فانی لند‌

معنی اناطه در دیکشنری فارسی چیست؟

در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق اناطه در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.

اناطه در دانشنامه آزاد فارسی:

( اناطة ) اناطة. [اِ طَ ] ( ع مص ) اناطه اناطةً؛ آویخت آنرا. ( ناظم الاطباء ). آویختن. معلق کردن. ( فرهنگ فارسی معین ). تعلیق. ( از اقرب الموارد ). || اناط البعیر؛ به آماس نوطه گرفتار شد آن شتر. ( ناظم الاطباء ). نوطه. رسیده شدن شتر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || اناطت الارض ؛ بسیار شد در آن زمین درخت طلح و یا شوره گز. ( ناظم الاطباء ). بسیار شد درآن زمین درخت طلح و طرفاء. ( از شرح قاموس ). || موکول کردن. منوط کردن. ( فرهنگ فارسی معین ).

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!