نقد فیلم زودپز – دستپخت جدید رامبد جوان
فیلم کمدی مورد انتظار رامبد جوان چند وقتی است که اکران شده و حسابی در گیشه موفق ظاهر شده. این فیلم برای نخستین بار نوید محمد زاده را در یک نقش کمدی قرار میدهد و همین میتواند کنجکاوی برانگیز باشد تا عده زیادی فیلم را تماشا کنند. در این مقاله همراه با بررسی فیلم زودپز به این سوال پاسخ میدهیم که آیا ترکیب نوید محمد زاده با محسن تنابنده و کارگردانی رامبد جوان، ترکیب خوبی شده یا خیر. با نقد فیلم زودپز همراه ویجیاتو بمانید.
خلاصه داستان
داستان حول محور دو شخصیت سیروس و شاهین با بازی محسن تنابنده و نوید محمد زاده میچرخد. موقعیت داستان در زمان جنگ ایران عراق در سال ۱۳۶۷ است. روایت از آنجا خودش را نشان میدهد که ترکیدن یک زودپز باعث کشته شدن پدر خانواده میشود و تا حدودی پای سیروس و شاهین در میان است؛ آنها باید تلاش کنند مرگ پدر خانواده را به نوعی بر اثر برخورد موشک جلوه دهند.
ترکیب دو بازیگر کمدی و درام
زوجهای کمدی، همیشه عنصری جدا نشدنی از ژانر کمدی ایرانی بودند که هر کدام به نوبه خود بخشی از بار طنز فیلم را بر عهده میگرفتند و ترکیب آنها با هم برای بیننده هیجان انگیز بود. مانند سام درخشانی و پژمان جمشیدی، جواد عزتی و رضا عطاران و حالا برای اولین بار زوج محسن تنابنده و نوید محمد زاده.
با دیدن اسم نوید محمد زاده، مخاطب ایرانی، ناخودآگاه ذهنش پرت فیلمهای عمیق سعید روستایی میشود. فیلمهایی که نوید محمد زاده به جدی ترین شکل ممکن در یک نقش اجتماعی بازی میکرد. حال این اولین تجربه کمدی او در یک فیلم پر هزینه کمدی است. این از آن دست ریسکهایی است که فقط رامبد جوان آن را به جان میخرد. اینکه یک بازیگر ژانر درام اجتماعی را برای اولین بار در یک فیلم کمدی استفاده کنیم؛ کار خیلی سنگین و پر ریسکی است. اما اگر جواب بدهد، چیز جدیدی هر چند با یک قالب تکراری در ژانر کمدی خلق میشود.
بخوانید: نقد فیلم تمساح خونی | بازگشت کمدی عزتی
نوید محمد زاده در دقایق ابتدایی فیلم، همچنان قالب جدیدش برای بیننده گنگ است و مخاطب خیلی سخت میتواند با ظاهر کمیکش ارتباط بگیرد. اما اینجا یک کاتالیزور قدرتمند به نام محسن تنابندی حضور دارد که با بازیگری قوی خود به جا افتادن شخصیت شاهین با بازی نوید محمد زاده برای مخاطب کمک بزرگی میکند.
در ادامه وقتی داستان روایت خود را مهندسی میکند، نوید محمد زاده با محیط، بازیگران و فیلمنامه کمدی بیشتر کنار میآید و سعی میکند خودش را وقف دهد. اکنون فقط آزمایش است؛ آیا نوید محمد زاده که تاکنون با فیلمهای تلخ خود گاهی اشک مخاطب را در آورده، اکنون میتواند، مردم را با شوخیهای بخنداند؟
چنین چیزی به صورت انفرادی ممکن نمیشود، بلکه به مرور زمان با مشارکت محسن تنابنده در بطن داستان، کم کم شوخیهای نوید محمد زاده رنگ کمدی به خود میگیرد و مخاطب را میخنداند. البته چنین اتفاقی بعد گذشتن چهل دقیقه از فیلم رخ میدهد و از آنجا موتور کمدی محمد زاده روشن میشود و تا پایان روشن میماند.
میرسیم به محسن تنابنده؛ بازیگری که چه در نقش کمدی و چه در نقش جدی، صد خود را میگذارد و طوری از خودش عملکرد نشان میدهد که بینندگان شخصیت او را باور کنند. تنابنده پیش از این در سیما در یک نقش جدی در فیلم جنگ جهانی سوم هومن سیدی حضور پیدا کرد و در نقش خودش درخشید. حنی قبل از آن نیز در فیلمهای سه کام حبس و عنکبوت که هر دو فیلمهای تلخ اجتماعی هستند حضور داشت.
قبل از فیلم زودپز خیلی سال بود که تنابنده را در یک نقش کمدی ندیده بودیم. گویا طلسم نقی معمولی باعث شده بود کارگردانان کمتر سراغ او بروند. زیرا این ترس همیشه وجود داشت که تنابنده نتوانست یک پرسونای جدید کمدی از خودش نشان دهد. اما درست همینجا رامبد جوان ریسک پذیر ظاهر میشود تا یک وجه دیگری از کمدی تنابنده را نمایش دهد.
از آنجایی که خود محسن تنابنده در تیم نویسندگان فیلم زودپز حضور داشت، سعی کرد شخصیتی را بسازد که با دیگر نقشهای کمدی او مخصوصا نقش نقی تفاوت داشته باشد. اینبار مردی ترسو، لج باز و بی سیاست بود که در مواجهه با یک رویداد، آن را به شکلی کمدی مدیریت بحران کند.
در نهایت هر دو بازیگر بعد از گذشتن مدت زمان نیم ساعته از فیلم، در نقشهای خود جا افتادند و بازی جدیدی از خودشان ارائه دادند. هر چند نقش محسن تنابندی تا حدودی تقلید از نقش اول تمساح خونی با بازی جواد عزتی بود، اما کماکان برای خنداندن مخاطبان کار میکرد.
فیلمنامه قراردادی ژانر کمدی ایرانی
طی سالهای اخیر، ژانر کمدی ایران مورد انتقاد خیلی از تماشاگران و منتقدان قرار گرفت و این ژانر را تباه و منسوخ شده میدانستند. ژانری که درونش پر از فیلمهایی با ایدههای تکراری و دسته دوم و سوم هستند.
چنین چیزی تنها یک دلیل دارد، وجود یک قالب فیلمنامه قراردادی که همه کارگردانان برای فروش بیشتر از آن استفاده میکنند و خیلی کم پیدا میشود فیلمی در این ژانر با این قالب تکراری ساخته نشود.
فیلم زودپز نیز یه چنین سندرومی دچار است. این فیلمنامه قراردادی همیشه و بدون استثنا با یک زوج شروع میشوند. یک زوج که یکی از یکی دیگر احمقتر است. در واقع چنین قالبی از فیلم مشهور احمق و احمقتر شروع شد و رفته رفته به یک پیرنگ و کهن الگو تبدیل شد. یکی از آنها معمولا منطقیتر است و دیگری کمی کله شق. دو شخصیت سیروس و شاهین درواقع برداشت مستقیمی از بسیاری از فیلمهای کمدی ایران است.
اما اینجا رامبد جوان کمی هوشمندی از خودش نشان میدهد. اینبار با معرفی زوج جدید که یکی از آنها در اصل کارش ژانر درام اجتماعی است، این حس جدید بودن را به مخاطب القا کرد. در نتیجه، کمی از آن کلیشه (هرچند خیلی کم) فاصله گرفت.
نقطه اشتراک دیگری که بین بیشتر فیلمهای ژانر کمدی ایرانی رایج است، شکل روایت آن است. قالب یکسان است اما ممکن است موقعیتها مافاوت باشد. دو جوان یکی کله شق و احمق و دیگری منطقی و ترسو؛ ناخواسته درگیر یک بحران خنده دار و احمقانه میشوند و در طول داستان به چند روش تلاش میکنند از آن وضعیت خلاص شوند. اکثر سکانسها فاقد محتوای خاص یا نقطه اوج مهمی هستند و صرفا وجود دارند تا مخاطب را سرگرم کنند. در نهایت هم با یک پایان سرهم بندی شده تمام میشود.
پایان بندی در فیلم زودپز از همان الگوی همیشگی کمدی ایرانی استفاده میکند. دو شخصیت به خاطر انجام یکسری کارهای غیر قانونی احمقانه مجازات میشوند و معمولا سرنوشت مشخصی از آنها ارائه نمیشود. بعد از فیلم قانون مورفی، از رامبد جوان انتظار میرفت این قاعده را بشکند اما چنین اتفاقی رخ نداد. الگوها و ساختار همانند با این تفاوت که ما یک بازیگر درام اجتماعی را در کمدی داریم.
پخت و پز رامبد جوان
رامبد جوان در بخش کارگردانی یک فیلم کمدی معمولا باعث فروش بالای آن میشود. فیلم ورود آقایان ممنوع سال 1389، یکی از پرفروش ترین و محبوبترین کمدیهایی بود در دو دهه اخیر اکران شد. این فیلم رامبد جوان را در کارگردانی یک فیلم کمدی چند مرحله جلوتر بود. بعد از موفقیت این فیلم، جوان دیگر در این ژانر فیلمی تولید نکرد.
دلیلش هم میتواند اشتباع شدن این ژانر با فیلمهای کمدی تکراری و البته پر فروش باشد. تا اینکه فیلم قانون مورفی به کارگردانی جوان در سال 1396 اکران شد. این هم از آن دست ریسکهایی بود که رامبد از پس آن بر میآید. او از امیر جدیدی برای نخستین بار در یک فیلم کمدی استفاده کرد. فیلم در بخشهای مختلفی نامزد شد و فروش خوبی را تجربه کرد. اما چون از قاعده کمدی ایرانی استفاده نمیکرد آنقدر سر زبانها نماند.
سرانجام رامبد جوان به این نتیجه رسید که برای صاحب گیشه شدن باید همان فیلمنامه قراردادی را روی کار بیاورد و یک کمدی تکراری با چند عنصر جدید بسازد. در واقع فیلم زودپز همان بازگشت رامبد جوان به قالب کمدی ورود آقایان ممنوع بود. گویا یک مسیری را در کمدی پیش گرفت و خواست کمدی آن را متحول کند اما بازخوردها به گونهای بود که او را سر نقطه اول آورد.
جنس کمدی
جنس کمدی رامبد جوان، کمی با دیگر آثار کمدی متفاوت است. او از به جای استفاده از کمدی شخصیت یعنی خنده گرفتن از طریق نقش و شوخیهای شخصیت، از کمدی رویدادی استفاده میکند. یک رویداد خنده دار خلق میکند و شخصیت را وسط آن قرار میدهد. واکنش شخصیت به آن رویداد برای بیننده خندهدار است. چنین الگویی در فیلم زودپز بسیار زیاد دیده میشود.
این را میتوان نقطه قوت فیلم دانست. زیرا کمدی از طریق یک بازیگر خاص منتقل نمیشود؛ بلکه نوشته روی فیلمنامه کمدی را منتقل میکند. برای اینکه واضحتر متوجه شوید؛ پژمان جمشیدی را مثال میزنم. در دهه اخیر پژمان جمشیدی به عنوان یک بازیگر در فیلمنامههای کمدی حضور دارد. خنده به لطف اکتهای تکراری پژمان جمشیدی به بیننده منتقل میشود نه فیلمنامه. به همین دلیل است که اکثر فیلمهای پژمان جمشیدی فاقد فیلمنامه یا ساختار قوی است؛ اما خوب میفروشد و تنها دلیلش حضور شوخیهای تکراری پژمان جمشیدی است.
اما فیلم زودپز با آوردن بازیگرانی که حداقل در سینما پرسونای کمدی قوی ندارند، قدرت نوشته کمدیاش را به رخ میکشد. شخصیتها و رویدادها خندهدار است؛ نه حضور نوید محمد زاده. محسن تنابنده نیز از آنجایی که کمدی قوی در سینما نداشت، از این قاعده مستثنی نیست.
خلاصه نقد فیلم زودپز
حضور نوید محمد زاده بدون داشتن پیشینه کمدی، عنصر جذابی است که در فیلم کار میکند
محسن تنابنده از قالب کمدی نقی معمولی جدا شده و شخصیت جدیدی خلق کرده است
فیلمنامه تا حدودی وابسته به الگوی همیشگی کمدی ایرانی است اما با این حال ساختار استانداردی دارد
شوخیها از طریق بازیگر نه بلکه از طریق متن منتقل میشوند و این یک کلیشه شکنی است
پایانبندی فیلم سرهمبندی شده و الگو برداری از اکثر کمدیهای چند سال اخیر است
فیلم را ببینیم؟
اگر به ژانر کمدی ایرانی علاقه دارید و دوست دارید دقایقی سرگرم شوید و بخندید؛ چرا که نه، فیلم زودپز را به شما پیشنهاد میکنیم. حتی اگر اعتقاد دارید ژانر کمدی ایرانی در چند سال اخیر یک روند تکراری را طی میکند بازهم پیشنهاد میکنم این فیلم را تماشا کنید؛ عناصر جدید آن میتواند ذهنیت جدیدی از کمدی ایرانی به شما بدهد. یک ساختار شکنی کارآمد.