فانی لند‌

معنی اقتباس در دیکشنری فارسی چیست؟

در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق اقتباس در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.

اقتباس در دانشنامه آزاد فارسی:

اقتباس. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) فراگرفتن آتش. ( تاج المصادر بیهقی ). آتش گرفتن ، چرا که مصدر است مأخوذ از ماده قبس که بفتحتین بمعنی آتش پاره است. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). گرفتن آتش. ( ترجمان القرآن ). || نور گرفتن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). گرفتن روشنائی. ( ترجمان علامه جرجانی ترتیب عادل ) : بر ضمیر خورشیداقتباس سخن شناس… مخفی نخواهد بود. ( حبیب السیر ). || فراگرفتن علم. ( تاج المصادر بیهقی ). دانش گرفتن. ( ناظم الاطباء ).گرفتن علم. ( ترجمان القرآن ). علم آموختن از کسی. ( آنندراج ). || دانش دادن. || فایده گرفتن. || فایده دادن. ( ناظم الاطباء ). || ( اصطلاح بدیع ) اندکی از قرآن یا حدیث در عبارت خود آوردن بی اشارت. ( غیاث اللغات از کنزاللغات ) ( آنندراج ). و جایز است تغییر آن برای وزن شعر یا امری دیگر. ( آنندراج ). اقتباس آن است که نثر یا نظم متضمن گردد چیزی از قرآن یا حدیث را چون :
و ان تبدلت بنا غیرنا
فحسبنا اﷲ و نعم الوکیل.

؟ ( از تعریفات ).

ایام ، خط بگرد رخ دلستان کشید
لم تفلحوا بناصیه انس و جان رسید.

خاقانی ( از آنندراج ).

نقد عمر زاهدان در توبه از می شد تلف
قل لهم ان تنتهوا یغفر لهم ما قد سلف.

خاقانی ( از آنندراج ).

دراین بیت ، الذین کفروا را به لفظ لهم بدل کرده است. ( آنندراج ).
– اقتباس کردن ؛ ازکسی فایده و دانش گرفتن و پیروی او در دانش و علم کردن. ( ناظم الاطباء ).

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!