فانی لند‌

چگونه تشخیص دهیم که کارمان با هدف والای زندگی‌مان همسو است؟

 راهنماتو-پیدا کردن آنچه در زندگی برایش ساخته شده‌اید همیشه سفری سرراست نیست. این امر جستجویی شخصی و مستلزم درون‌نگری، تاب‌آوری و پذیرش ناشناخته‌ها است.

به گزارش راهنماتو، گاهی رسالت زندگی افراد اصلا مأموریتی بزرگ نیست. گاهی صرفا شناسایی نشانه‌های ظریف است که شما را به هدف حقیقی‌تان در زندگی هدایت می‌کند. این نشانه‌ها معمولا خیلی واضح یا چشمک‌زن نیستند؛ آن‌ها نجوا می کنند و آرام شما را در مسیری که برایش ساخته شده‌اید، قرار می‌دهند. این نشانه‌ها چیستند؟

با فانی لندهمراه باشید تا 7نشانه را مرور کنیم که می‌گویند شما در مسیر رسالتی که برایش ساخته‌ شده‌اید، قرار دارید:

1.لذت از سفر

یافتن رسالت زندگی به معنای رسیدن به مقصدی ویژه یا دستیابی به هدفی خاص نیست. بلکه خود سفر و رضایتی که در این مسیر به شما دست می‌دهد، مهم است. خوشی ناشی از این اتفاق گذرا نیست. یک اشتیاق عمیق است که با وجود همه اوج و حضیض‌ها، شکست‌ها و پیروزی‌ها احساس‌اش می‌کنید. این خوشی به شرایط بیرونی یا تأییدات بیرونی وابسته نیست بلکه ناشی از رضایتی درونی ناشی از انجام کاری است که با ارزش‌ها و اشتیاق‌های اصلی‌تان مطابقت دارد. معنایش این نیست که همه لحظات شما پرسعادت سپری می‌شوند. شما ممکن است گاهی مجبور شوید سخت کار کنید و در این مسیر موانع و شکست‌هایی رخ می‌دهند. اما در زیرلایه همه این موارد، حسی از درستی در وجودتان هست.

2.چالش‌هایش می‌ارزند

وقتی رسالت‌تان را پیدا کرده باشید حتی چالش‌ها هم برایتان لذت‌بخش است. چالش‌ها صرفا موانعی برای فائق‌آمدن نیستند بلکه فرصت‌هایی برای رشد و یادگیری هستند. این چالش‌ها شما را به بیرون از ناحیه امن‌تان سوق می‌دهند، وادارتان می‌کنند که خودتان را تطبیق دهید و در این فرایند، ابعاد و ظرفیت‌های حقیقی‌تان را افشا می‌کنند.

3.اصالت را احساس می‌کنید

هیچ‌چیزی برایتان شکل تظاهر ندارد. صرفا برای خوشایند دیگران کار انجام نمی‌دهید. فکر نمی‌کنید که این کاری است که محکوم به انجام‌اش هستید و چاره دیگری ندارید. فکر نمی‌کنید که صرفا باید تلاش کنید تا موفق شوید. وقتی رسالت واقعی‌تان را پیدا می‌کنید، می‌تواند در مقابل فشار تبدیل شدن به فردی که دوست ندارید، مقاومت کنید. از اینکه از حقیقت خودتان دفاع کنید معذب نمی‌شوید. منظور این نیست که صرفا برای مخالفت تبدیل به یک یاغی شوید بلکه منظور این است که می‌توانید به نوع نگاه‌تان به زندگی و استعدادهایی که دارید افتخار کنید.

4.جریان طبیعی

وقتی رسالت واقعی‌تان را پیدا می‌کنید، متوجه می‌شوید که هیچ سختی‌ای برای انجامش ندارید. درست مثل آب جاری رودخانه که در جریان است، شما هم خیلی نرم و آسان آن را انجام می‌دهید. درست است که چالش‌هایی وجود دارد اما خیلی با استعدادهایتان مغایرت ندارد. ساعت‌ها ممکن است غرق آن کار شوید، بدون آنکه احساس خستگی و ناراحتی کنید. زمان به سرعت سپری می‌شود اما برای شما فقط چند دقیقه گذشته است.

5.تمایل به اثرگذاری مثبت بر جهان دارید

وقتی تمایل دارید یک اثر مثبت بر جهان بگذارید، یعنی رسالتی که برایش ساخته شده‌اید را پیدا کرده‌اید. فقط به دنبال رضایت شخصی یا موفقیت مالی نیستید بلکه به دنبال همراستا کردن رفتارتان با عمیق‌ترین ارزش‌ها و استفاده از مهارت‌ها و منابع‌تان برای ایجاد تغییرات مثبت در مقیاس بزرگ هستید.  اگر حس می‌کنید که کار شما در خدمت هدف بزرگ‌تری است یعنی رسالت خودتان را کشف کرده‌اید.

6.ابهامات اذیت‌تان نمی‌کند

در جهانی که معمولا کنترل و پیش‌بینی‌پذیری ارزشمند دانسته می شود، این یکی ممکن است خلاف قاعده به نظر برسد. پیدا کردن رسالت به این معنی نیست که همه پاسخ‌ها را در اختیار دارید یا مسیری که پیش رویتان است، واضح و روشن است. درحقیقت، اغلب عکس این قضیه است. معنایش این است که ندانستن همه چیز اذیت‌تان نمی‌کند، آغوش‌تان به روی اکتشافات تازه باز است و مشتاق هستید تا خودتان را سازگار کنید و تغییر بدهید. وقتی در مسیرمان قرار می‌گیریم، باید یاد بگیریم که از عدم قطعیت‌های مسیرمان رد شویم. به جای اینکه این عدم قطعیت‌ها را موانع در نظر بگیریم، باید بتوانیم آن‌ها را به عنوان فرصت‌هایی برای رشد و یادگیری ببینیم.  هر چالشی دعوتی برای استفاده مناسب از ظرفیت‌ها خلاقانه و توسعه راه‌حل‌های نوآورانه است.  آیا عدم قطعیت‌ها اذیت‌تان نمی‌کنند و مشتاق هستید تا خطرپذیری کنید و مشتاقانه قلمروهای ناپیموده را بپیمایید؟ خیلی خوب است. شما در مسیر رسالت‌تان هستید.

7.همراستا با عمیق‌ترین ارزش‌هایتان هستید

آخرین نکته که اهمیت بالایی دارد، آن است که اگر آنچه انجام می‌دهید بازتابی از ارزش‌های هسته‌ای‌تان باشد، حس می‌کنید که هماهنگی و انسجام در سراسر زندگی‌تان وجود دارد.  خیلی ساده، شکافی بین هویت‌تان و کاری که انجام می‌دهید احساس نمی‌کنید بلکه حس می‌کنید کاری که انجام می‌دهید در امتداد هویت‌تان است. همراستایی با ارزش‌ها همیشه مشخص و سرراست نیست. به خودآگاهی و درون‌نگری نیاز دارد؛ اینکه مشتاق باشید به عمیق‌ترین لایه‌های وجودتان نفوذ کنید و متوجه شوید که واقعا چه چیزهایی برایتان از همه بیش‌تر اهمیت دارد.  این امر نیازمند آن است که هنجارها و انتظارات جامعه را زیر سوال ببرید و جرأت کنید تا موفقیت را با واژگان خودتان تعریف کنید.

عاطفه رضوان نیا

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!