فانی لند‌

علت کمبود تولیدات ما «کمبود مولد» و تولیدکننده‌ است که فهم صحیحی از «جبهه حق» و مقاومت و فلسطین داشته باشد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مجری و مبلغ آرژانتینی با تاکید بر اهمیت روایت مبارزه و تبیین مقاومت در یک سال اخیر گفت: امروز در باب تولیدات مکتوب مثل رمان و تاریخ شفاهی و شعر نو شاهد خلاءهای ساختاری هستیم. هنوز در ادبیات ما بین هنرمندان و بین اهالی فن، لزوم و وجوب مسئله فلسطین به‌عنوان اولویت هنر و رسانه، جا نیفتاده است.

به گزارش سینماپرس، سهیل اسعد مجری و مبلغ آرژانتینی الاصل به گفت وگو با ایرنا نشست که مشروح آن را در زیر می خوانید:

اثرگذاری تبیین در پیشرفت مقاومت چیست؟

مسئله این است که جنگ ما در مقابل دشمن، فقط جنگ میدانی نیست. دشمن برای تخریب عقول، نفوس، قلوب، وجدان و حافظه ما برنامه دارداهمیت روایت مبارزه و تبیین جنگ در یک سال اخیر، جایگاه رسانه و رساندن پیغام در این خصوص، تبیین حقایق و توصیف واقعیت و انتقال وقایع روزانه، دقیقاً باید به‌عنوان جبهه و جهاد معرفی شود. خداوند متعال از ما خواسته استعداد پیدا کنیم، مسلح شویم، تمرین کنیم، صبر داشته باشیم و جهاد کنیم و تفسیرش به سمت جنگ و اسلحه سخت و میدان جهاد رفتن است؛ اما در کنار این میدان نیز باید از این دستور خداوند متعال برای ایجاد میدان تبیین و میدان رسانه‌ای استفاده کنیم. همان‌طور که جبهه حق به موشک و ارتش درست کردن و داشتن استراتژی اهمیت می‌دهد، به همان مقدار باید به مسئله رساندن پیغام و بیان حقایق اهمیت بدهد.

همان‌طور که ما در باب جهاد و واجبات احکام بسیاری داریم، برای آن قسمت از جبهه نیز باید چنین نگاهی داشته باشیم و به‌عنوان یک واجب انسانی در نظر بگیریم. مسئله این است که جنگ ما در مقابل دشمن، فقط جنگ میدانی نیست. دشمن برای تخریب عقول، نفوس، قلوب، وجدان و حافظه ما برنامه دارد؛ بنابراین اگر ما در مقابل دشمن، جبهه جهاد را به‌صورت ارتش و مسائل نظامی باز کردیم و اسمش را مقاومت گذاشتیم، باید در مقابل تمام جبهه‌هایی که دشمن باز کرده، یک مقاومت باشد. بنابراین اصل ایجاد یک جبهه تبیین، با لسان و قلم به اندازه‌ جهاد با نفس و با مال، واجب و مهم است.

رسالت اهالی رسانه و قلم در این مبارزه تاریخی چیست؟

در این خصوص دو بُعد اساسی وجود دارد؛ اول اینکه واقعیت خودمان و پیروزی‌هایمان را منتقل و نیرو و توانایی‌ها و حقایقمان را به دنیا معرفی کنیم. اما مهم‌تر این است که تحلیل درستی از پیغام دشمن نیز داشته باشیم و واقعیت دروغ‌های دشمن را هم منتقل کنیم. یعنی دو جبهه باید ایجاد شود؛ یکی جبهه تکذیب حرف‌های دشمن و دوم، ارائه تحلیل درست از وضعیت دشمن به مردم. باید دشمن را خوب بشناسیم، خوب تحلیل، پیش‌بینی، درک و ترجمه کنیم و بفهمیم و این مواد رسانه‌ای را به مردم منتقل کنیم. مردم باید صدای دشمن را بشنوند، بدانند و بفهمند که با چه بصیرتی باید این حرف‌ها را تحلیل و تفسیر کنند. بُعد دوم، معرفی حقیقت و واقعیت خودمان است. پس دو وظیفه اصلی، رساندن پیغام خودمان و تجزیه و تحلیل و منتقل کردن پیغام دشمن به مخاطب است.

با توجه به خلأ جدی در حوزه تولیدات مکتوب مثل گونه‌هایی همچون رمان، تاریخ شفاهی و شعر و… در زمینه فلسطین برای آگاهی‌بخشی به ملت‌ها، ابتکارهایی مثل جوایز ادبی چقدر مفید است؟

علت کمبود تولیدات ما، کمبود مولد و تولیدکننده‌ است که فهم صحیحی از جبهه حق و مقاومت و فلسطین داشته باشدبه نظرم خلأهایی که ما امروز در باب تولیدات مکتوب مثل رمان و تاریخ شفاهی و شعر نو شاهد آن هستیم، با ابتکارهایی همچون جوایز و …خیلی نمی‌تواند پر ‌شود. خلأهایی که وجود دارد، خلأهایی ساختاری است. هنوز در ادبیات ما بین هنرمندان و بین اهالی فن، لزوم و وجوب مسئله فلسطین به‌عنوان اولویت هنر و رسانه، جا نیفتاده است؛ پس باید به اهالی فن و هنر و رسانه آگاهی دهیم که فلسطین و فضای جبهه حق جایگاه خاصی دارد. باید در مقابل این بیان و آگاهی، ساختاری را بسازیم. برای این نوع فعالیت، باید مراکز مطالعاتی و آموزشگاه‌هایی را داشته باشیم و کادرسازی کنیم. تولید نیرو اهمیت بیشتری از تولید محصول دارد.

علت کمبود تولیدات ما، کمبود مولد و تولیدکننده‌ است که فهم صحیحی از جبهه حق و مقاومت و فلسطین داشته باشد. اگر بنده در جایگاه مهندس فرهنگی باشم، این‌طور می‌گویم که باید چند نوع کار را انجام دهیم؛ ساختاری را به اسم آموزشگاه و مدرسه برای استفاده از این فرصت درست کنیم. برای مثال، دشمن یک هولوکاست در تاریخ داشته که مخصوص آن صدها مرکز مطالعات، رسانه، هنرمند، خبرنگار و صدها نویسنده تدارک دیده است. ما باید به همین صورت یک آموزشگاه و مدرسه تأسیس کرده و با دوره‌های آموزشی، کادر و نیرو تربیت کنیم.

حتی رشته‌ای در دانشگاه‌ها با عنوان فلسطین ایجاد کنیم. وقتی بر این باور هستیم که مسئله فلسطین قضیه اول جهان اسلام است، باید این موضوع به‌عنوان یک اولویت در ساختار دیده شود و فقط در حرف نباشد. سازمان‌ها و وزارت‌ها و مؤسسات باید به‌صورت تخصصی روی این فضا کار کنند. علاوه‌بر نیروی انسانی و تربیت کادر، باید بودجه‌هایی تخصیص داده شود. این موضوع نیازمند حرکت مردمی و حاکمیتی است؛ چراکه مشوق‌های جزئی، آن‌طور که باید، پاسخگوی این مسئله نیست.

آیا اطلاع دارید که از سال ۱۳۹۷ اتحادیه‌ها و انجمن‌های ادبی کشورهای منطقه یک جایزه جهانی ادبی با موضوع فلسطین تأسیس کرده‌اند؟

بله. چندین بار با دوستان تماس داشتم و از برگزاری این جایزه جهانی مطلع هستم. حتی در معرفی افراد نیز شریک بودم.

این جایزه چگونه می‌تواند به آگاهی‌بخشی درباره مسائل اجتماعی و سیاسی فلسطین کمک کند؟

جایزه، کنگره، سمینار یا کنفرانس، تأثیر نسبی و موقت دارد. برای آگاهی‌بخشی و تأثیرگذاری، مسئله باید به یک پدیده در امتداد زمان تبدیل شود. برای بسیاری از موضوعات از چهل سال پیش کنگره بین‌المللی درست کرده‌ایم، اما شاهد تأثیری نبوده‌ایم. دلیلش این است که کار فقط برای یک روز انجام می‌شود. نباید اجازه دهیم مردم در طول سال مشغول هزار کار باشند و فقط یک روز به فلسطین بپردازند یا دغدغه فلسطین داشته باشند. اگر بخواهیم هرچیزی در جامعه تأثیر داشته باشد، باید به یک فرهنگ و پدیده اجتماعی تبدیل شود. این مسئله باید برای مردم یک دغدغه باشد. اگرچه جایزه برای جذب مخاطب و معرفی اشخاص خوب است، علت تامه نیست و این قدرت را ندارد؛ بلکه یک باب ورودی است.

بنده این جوایز را علت ناقصه می‌دانم. علت تامه، علت ماقبل و مابعد از جوایز است. اگر توانستیم ماقبل و بعد آن دغدغه ایجاد کنیم، موفق خواهیم شد؛ اما اینکه همه مسئله ما فقط روز جایزه باشد، به نظرم خیلی مؤثر نخواهد بود.

مجری و مبلغ آرژانتینی با تاکید بر بین‌المللی ماندن جایزه جهانی ادبیات فلسطین گفت: اقدامات قوی در حوزه ترجمه و ارسال آثار به کشورهای مختلف، سیار بودن جایزه، حضور کشورهای مختلف در میان برگزار کنندگان از جمله فاکتورهای اثرگذاری این جایزه هستندکاری مشابه جایزه جهانی ادبیات فلسطین برای روایت فلسطین سراغ دارید؟

خیر.

برای تأثیرگذاری بیشتر جایزه جهانی ادبیات فلسطین چه باید کرد؟

پیشنهاد بنده بین‌المللی ماندن این جایزه است. به این معنا که در حوزه ترجمه اقدامات قوی انجام شود و با تبلیغات قوی، به کشورهای مختلف برسد. ما در انتشار آثار به زبان‌های مختلف هنوز عقبیم. مسئله بعدی سیار بودن این جایزه است؛ یعنی جایزه هر سال در یک کشور برگزار شود. مسله مهم و مؤثر بعدی این است که در میان برگزارکنندگان جایزه، افراد مختلف از کشورهای مختلف حضور داشته باشند.

شما که فعال حوزه فلسطین هستید، پیشنهادی برای بهتر دیده شدن این حرکت فرهنگی دارید؟

این مسائل باید به‌صورت حضوری در دنیا مطرح شود. یکی از مشکلاتی که در این حرکت‌ها شاهد آن هستیم، این است که ما در تهران نشسته‌ایم و می‌خواهیم همه دنیا را مدیریت کنیم و این روش درست نیست. برای مثال در فضای آمریکای لاتین، امثال روسیه و چین نفوذ بالایی داشته و در میادین حضور دارند. حضور جایزه در میادین مختلف، در کشورهای مختلف و در بُعد بین‌المللی مهم است. یکی از مشکلاتی که من می‌بینم، این است که ما همه‌چیز را از راه دور مدیریت می‌کنیم؛ اما دشمن و رقبا در خود میدان حضور دارند. این فرق ما و دیگران است.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!