هر آنچه باید از Metaphor: ReFantazio بدانید
کم کم به انتشار بازی Metaphor: ReFantazio نزدیک میشویم و آنطور که به نظر میرسد، قرار است تا با یکی از مهمترین بازیهای سال روبرو شویم. در حال حاضر با توجه به انتشار دموی این بازی، فرصت خوبی است تا آن را تجربه کرده و تمام اطلاعات خود از این اثر را مرور کنیم. با ادامه این مطلب همراه ویجیاتو باشید تا در ابتدا به سوالاتی در رابطه با این عنوان پاسخ داده و بعد تجربه خود از دموی این اثر را مرور کنیم.
از Metaphor: ReFantazio چه میدانیم؟
بازی Metaphor: ReFantazio یک تجربه نقشآفرینی ژاپنی بوده که در دنیایی فانتزی با حال و هوای قرون وسطایی جریان دارد. این بازی که توسط کاتسورا هاشین و سازندگان سابق سری بازیهای پرسونا در استودیو Studio Zero در دست توسعه قرار دارد، ایدههای جاهطلبانهای مبنی بر خلق یک جهان جدید و بزرگ به طرفداران خود داده و از همین رو، انتظارات از عنوان مذکور با توجه به سابقه درخشان تیم توسعه بسیار بالا رفته است. بازی المانهای نقشآفرینی بسیار غنیای داخل خود جای داده و در کنار بخش مبارزات و ماجراجویی، مکانیزمهای عمیقی در بخش شبیهسازی زندگی و برقراری ارتباط با دیگر شخصیتهای داخل بازی در اختیار شما قرار میدهد.
تاریخ انتشار و پلتفرمهای مقصد
بازی Metaphor: ReFantazio برای کنسولهای نسل هشتم و نهم پلیاستیشن، ایکسباکس سری ایکس و اس و در نهایت پیسی منتشر خواهد شد. تاریخ انتشار در نظر گرفته شده برای این بازی ۱۱ اکتبر (۲۰ مهر) بوده است. بازیکنان از همین حالا میتوانند دموی حدودا ۵ ساعته بازی را با حجم حدودا ۶۰ گیگابایت دانلود کرده و بخش ابتدایی این اثر را تجربه کنند.
تجربه اولیه از دموی بازی
گاهی برخی از افراد آنقدر از جهان پیرامون اطراف خود خسته میشوند که در ذهن خود، دنیایی فانتزی خلق کرده و در آن ماجراجویی میکنند. حال فکر کنید که یک جهان فانتزی وجود دارد که آنقدر اتفاقات عجیب و غریب در آن رخ میدهد که یک نوجوان مثل من و شما، کتابی مطالعه میکند به نام «جهان بدون جادو» که از قضا محتویات آن دقیقا زندگی من و شما در دنیای واقعی و مدرن است! در همان نگاه اول از تجربه Metaphor، متوجه میشوید که این بازی بنای خود را روی خلق جهانی گذاشته که آنقدر مردمانش زنده هستند که تمام افکار، آرزوها و اهدافشان را باور میکنید و این جذابترین چیزی است که در دموی حدودا ۵ ساعته بازی تجربه کردم.
یک جهان فانتزی غنی، یک شخصیت شرور شیطانی، کلی منطقه، سیاست و بازی تاج و تخت و البته موجودات افسانهای که شیاطین جهانشان را «انسان» مینامند. همه چیز در Metaphor عجیب و جادویی به نظر میرسد و قدم زدن در خیابانهای افسانهای و صحبت با موجودات عجیب و غریبش به سادگی از ذهنتان پاک نمیشود. البته که این جهان جادویی در آن روی سکه بوی خون، فقر و شر میدهد و خلاصه آن که همه چیز مثل جهان ما انسانها پیچیده به نظر میرسد.
همه چیز از به قدرت رسیدن یک جنگجو به اسم لوییس آغاز میشود که پادشاه را به قتل رسانده و خرابیهای بسیاری را به بهانه مستحکم کردن کشور به بار آورده است. شما نیز از دوستان شاهزاده افسانهای هستید که طی این وقایع طلسم شده و به مرگ نزدیک میشود و حال وظیفه دارید که به کمک دوستان خود، این مشکل را رفع کرده و با به قتل رساندن لوییس، سلامتی را به شاهزاده بازگردانید، اما واقعا همه چیز به این سادگی نیست و کلی انشعاب داستانی به بازی اضافه خواهد شد.
راستش کمی که از تجربه بازی گذشت، بیش از هر چیزی یاد انیمه Overlord از کوگانه مارایوما افتادم. داخل این انیمه که به سبک ایسکای ساخته شده، بازیکنی که در کلاس موجودات شیطانی بازی میکرد، داخل بازی گرفتار میشد. طی این اتفاق عجیب، تمام NPCهای این بازی زنده میشدند و بازیکن ما که در بازی به اسم «مومونگا» شناخته میشد، تلاش میکرد که در این جهان اسم و رسمی به پا کرده و آن را تسخیر کند. طبق چیزی که از دموی بازی به نظر میرسید، متافور هم قصد دارد تا چنین جهان غنی و وسعی در اختیار شما قرار داده تا در آن به ماجراجویی بپردازید و این ایده واقعا جذاب و دوست داشتنی خواهد بود.
تا به این جای کار میتوان از نظر داستانی انتظار داشته باشیم که بازی تجربه غنی و جذابی را در اختیار ما قرار خواهد گذاشت و حداقل از این نظر تا به اینجای کار، خیالمان از بازی راحت است. باید دید که در نهایت داستان نهایی چه خواهد شد.
در بخش مبارزات، همه چیز شبیه پرسونا است؛ با این تفاوت که خلاقیتهایی در بخش گیمپلی اعمال شده که این بخش را تا حد زیادی تکمیل کرده است. برای مثال به هنگام گشت و گذار در محیط میتوانید به صورت هک اند اسلش به دشمنان خود آسیب رسانده و تنها در صورتی که دشمن شما قویتر از حالت عادی باشد وارد مبارزات نوبتی خواهید شد.
به جای استفاده از پرسونا این بار هر یک از شخصیتهای بازی از زرههایی به نام Archetypes استفاده میکنند که به آنها قدرت ویژهای میدهد و درست مثل همان بازی، با ارتباط برقرار کردن با دیگر شخصیتها و به قولی بیعت کردن میتوانید مهارتهای این ویژگی را افزایش داده و به جادوهای بیشتری دست پیدا کنید. هر زمین مبارزه به دو ریل جلو و عقب تقسیم شده که بازیکن میتوان بین آن دو حرکت کند و در طول مبارزات، از قابلیتهای آرکتایپ، ضربات معمولی و آیتمهای خود را استفاده کند.
اگرچه جهان بازی در بخش دمو به صورت کامل در دسترس بازیکن قرار نمیگرفت، اما با توجه به طراحی و سازههایی که نمیتوانستم وارد آنها شوم، به نظر میرسد که این بازی کلی فعالیت جانبی در اختیار بازیکن قرار میدهد که میتوان به هنگام گشت و گذار در جهان بازی به آنها پرداخت و از این نظر متافور یک بازی امیدوارکننده به نظر میرسد.
تنها موضوع نگرانکنندهای که در رابطه با Metaphor: ReFantazio وجود دارد، گرافیک نسبتا کهنه بازی است که با توجه به آرت گرافیکی سلشید و کامیک گونهاش در برخی از محیطها آزاردهنده به نظر میرسد. این مشکل با توجه به برخی از اشکالات فنی دمو و عدم ارائه قابلیتهای چندانی برای کنترل حالت گرافیکی بازی بیش از حد به چشم میخورد و امید است تا به هنگام انتشار این بازی، امکانات گرافیکی بیشتری در اختیار ما قرار بگیرد.
در پایان با توجه به تجربه حدودا ۵ ساعته این بازی، میتوان گفت که با یکی از مورد انتظارترین بازیهای سال و یکی از جاهطلبانهترین آثار نقشآفرینی چند سال اخیر طرف هستیم که در نهایت باید دید که تیم توسعهدهنده این عنوان، چه خروجیای ارائه خواهند داد.