فانی لند‌

معنی اشاعره در دیکشنری فارسی چیست؟

در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق اشاعره در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.

اشاعره در دانشنامه آزاد فارسی:

( اشاعرة ) اشاعرة. [ اَ ع ِ رَ ] ( اِخ ) ج ِ اشعری ، بمعنی پیرو طریقه مخصوص اشعریان. اساس طریقه اشاعره از تعلیمات جهمیه مایه گرفت و در اواخر قرن سوم یا اوائل قرن چهارم هجری بعنوان فرقه اشعری ظهور کرد و بنام مشهورترین رؤسای این فرقه ، ابوالحسن اشعری ، معروف گردید و او از اخلاف ابوموسی اشعری است. ابوالحسن اشعری بر مخالفت معتزله قیام کرد و جمعی پیرو او شدند. عالم مشهور قاضی ابوبکر محمد باقلانی متوفی سنه 403 هَ. ق. مذهب اشعری داشت و در تأیید و ترویج این طریقه کوشش بسیار کرد. اشاعره و معتزله با یکدیگر سخت مخالف بودند و کار مخالفت این دوفرقه به زدوخوردها و انقلابات خونین کشید، و مسلمانان هر ناحیه را مدت چند قرن به همین زدوخوردها مشغول و سرگرم داشت. نمونه ای از این معنی واقعه خراسان است در سال 456 هَ. ق..
اشاعره و معتزله در مسائل بسیار با هم اختلاف دارند. عمده مسائل خلافیه آنها بدین قرار است : 1 – معتزلی گوید: افعال خیر از خدای باشد و بر اوست که هرچه شایسته تر و سزاوارتر رعایت بندگان کند،اما اعمال شرّ، مخلوق عباد و عنان قدرت و اراده این همه در دست انسان است. اشعری گوید: بد و نیک کارهاهمه آفریده خداوند است و بنده را به هیچ وجه اختیارنیست. 2 – معتزلی گوید: ایمان را سه رکن است : اعتقاد به قلب و جنان ، گفتار به زبان ، عمل به ارکان. اشعری گوید: رکن اصلی ایمان عقیده قلبی است و گفتار و کردار از فروع آن است و کسی که دین را به دل بگرود مؤمن است ، هرچند عمل و گفتارش با عقیدت یار نباشد. 3 – معتزلی از ذات واجب الوجود صفات ازلیه همچون علم و قدرت و اراده و سمع و بصر و جز آنها را نفی کند و گوید: خداوند عالم است بالذات نه بصفت علم ، و قادر است نه بصفت قدرت و همچنین از دیگر صفات ازلی. اما اشعری قائل به صفات ازلیه زائد بر ذات است که قائم به ذات واجب الوجودند:
و الاشعری بازدیاد قائله
و قال بالنیابة المعتزله .
مسأله تعدد قدما که در کتب کلام دیده میشود مربوط بهمین مطلب است. 4 – معتزلی قائل است به حسن و قبح عقلی و گوید: حسن و قبح ذاتی اشیاء است ، و عقل خود بدون معاونت شرع میتواند حسن و قبح چیزها راادراک کند. اوامر و نواهی شرع تابع حسن و قبح ذاتی است ، نه اینکه حسن و قبح تابع امر و نهی شارع باشد، و از این جهت در مواردی که نص شرعی در دست نداریم عقل خود میتواند استنباط احکام کند، همچنین در موارد منصوصه بواسطه ملاک حسن و قبح ذاتی ممکن است در حکم ظاهری تصرف کند، اما اشعری منکر حسن و قبح عقلی است ، واجب و حرام را سماعی داند و گوید عقل ما را شایستگی ایجاد یا تصرّف در احکام شرع نیست. در اینکه اوامر و نواهی شرع نسبت به حسن و قبح سبب اند یا کاشف ، گفتگوهاست که در فن کلام و اصول بشرح نوشته اند. 5 – معتزلی گوید: خدا را هیچگاه بچشم نتوان دید و اشعری گوید که خداوند در روز رستخیز بعیان دیده میشود. در مسأله رؤیت میان اشاعره و معتزله گفتگوهاست و در این باب عقاید گوناگون اظهار شده است که در جای خود بتفصیل نوشته اند. طائفه «ضراریه » از معتزله گویند که انسان را ورای حواس پنجگانه حاسه ششم است و با این حس خدا را در قیامت می بینیم. 6 – معتزلی گوید: کسی که مرتکب گناهان کبیره میشود نه مؤمن است و نه کافر، بلکه فاسق است و از این معنی عبارت کند به منزلة بین المنزلتین. 7 – معتزلی گوید: کلام اﷲ مخلوقی است حادث ، واشعری معتقد به کلام قدیم است. مسأله کلام نفسی مقابل کلام لفظی که از مختصات عقاید اشعریان است از فروع همین مسأله شمرده میشود. 8 – معتزلی گوید: اعجاز قرآن مجید بسبب آن است که مردم را از معارضه و آوردن مانندش منصرف ساخت وگرنه اتیان بمثل برای فصحای عرب ممکن بودی ، و اشعری قرآن را بالذات معجز و آوردن مانند آن را از بشر محال داند و گوید اعجاز عبارت است از فعل خارق عادت که مقرون بتحدی و سالم از معارضه باشد. 9 – معتزلی اعاده معدوم را ممتنع و اشعری ممکن داند. 10 – معتزلی خلود در نار را معتقد و اشعری منکر است. 11 – معتزلی امامت را بنص و تعیین داند و اشعری به اختیار امت. 12 – معتزلی معتقد است به تقرر و ثبوت ماهیت پیش از وجود و گوید ماهیت را در حال عدم و پیش از آنکه موجود شود ثبوت و تقرری است و ثبوت رااعم از وجود و عدم را اعم از نفی داند:بیشتر بخوانید …

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!