فانی لند‌

معنی انتاج در دیکشنری فارسی چیست؟

در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق انتاج در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.

انتاج در دانشنامه آزاد فارسی:

انتاج. [ اِ ] ( ع مص ) زاییدن و بچه آوردن : اُنْتِجَت الناقه ( مجهولاً )؛ زایید آن ماده شتر و بچه آورد. ( از منتهی الارب ) ( ازناظم الاطباء ). بچه آوردن و زاییدن ناقه. ( آنندراج ). || بر سر خود رفتن ناقه و معلوم نشدن که کجا زاییده. || انتج القوم ؛ زه آوردند شتران ایشان. || وقت زه رسیدن اسب و ناقه را یعنی حملش آشکار شدن. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). نزدیک گشتن اسب بزادن. ( مصادر زوزنی ). فرارسیدن هنگام زایش چارپایان. ( فرهنگ فارسی معین ). || نتیجه دادن. نتیجه بخشیدن. منتج شدن. ( یادداشت مؤلف ). || نتیجه گرفتن از چیزی. ( فرهنگ فارسی معین ). || ( اصطلاح منطق ) نتیجه گرفتن از مقدمات منطقی. ( فرهنگ فارسی معین ) : از قضایا اجنبی انتاج صورت نبندد پس دو حد باقی را از دو مقدمه که به معنی یکی بود و در نتیجه ساقط باشد حد اوسط خوانند… و حد اوسط علت تألیف قیاس بود و رساننده دو باقی بیکدیگر که انتاج عبارت از آنست. ( اساس الاقتباس ص 191 ).

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!