon Conquest) است.
در این بازی، بازیکنان یک ارتش فئودالی را جمعآوری میکنند تا دنیا را تسخیر کنند، در حالی که سربازانشان به پوکمونهای مخصوص خود مجهز شدهاند. با جفت کردن جنگجویان با پوکمونهای ایدهآلشان، بازیکنان میتوانند حداکثر استفاده را از تواناییهای آنها ببرند و آنها را به سطح بالاتری ارتقا دهند. گیمپلی بازی نوبتی و بر پایهی شبکه است، به این صورت که هر پوکمون تنها یک حرکت برای حمله دارد. در این میان، جنگجویان نیز دارای مهارتهای ویژهای هستند که میتوانند به متحدان کمک کرده یا دشمنان را تضعیف کنند.
Tokyo Mirage Sessions #FE
پلتفرم: نینتندو سوییچ، نینتندو وی یو (Wii U)
تاریخ انتشار: ۱۷ ژانویه ۲۰۲۰
دو فرنچایز فایر امبلم (Fire Emblem) و شین مگامی تنسی (Shin Megami Tensei) کاملا در نقطهی مقابل یکدیگر قرار دارند: یکی یک فانتزی حماسی با اسطورههای خاص خود است، در حالی که دیگری از افسانهها و اساطیر واقعی در یک دنیای مدرن بهره میبرد. اما ظاهرا نقطهی تلاقی این دو فرنچایز، صنعت سلبریتیهای ژاپنی است! حداقل این چیزی است که بازی توکیو میراژ سشنز به ما میگوید.
این عنوان یک بازی نقشآفرینی است که بهطور همزمان یک اسپینآف از هر دو سری فایر امبلم و شین مگامی تنسی محسوب میشود و از هر دو مجموعه برای گیمپلی و شخصیتها الهام گرفته است. اما در مجموع، این بازی کاملا یک تجربهی مستقل است که یک داستان فانتزی مدرن را در دنیای امروزی شیبویا روایت میکند، جایی که صنعت موسیقی و سرگرمی در آن حرف اول را میزند.
Spirit Camera: The Cursed Memoir
پلتفرم: نینتندو ۳دیاس (Nintendo 3DS)
تاریخ انتشار: ۱۳ آوریل ۲۰۱۲
یکی از ویژگیهای جذاب نینتندو ۳دیاس، دوربین واقعیت افزودهی سهبعدی آن بود که میتوانست گرافیکهای مجازی را روی محیط واقعی نمایش دهد. با اینکه این کنسول دارای نرمافزارهای واقعیت افزودهی جالبی بود، اما تعداد کمی از بازیها از این ویژگی بهطور کامل استفاده کردند. یکی از بازیهایی که از این قابلیت بهره برد، اسپیریت کمرا: خاطرات نفرینشده (Spirit Camera: The Cursed Memoir)، یک اسپینآف از سری فیتال فریم (Fatal Frame) بود.
یک ایدهی هوشمندانه در این بازی، تبدیل کنسول ۳دیاس به دوربین افسانهای آبسکیورا بود. بازیکنان باید بهصورت دستی با استفاده از کنسول خود از ارواح ترسناکی که در اتاقشان ظاهر میشوند عکس بگیرند. همچنین، یک کتابچهی واقعیت افزوده به بازیکنان کمک میکند تا خانههای تسخیرشده را کشف کنند، پازلها را حل کنند و به معنای واقعی کلمه با ارواح جیغزننده روبهرو شوند!
Uncharted: Fight for Fortune
پلتفرم: پلیاستیشن ویتا (PS Vita)
تاریخ انتشار: ۴ دسامبر ۲۰۱۲
پس از سه نسخهی بسیار موفق روی پلیاستیشن ۳، سری آنچارتد راه خود را به دنیای بازیهای موبایلی باز کرد. اول آنچارتد: گلدن ابیس (Uncharted: Golden Abyss) که یک پیشدرآمد مستقل بود، و سپس آنچارتد: فایت فور فورچون (Uncharted: Fight for Fortune)، که در آن ماجراجوییهای نیتن دریک بیشتر به مسابقات بازی کارتی وابسته بود تا خطرات مرگ و زندگی!
فایت فور فورچون در اصل یک نسخهی سبک از (Magic: The Gathering) بود که بازیکنان باید با استفاده از کارتهای خود با حریفان دوئل میکردند. این کارتها زمانی باز میشدند که بازی با دادههای ذخیره شده و تروفیهای نسخههای قبلی آنچارتد همگام میشد. با اینکه این بازی کاملا با ریشههای اکشن-ماجراجویی سری فاصله داشت و همچنین نولان نورث کمتری داشت، برای کسانی که پنج دلار اضافی داشتند، یک سرگرمی نسبتا جذاب محسوب میشد.
Dirge of Cerberus: Final Fantasy VII
پلتفرم: پلیاستیشن ۲
تاریخ انتشار: ۱۷ آگوست ۲۰۰۶
بر کسی پوشیده نیست که فاینال فانتزی ۷ یک شاهکار است. پس زمانی که اسکوئر انیکس (Square Enix) مجموعهی Compilation of Final Fantasy VII را معرفی کرد که شامل بازیهای اسپینآف، فیلمها و رمانهایی که قرار بود جهان این بازی را گسترش دهند میشد، هیچکس چندان شگفتزده نشد. یکی از این عناوین، Dirge of Cerberus: Final Fantasy VII بود، یک شوتر سومشخص که این بار وینسنت ولنتاین را در مرکز ماجرا قرار داد.
زاویهی دید بازی، چیزی شبیه به رزیدنت اویل ۴ بود و وینسنت میتوانست با شلیک گلولهها به سینهی دشمنانش، xp و گیل (Gil) کسب کند. عناصر نقشآفرینی در بازی، باعث میشدند که این عنوان در عین متفاوت بودن، حسی آشنا برای طرفداران فاینال فانتزی داشته باشد. اگرچه دیرج آف سربروس نه دنبالهای بود که طرفداران انتظار داشتند، و نه بازسازیای که آرزو میکردند، اما حداقل توانست به برخی از سوالات بیشمار نسخهی اصلی پاسخ دهد.
Battles of Prince of Persia
پلتفرم: نینتندو دیاس
تاریخ انتشار: ۶ دسامبر ۲۰۰۵
مجموعهی پرنس آو پرشیا بارها دستخوش بازنگریهای خلاقانه شده است، از ترکیب عجیب با موسیقی گروه Godsmack گرفته تا سبک هنری سلشید، اما ما هرگز انتظار نداشتیم که شاهزاده، ما را به دنیای یک بازی شبیه به Advance Wars ببرد!
با این حال، یوبیسافت تصمیم گرفت که فاصلهی داستانی بین سنز آو تایم (The Sands of Time) و جنگجوی درون (Warrior Within) را با یک جنگ خیالی میان هند و ایران باستان پر کند. در این بازی، جنگ با ارتشهای شیطانی و احضار نیروها از طریق کارتهای جمعآوریشده انجام میشد، و نبردها روی صفحهای مشابه شطرنج جریان داشتند.
نبردهای پرنس آو پرشیا تقریبا در بازار نادیده گرفته شد، چرا که درست در همان هفته، پرنس آو پرشیا: دو تاج (Prince of Persia: The Two Thrones) برای کنسولهای خانگی منتشر شد و تمام توجهات را به خود جلب کرد. با این حال، این بازی در بین طرفداران سبک استراتژی نوبتی روی دیاس، به یک عنوان خاص و متفاوت تبدیل شد.
Guilty Gear 2: Overture
پلتفرم: Xbox 360
تاریخ انتشار: ۲۹ مارس ۲۰۰۷
اگر میخواهید تمام طرفداران یک مجموعه را ناامید کنید، این دستورالعمل را دنبال کنید: مرحلهی اول: دنبالهی اصلی یک بازی محبوب را با عدد ۲ معرفی کنید، در حالی که نسخههای قبلی نامگذاریهای پیچیده و غیرمنطقی داشتند. مرحلهی دوم: گیمپلی را بهطور کامل تغییر دهید. مرحلهی سوم: منتظر اعتراضات طرفداران باشید!
بازی گیلتی گیر ۲ برخی از چهرههای آشنای این مبارزهی افسانهای، مانند Sol Badguy و Ky Kiske را حفظ کرده بود. اما فراتر از آن، استودیوی Arc System Works کاملا مسیر متفاوتی را در پیش گرفت و شخصیتهای دوبعدی این مجموعه را به یک اکشن شبیه به Dynasty Warriors منتقل کرد.
از نظر تئوری، این بازی جذاب به نظر میرسد: شما کنترل امواجی از نیروهای جنگی را در اختیار دارید و همزمان، بهعنوان یک سوپرسرباز انیمهای، نتیجهی نبرد را تعیین میکنید. اما در عمل، بازی به یک عنوان متوسط تبدیل شد که بیشتر باعث سردرگمی طرفداران قدیمی شد تا هیجانزده کردن آنها!
Halo Wars
پلتفرم: Xbox 360
تاریخ انتشار: ۲۶ فوریه ۲۰۰۹
وقتی استودیوی بانجی در پایان هیلو ۳، مستر چیف را در وضعیت خواب زمستانی قرار داد، این وظیفه بر عهدهی استودیوی Ensemble قرار گرفت تا مجموعهی هیلو را با هیلو وارز زنده نگه دارد.
اما این بار، هیلو بهجای یک شوتر اولشخص، یک بازی استراتژی ریلتایم (RTS) شد. برای طرفداران، این تغییر سبک چندان خوشایند نبود. تصور کنید قسمت جدید Half-Life بهجای یک شوتر، یک بازی پازلی باشد، یا گیرز آو وار بهعنوان یک ماجراجویی کلیکمحور بازگردد!
خوشبختانه، استودیوی Ensemble که پشت سری Age of Empires بود، توانست این تغییر را بهطور موفقیتآمیز پیادهسازی کند. با اینکه این بازی برخی از طرفداران دوآتشهی FPS را گیج کرد، اما هیلو وارز یکی از پرفروشترین عناوین استراتژی روی کنسولها شد و ثابت کرد که این تغییر جسورانه، یک شکست محسوب نمیشود!
بیا تو صدا