فانی لند‌

نقد فیلم The union | باکیفیت اما یک‌بار مصرف

The Union فیلمی اکشن و کمدی به کارگردانی ژولیان فارینو (Julian Farino) و به نویسندگی جو بارتون (Joe Barton) و دیوید گوگنهایم (David Guggenheim) است. در این فیلم که محصول سال ۲۰۲۴ نتفلیکس است شاهد نقش آفرینی مارک والبرگ (Mark Wahlberg) در نقش مایک یا همان نقش اصلی فیلم، هال بری (Halle Berry) در نقش رکسانا، مایک کولتر (Mike Colter) در نقش نیک فارادی و بسیاری از بازیگران دیگر هستیم.

در این فیلم شما شاهد داستان زندگی فردی به‌نام مایک هستید، این فرد یک کارگر ساختمانی است و یک زندگی معمولی را همراه با دوستان خود سپری می‌کند. تا اینکه در یک شب هنگامی که پس از دوستانش قصد خروج از بار را داشت، ناگهان عشق دوران دبیرستان خود را که سال‌ها از او دور بوده است را در بار ملاقات می‌کند. پس از این ماجرا زندگی مایک تغییر می‌کند و به‌طور کلی به‌واسطه این ملاقات دگرگون می‌شود.


یک‌بار مصرف و قابل پیش‌بینی

احتمالا اگر به چت جی‌پی‌تی بگویید که یک فیلمنامه در سبک اکشن با بازی مارک والبرگ بنویسد، قطع به یقین این فیلم‌نامه شباهت بسیار زیادی به فیلم‌نامه فیلم The union خواهد داشت. مهم‌ترین ویژگی این فیلم، داستان بی سر و ته و شخصیت پردازی‌ بسیار ضعیف آن است. در حین تماشای این فیلم مدام در کلنجار هستید که با فیلم جلو بروید اما به هیچ عنوان فیلم شما را همراه نمی‌کند. به عنوان مثال در ابتدای فیلم شما شاهد زندگی شخصی مایک هستید و در جریان وضعیت روابط دوستانه و عاطفی آن قرار می‌گیرید. در حالی که تنها در یک سکانس این اطلاعات ابتدای فیلم به‌کار گرفته می‌شوند.

به‌طور کلی هنگام تماشای فیلم The Union در بسیاری از مواقع قرار است که خود را با چیز دیگری مشغول کنید. زیرا با وجود اینکه در این فیلم اتفاقات سریع و پشت سر هم هستند و شما دائما در حال جابجایی بین محیط‌های مختلف می‌باشید. اما به‌هیچ عنوان شما را درگیر نمی‌کنند به همین دلیل از نظر بسیاری از افراد این فیلم ریتم کندی دارد.

همان‌طور که اشاره شد یکی از بخش‌های اصلی این فیلم رابطه عاطفی و عاشقانه میان مایک و رکسانا است. بارها در فیلم به این رابطه و خاطرات گذشته اشاره می‌شود اما به‌هیچ عنوان این رابطه در این دو شخصیت نمود پیدا نمی‌کند. از نظر بنده اگر زمان فیلم نصف بود، اتفاقا یک فیلم جذاب و سرگرم کننده می‌توانست باشد و پتانسیل بازیگرها هدر نمی‌رفت.


همه‌چیز خوب است به‌جز چیزی که باید!

در این فیلم به‌جز فیلم‌نامه و کارگردانی، باقی چیزها چندان اذیت کننده نیست. ما در فیلم The Union شاهد فیلم‌برداری خوب، موسیقی متن قابل قبول، صحنه‌های اکشن جذاب و… هستیم. اما فیلم‌نامه و کارگردانی ضعیف و کلیشه‌ای به‌راحتی تمام این تلاش‌ها را از بین برده و نیست کرده است. این فیلم‌نامه لیاقت اینکه آن را یک فیلم‌نامه بازیافتی بنامیم را دارد. فیلم The Union برخلاف ژانر این فیلم که جاسوسی و اکشن است بسیار بسیار قابل پیش‌بینی است. و در هیچ لحظه‌ای شما حس نمی‌کنید که در حال تماشای فیلمی از این ژانر هستید.

به‌نظر من یکی از بزرگترین مشکل‌های این فیلم نداشتن نقطه اوج است. به‌همین دلیل تماشای این فیلم تا آخر به معنای واقعی کلمه دردناک و اذیت‌کننده است. البته که در پایان فیلم تلنگر بسیار خوبی به کسانی زده می‌شود که بیش‌ از حد درگیر روزمرگی‌های خود شده‌اند و بهتر است که با امتحان کردن یک چیز جدید از این لوپ و تکرار بیرون بیایند و همانند شخصیت اصلی این فیلم یک زندگی جدید را شروع کنند.

نکته جالب توجه در این فیلم وجود ایرانی‌ها در نقش تروریست است که قصد خرید اطلاعات سری را دارند. حتی در جایی از فیلم می‌توانید فارسی صحبت کردن یکی از شخصیت‌های این فیلم را ببینید که البته چندان شباهتی به فارسی معمول ندارد. در بخش دیگری از فیلم هم راجع به ایرانیان حرف‌هایی جهت‌دار زده شد. که به‌شخصه به‌عنوان یک ایرانی چندان از این موضوع لذت نبردم.


کلیشه، کلیشه و بازهم کلیشه!

اگر در گذشته فیلم‌های اکشن هالیوودی‌ای مانند شوالیه و روز (Knight & Day)، قاتلان (The Killers) یا اطلاعات مرکزی (Central Intelligence) را تماشا کرده باشید، این سناریو را دیده‌اید که در ابتدا فیلم با یک ماموریت اشتباه آغاز شود و در ادامه در تلاش باشند تا این ماموریت اشتباه اصلاح شود. داستان این فیلم هم در واقع یک اقتباس ناشیانه از همان سناریو تکراری است.

در این فیلم به‌معنای واقعی کلمه شما در پنج دقیقه اول متوجه خواهید شد که شخصیت شرور کیست و در انتها، فیلم چگونه قرار است تمام شود. و به تعبیری دیگر شما هنگام تماشای فیلم انگار در حال رانندگی در جاده‌ای هستید که پیچ‌هایی که با شما صد کیلومتر فاصله دارند را می‌توانید ببینید. و بالطبع هنگامی که به آنها می‌رسید قرار نیست که چندان غافل‌گیر شوید.


کلام آخر

این فیلم چیزی کم ندارد و اکثر بخش‌های آن در بهترین حالت خود هستند. اما در این فیلم می‌توانید به وضوح شاهد زوالی که به‌سراغ هالیوود آمده است باشید. نبود خلاقیت و ایده جدید، ضعف کارگردانان، ورشکستگی تهیه‌کنندگان و… همه و همه گریبان‌گیر هالییودِ امروز شده است. و فیلم‌های زیادی را نمی‌توان یافت که به معنای واقعی کلمه ارزش وقتی که برای دیدنشان صرف می‌شود را داشته باشد.

30

امتیاز ویجیاتو

میبینمش…

اگر به‌دنبال فیلمی برای گذراندن وقت با خانواده و سرگرم شدن برای حدود یک ساعت و نیم هستید، این سریال انتخاب بدی نمی‌تواند باشد.

نمیبینمش…

اگر در فیلم به‌دنبال کارگردانی و یک فیلم‌نامه خوب هستید و به فیلم‌ها به‌چشم یک اثر هنری نگاه می‌کنید قطع به یقین این فیلم شما را ناامید خواهد کرد و در بهترین حالت در اکثر مواقع فیلم باید حواس خود را با چیز دیگری پرت کنید.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!