فانی لند‌

هوش مصنوعی در سینما مفید است یا مضر؟

این روز‌ها با تماشای فیلم‌های سینمایی متفاوت که با سرعت افسارگسیخته از راه می‌رسند، کمتر کسی تعجب می‌کند که چقدر از آنها کار دست انسان است و چقدر در ذهن «ماشین‌ها» متولد شده است. با کمی تفکر می‌توان یافت و دید که درحال حاضر هوش مصنوعی (AI) صنعت فیلم را در مقیاسی بی سابقه تغییر می‌دهد. این یعنی تصوراتی که زمانی قلمرو داستان‌های علمی تخیلی بودند، اکنون در حال تبدیل شدن به واقعیت هستند. اما آیا باز کردن درها برای استفاده انبوه از هوش مصنوعی در فیلم‌سازی امری مسئولانه است؟!

در نگاه اول، حضور هوش مصنوعی در فیلم‌ها قدم بعدی در تکامل طبیعی سینماتوگرافی به نظر می‌رسد. استفاده از الگوریتم‌ها به سازندگان اجازه می‌دهد تا به میزان قابل توجهی سرعت کار خود را بر روی جلوه‌های ویژه افزایش دهند، شخصیت‌های CGI واقعی خلق کنند و حتی کیفیت صدا و تصویر را بهبود بخشند. نمونه‌هایی مانند فیلم سینمایی «مرد ایرلندی» مارتین اسکورسیزی که در آن هوش مصنوعی رابرت دنیرو و آل پاچینو را جوان کرد، امکانات این فناوری را نشان می‌دهد.

اما باید توجه داشت در جایی که هوش مصنوعی ابزارهای جدیدی را فراهم می‌کند، اغلب چیزهای بسیار ارزشمندتری را از بین می‌برد؛ منظور من ورود خلاقیت دستی انسان است. ابزارهای خودکار فرآیندها را ساده می‌کنند، اما دیدگاه‌های خلاقانه را یکسان و صاف به نمایش می‌گذارند. در نتیجه ما این خطر را داریم که فیلم‌ها بیشتر به یک «محصول» ماشینی تبدیل شوند تا یک اثر هنری. این یعنی تولید اثری قابل پیش‌بینی و اقتباس با ذائقه توده‌ها، اما فاقد روایت منحصر به فرد و عمق احساسی.

مشکل اخلاقی – تناسخ دیجیتال

مشکل دیگر هوش مصنوعی و استفاده بی‌رویه آن در صنعت سینما، بحث استفاده از تصاویر بازیگران فوت شده است. در این بین تام هنکس و همچنین وارثان بروس ویلیس آشکارا موافقت کردند که حتی پس از مرگ از تصاویر خود در تولیدات سینمایی استفاده شود. اما این یک میدان خطرناک برای سوء استفاده باز می‌کند.

توجه داشته باشید که «کلون‌های دیجیتال» را می‌توان در زمینه‌هایی استفاده کرد که بازیگران هرگز در زندگی واقعی با آن موافقت نمی‌کنند، و در عین حال بینندگان با این باور زندگی می‌کنند که در حال تماشای یک بازی «واقعی» هستند. خب در این شکل استفاده یکی از جالب ترین و وحشتناک ترین موارد، فناوری دیپ فیک است.

منظور من این است که آواتارهای دیجیتال اکنون می‌توانند چهره افراد مرده یا زنده را با دقت باورنکردنی بازسازی کنند. این انقلاب نه تنها سؤالات قانونی بلکه اخلاقی را نیز مطرح می‌کند؛ آیا دستکاری تصویر، بدون رضایت کامل شخصی که دیگر در قید حیات نیست، قابل قبول است؟! به نظر من نه، اما در میان هزاران میم و ویدیوی کوتاه، به سختی می‌توان کسی را مسئول این اتفاق دانست.

آیا هوش مصنوعی کنترل کامل سینما را در دست خواهد گرفت؟

زمانی که هوش مصنوعی وارد مجموعه فیلم‌های سینمایی شد، امکانات جدیدی را به وجود آورد، اما فضایی برای سوالات آزاردهنده نیز ایجاد کرد. امروزه، هوش مصنوعی نه تنها می‌تواند جلوه‌های ویژه، بلکه کل فیلم‌های کوتاه را تولید کند (مثلاً Sora از OpenAI). ابزارهایی مانند Stable Video Diffusion یا Leonardo AI می‌توانند انیمیشن‌ها و پس‌زمینه‌هایی را با کیفیتی قابل مقایسه با روش‌های سنتی ایجاد کنند که باعث کاهش هزینه‌ها و افزایش سرعت تولید می‌شود.

اما مشکل اینجاست که اتوماسیون و تولید ارزان‌تر به معنای مشاغل کمتر برای فیلمسازان است. انتظار می‌رود با گذشت زمان، تعداد کارمندان صنعت فیلم تا 60 درصد کاهش یابد، زیرا هوش مصنوعی می‌تواند وظایف انیماتورها، تدوین‌گران و حتی فیلمنامه‌نویسان را بر عهده بگیرد. و از نظر بازار کار این نکته روشنی برای صنعت سینما نیست.

وقتی تکنولوژی تبدیل به یک تله می‌شود

باید توجه داشت که از یک طرف، هوش مصنوعی در حال دموکراتیزه کردن فرآیند ساخت فیلم است (امروزه، سازندگان آماتور می‌توانند از ابزارهای هوش مصنوعی برای اجرای پروژه‌های خود بدون بودجه هنگفت استفاده کنند). با این حال، از سوی دیگر، همین فناوری ممکن است در آینده منحصر به فرد بودن هر اثر را از بین ببرد و تولیدات «سفارشی» و فرمولی را ایجاد کند که مطابق با انتظارات بینندگان باشد، اما فاقد دیدگاه خلاقانه منحصر به فرد باشد.

این روز‌ها الگوریتم‌ها در تجزیه و تحلیل سلیقه بینندگان بهتر و بهتر می‌شوند و می‌توانند طرح‌های احساسی جذابی ایجاد کنند. با این حال، چنین فیلم‌هایی می‌توانند قابل پیش بینی و مسطح باشند. در نتیجه ما این خطر را داریم که سینما توانایی خود را در غافلگیری و برانگیختن اندیشه، که مزیت اصلی آن برای چندین دهه بوده، از دست بدهد. شاید الان نه، اما 10-20 سال دیگر حال سینما چگونه خواهد بود؟!

پرتگاهی که وسوسه می‌کند

در پایان باید گفت: هوش مصنوعی در سینما ابزاری قدرتمند است که می‌تواند فیلم‌ها را دیدنی‌تر و تولید را آسان‌تر کند. اما در عین حال نگرانی‌هایی را در مورد آینده این هنر و صنعت نیز ایجاد می‌کند. اتوماسیون، کلون‌های دیجیتال، فیلم‌هایی که کاملاً توسط ماشین‌ها تولید می‌شوند، اینها تنها بخشی از چالش‌های پیش روی سینماتوگرافی هستند. پیش بینی اینکه در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد سخت است، اما من آن را اینطور مناسب و شیرین نمی‌بینم.


نقد جدیدترین آثار سینمایی هالیوودی با چاشنی ورود هوش مصنوعی به درون زندگی انسان!

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!