فانی لند‌

معنی امپرسیونیسم در دیکشنری فارسی چیست؟

در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق امپرسیونیسم در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.

امپرسیونیسم در دانشنامه آزاد فارسی:

۱ – نمایش حالات بوسیله رنگهای تجزیه شده است . در این نوع نقاشی نقطه نظر ثابت در لحظات متعدد مورد توجه قرار می گیرد و نقاش به تدریج همان طور که طبیعت را مرور می کند تصویر را می کشد و از این جهت طبیعت در نقاشی امپرسیونیسم از لحظات متعددی ترکیب می شود . درین شیوه نقاشی قطعات مجزای رنگ طبیعت را با حالات و لحظات مجزایش نشان می دهد و در ضمن استقلال و ارتباط این لحظات را می نمایاند موسس این مکتب مونه که با تابلوی ( تاثر ) خود راه امپرسیونیسم را گشود . پس از او ( مانه ) این مکتب را براه تازه تری کشانید . نقاشان بزرگ دیگری که باین سبک کار کرده اند عبارتند از : [ رنوار ] دگا سزان و غیره که به امپرسیونیستهای قدیم مشهورند وان گوگ گوگن و غیره که آنان را امپرسیونیستهای نو می خوانند . ۲ – ترکیب حالات و حرکات بوسیله احجام است . این سبک در پیکر تراشی زود تر از نقاشی بروز کرد و اصول آن بر مبنای [ روش دید ] نهاده شده . موسس امپرسیونیسم در پیکر تراشی رودن است . رودن طبیعت را برای گرفتن مایه انتخاب کرد و گروهی از او او پیروی نمودند ولی عده ای از مجسمه سازان امپرسیونیست از طبیعت برای ایجاد احجام و اشکال تخیلی مایه گرفتند . از مجسمه سازان مشهور که باین سبک کار کرده اند میتوان کلینگر میللو و بوردل را نام برد . ۳ – مکتبی ادبی بنای آن بر توصیف و تشریح احساسات عواطف و سجایاست با سادگی بسیار و در ذکر تفاصیل و جزئیات کوشش به عمل نمی آید .

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!