چرا ایجاد موزه روستایی در گیلان موفق بود اما در گلستان نه؟
به گزارش تجارت نیوز،
گلستان سرزمینی است با تنوع قومی و قبیلهای فراوان. این استان هویت و تاریخی بس غنی و در کنار آن موقعیت جغرافیایی فوقالعادهای دارد، اما با وجود این ظرفیتها سهم آن در جذب گردشگر بسیار ناچیز است. گرچه توجه به توریستی شدن استان سرفصل همه صحبتها و سخنرانی هاست اما نه تنها به این مسأله محقق نشده که داراییهای موجود نیز رو به نابودی است.
بافتهای قدیمی و روستایی گلستان، که نمادی از فرهنگ و قدمت مردمان آن محسوب میشوند، با تغییر سبک زندگی، فرسوده شده و رو به نابودی رفتهاند و حالا جای خود را به ویلاها دادهاند.
به همین دلیل اجرای طرح موزه روستایی از سال ۹۴ در گلستان مورد توجه قرار گرفت اما تاکنون به موفقیتی نرسیده است.
حسین جعفری، جامعهشناس و کارشناس حوزه اجتماعی در گفتگو با تجارتنیوز، ضرورت اجرا و دلایل عدم موفقیت این طرح در گلستان را بررسی کرده است.
تلاش برای احیای هویت بومی و قومی گلستان
*ایجاد موزه گردشگری روستایی در گلستان در چند سال اخیر، در جریان بوده است. چرا ساخت این موزه اهمیت دارد؟
طرح موزه گردشگری و احیای خانههای قدیمی برگرفته از کشورهای فرانسه، انگلستان و کشورهای توسعه یافته است. روزگاری زمانی که بافت سنتی در این کشورها در حال تغییر و خانههای روستایی در حال نابودی بودند، سیاستگذاران تصمیم گرفتند برای احیای هویت بومی و قومی خود، خانههای قدیمی روستا را در یک فضای جداگانه احیا کنند. تمام ابزار و وسایل قدیمی مانند گذشته در این خانههای روستایی چیده میشوند و ابتدای ورودی خانه نیز یک شجرنامه قرار میگیرد تا حس تعلق خانواده را بالا ببرد. البته این موضوع برای گردشگر هم جذابیت دارد. چنین اقدامی به پایداری هویت بومی و تاریخی مردمان منطقه کمک میکند و خانههایی که رها یا در حال تخریب بودند دوباره احیا میشوند.
بی توجهی به سرمایه فرهنگی در گلستان
*چرا اجرای طرح موزه روستایی در گلستان موفق نبوده است؟
در سال ۷۷ فردی در استان گیلان پیگیر ایجاد موزه روستایی شد که بعد از انجام تحقیقات و مطالعات فاز نخست این پروژه اردیبهشت ۸۵ به بهرهبرداری و ۲۰ اردیبهشت ۸۶ هم به ثبت ملی رسید. حمایت استانداری، میراث فرهنگی و دانشگاه از دلایل موفقیت این طرح در گیلان بوده است. زمانی که همت مشترکی وجود داشته باشد، کار روی روال قرار گرفته و به موفقیت میرسد. در واقع برای تحقق یک برنامه ابتدا باید دغدغه و انگیزهای برای آن وجود داشته باشد؛ اکنون مسیر گفتمان توسعه در گلستان صرفاً درباره آشوراده است؛ در حالی که دیگر پروژههای نیمهتمام از جمله موزه روستایی نباید مورد بیمهری قرار بگیرند. این گفتمان و توجه به سرمایههای فرهنگی در تبریز، گیلان و مازندارن وجود دارد و نتیجه آن توسعه بخش گردشگری در این استانها بوده اما متأسفانه این گفتمان در گلستان شکل نگرفته است.
موفقیت طرح ایجاد موزه روستایی در گیلان
*دلایل موفقیت استان گیلان در اجرای این طرح چیست؟
یکی از دلایل این است که دغدغه اجرای طرح در بین مسئولان استان وجود داشت. از طرف دیگر تنوع قومی گیلان مانند گلستان نیست. وجود قومیتهای مختلف در یک استان، هم میتواند فرصت باشد و هم تهدید. در واقع، مسئولان باید آن را به درستی مدیریت کنند. در نهایت این عوامل دست به دست هم دادهاند که طرح موزه روستایی در گیلان به موفقیت برسد. در مقابل، از زمانی که اجرای این طرح در گلستان کلید خورده است تا کنون، چند مدیر عوض شدهاند. ساخت موزه روستایی، طرحی زمانبر است اما مسئولان به دنبال اجرای پروژههای کوتاه مدتتر هستند تا کارنامه خود را درخشان جلوه دهند. در نتیجه طرحهایی مانند موزه روستایی روی زمین میمانند. متأسفانه توسعه در گلستان فردمحور است و این امر مشکلات بسیاری را در اجرای پروژههای مختلف ایجاد کرده است.
بیسلیقگی در تعیین موقعیت جغرافیایی موزه روستایی
*بحثهایی نیز در مورد مکانیابی موزه روستایی وجود دارد.
بله، زمانی که این طرح در گلستان آغاز شد، مجری پروژه موزه گردشگری گیلان در سال ۹۴ با یک تیم ۲۰ نفره به گلستان آمد و کار را شروع کرد. قرار بر این بود چهارچوب این کار در منطقه قرق اجرا شود. اولین چالشی که به وجود آمد موضوع مکانیابی بود چراکه باید مکان انتخاب شده برای جذب گردشگر هم مناسب باشد. بر این اساس، غربیترین یا شرقیترین نقطه در ورودی یا خروجی استان میتوانست برای اجرای این طرح و جذب گردشگر مناسب باشد. اما اکنون، تنها چند خانه در موزه روستایی گلستان، آماده شده است و با توجه به اینکه هیچ خبری از روند اجرای این پروژه منتشر نمیشود، بدون شک پیشرفتی در آن اتفاق نیفتاده است.
ضعف میراث فرهنگی در اقناع روستاییان
*ضعف اصلی در اجرای پروژههای گردشگری گلستان از جمله موزه روستایی چیست؟
توسعه مشارکت مردمی در این حوزه بسیار مهم است و بدون توچه به آن پروژهها به موفقیت نمیرسد. در جریان اجرای طرح موزه روستایی، مردم در مرمت خانههای قدیمی خود مشارکت نداشتند. ریشه این مسأله به حوزه ارتباطی و اقناعی اداره کل میراث بر میگردد. باید دید که میراث فرهنگی تا چه اندازه تلاش کرده است که روستاییان و بومیانی را که خانههای آنها در حال تخریب است، برای همکاری با طرح توجیه کند.
*چرا بودجههای در نظر گرفته شده به این حوزه نتیجه بخش نبوده است؟
شاید دلیل این مسأله نیز به عملکرد اقناعی و عدم مشارکت مردم برگردد. البته موضوع مهمتر اینکه باید برنامهریزان حوزه اقتصادی استان به این درک برسند که سرمایههای فرهنگی میتواند مبنای توسعه اقتصادی باشند. متأسفانه اکنون چنین درکی وجود ندارد.