معنی بالاد در دیکشنری فارسی چیست؟
در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق بالاد در دانشنامه آزاد واژگان فارسی را پیدا خواهید کرد.
بالاد در دانشنامه آزاد فارسی:
بالاد. ( اِ ) اسب جنیبتی را گویند. ( هفت قلزم ). اسب یدک. ( فرهنگ ضیاء ). جنیبت باشد. ( فرهنگ اسدی ). اسب یدکی. ( فرهنگ شعوری ج ص 156 ). بالا.بالای. بالاده. بالاذ. پالاد. پالاده. پالای :
من رهی پیر وسست پای شدم
نتوان راه کرد بی بالاد.
فرالاوی ( از فرهنگ اسدی ).
و رجوع به بالاده و بالاذ شود. || اسب پالانی بارکش. ( ناظم الاطباء ). || اسب ناورد. ( شرفنامه منیری ).
بالاد. ( اِخ ) نام شهری از خراسان. ( شرفنامه منیری ).
بالاد. ( اِخ ) دهی است از دهستان باهوکلات بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار که در 32 هزارگزی جنوب دشتیاری و 7 هزارگزی باختر راه مال رو دشتیاری به بریس در جلگه واقعاست. ناحیه ایست گرمسیر و دارای 200 تن سکنه ، آب آن از باران و چاه تأمین میشود و محصول عمده آن غلات وحبوبات و لبنیات و شغل مردمش زراعت و گله داری و راه آنجا مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).