فانی لند‌

معنی اشکلک در دیکشنری فارسی چیست؟

در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق اشکلک در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.

اشکلک در دانشنامه آزاد فارسی:

اشکلک. [ اِ ک ِ ل َ ] ( اِ ) آلتی است از چوب که لای پنجه دزدان گذارند و فشار دهند تا از درد عاجز شوند و دزدی را بروز دهند. مثال : دیشب در اداره نظمیه دزدی را اشکلک کردند، هزارها تومان مال دزدی بروز داد. ( فرهنگ نظام ). آلت شکنجه. ( فرهنگ ضیاء ). شکنجه ای با فروبردن تراشه نی میان ناخن و گوشت یا نهادن چوب در فرجه های انگشتان و فشردن. و این گونه شکنجه در روزگار استبداد متداول بود. || اشکلک خیمه ؛ پَل. چوب که به زمین فروبرند و طناب خیمه بدان بندند. || دسته طنابین جوال که گاه قپان کردن قلاب در آن افکنند. || در تداول بهبهان ، دام. تله.


اشکلک. [ اِ ک َ ل َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان رحیم آباد بخش رودسر شهرستان لاهیجان که در 12000گزی جنوب رودسر متصل به مرکز دهستان واقع و منطقه ای جلگه ، معتدل مرطوبی و مالاریائی است. سکنه آن 715 تن میباشد که از مذهب شیعه پیروی میکنند و بزبان فارسی و لهجه گیلکی سخن میگویند. آب آن از پل رود برنج چای تأمین میشود و محصول آن ، چای و شغل اهالی زراعت است. راه فرعی به شوسه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!