فانی لند‌

چگونه سقف قیمت یک ارز دیجیتال را تشخیص دهیم؟

آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که به‌ انتظار سود بیشتر می‌نشینید؛ اما با رسیدن قیمت به اوج، به امید سود بیشتر دست روی دست می‌گذارید تا قیمت بازگشت کند و سودتان دود شود و به هوا برود؟ اگر پاسختان مثبت است، نگران نباشید! شما تنها نیستید؛ چراکه بسیاری از معامله‌گرها دچار این خطا می‌شوند و با طمع برای سود بیشتر، فرصت ذخیره سود در اوج قیمت را از دست می‌دهند.

تشخیص نقطه اوج قیمت هیچ‌گاه کار آسانی نیست. مانند اکثر ابزارهای مالی، ارزهای دیجیتال هم دچار افت‌وخیز فراوان می‌شوند. هیچ دارایی دیجیتالی مسیر صعودی رشد را یک‌سره و بدون سقوط‌های مکرر طی نمی‌کند. معمولاً هنگامی‌که دارایی رشد درخورملاحظه‌ای تجربه کند، درنهایت به‌ناچار به اشباع خرید یا تغییر بارز در احساسات بازار تن می‌دهد و دچار افت ارزش می‌شود.

روی کاغذ، تریدرها برای کسب سود حداکثری باید در کمترین قیمت دارایی را بخرند و در بیشترین قیمت آن را بفروشند؛ اما در عمل، کمتر تریدری می‌تواند بهترین نقطه را برای خروج به‌موقع از موقعیت خود پیدا کند. در چنین شرایطی، تریدر ممکن است دوباره دچار خطا شود و پس از سقوط قیمت، به امید بازگشت دارایی‌ای را نگه‌داری کند که بخت بسیار اندکی برای رشد مجدد دارد.

خوشبختانه اندیکاتورهای فراوانی وجود دارند که می‌توانند به تریدر در تشخیص نقاط ورود و خروج کمک کنند. در این مقاله که به‌کمک یادداشتی از وب‌سایت کوین‌مارکت‌کپ نوشته‌ شده است، برخی از این اندیکاتورهای قدرتمند را مرور می‌کنیم تا درباره بهترین و سودآورترین نقاط خروج از بازار دیدگاه جامع‌تری پیدا کنید. اگر شما هم به‌دنبال سود بیشتر از معاملاتتان هستید، مطالعه این مقاله را از دست ندهید.

بهترین اندیکاتورها برای شناسایی سقف قیمت

در این بخش، به چهار اندیکاتور محبوب‌ و پرکاربرد برای شناسایی سقف قیمت بیت کوین نگاهی می‌اندازیم. تمرکز ویژه ما روی نمودار بیت کوین است؛ زیرا حرکات بیت کوین اغلب کل بازار ارزهای دیجیتال را رهبری می‌کند و آلت کوین‌ها معمولاً براساس صعود و نزول بیت کوین، روند خود را پیش می‌گیرند.

درواقع با شناسایی نقاط اوج قیمت بیت کوین، راحت‌تر می‌توان سقف قیمت سایر آلت کوین‌ها را هم پیدا کرد. بااین‌همه، روش‌های پیشنهادی زیر را می‌توانید منحصراً برای شناسایی اوج قیمت سایر ارزهای دیجیتال هم به‌کار بگیرید.

شاخص قدرت نسبی

شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) یا به‌اختصار RSI یکی از اندیکاتورهای تکنیکال ساده‌ و پرکاربرد برای تعیین کف و سقف قیمت است. کار با این اندیکاتور نسبتاً آسان است و شناخت و محاسبه آن پیچیدگی خاصی ندارد.

بیشتر بخوانید: آموزش ترید با اندیکاتور RSI استوکاستیک

اسیلاتور مومنتوم RSI قیمت‌های بسته‌شدن دارایی خاصی را در دوره معاملاتی مشخصی دنبال می‌کند. این اندیکاتور را به‌کمک سه عنصر ساده محاسبه می‌کنیم: ۱. قدرت نسبی (RS)؛ ۲. میانگین سود؛ ۳. میانگین ضرر.

در فرمول محاسبه شاخص قدرت نسبی، باید میانگین سود ۱۴ روز گذشته و میانگین ضرر ۱۴ روز گذشته را در نظر بگیرید. قدرت نسبی هم با تقسیم میانگین سود بر میانگین ضرر به‌دست می‌آید. مقدار اسیلاتور RSI را می‌توان به‌کمک فرمول زیر محاسبه کرد:

خوشبختانه اکثر پلتفرم‌های تحلیلی و معاملاتی مشهور به‌صورت خودکار RSI را محاسبه می‌کنند و آن را روی نمودار قیمت نمایش می‌دهند.

اگر مقدار RSI بیش از ۷۰ محاسبه شود، دارایی مدنظرتان احتمالاً در ناحیه اشباع خرید قرار دارد. به‌همین‌ترتیب، مقدار RSI کمتر از ۳۰ نشان‌دهنده ناحیه اشباع فروش است؛ بنابراین، اگر شاخص قدرت نسبی عدد دُرُشتی را نشان دهد، احتمالاً زمان مناسب برای خروج از موقعیت فرارسیده است. درمقابل، مقدار اندک RSI نشان می‌دهد که بهتر است به فکر ورود به بازار باشید.

از‌آن‌جا‌که بازار ارزهای دیجیتال به‌شدت دچار نوسان است، چندان بعید نیست که مکرراً در نمودار RSI خود اعداد بسیار زیاد یا بسیار کم را مشاهده کنید. بااین‌حال، معمولاً اگر رقم RSI خیلی زیاد یا خیلی کم باشد، احتمالاً باید منتظر شکل‌گیری کف یا سقف قیمت باشید. با وجود این اوصاف، بهتر است RSI را با سایر اندیکاتورهای کارآمد ترکیب کنید و برای تصمیم‌گیری آگاهانه صرفاً به یک شاخص تکیه نکنید.

اندیکاتور چرخه پی

اندیکاتور چرخه پی یا پی سایکل (Pi Cycle) ابزاری برای شناسایی سقف قیمت بیت کوین است که با بررسی ارتباط بین دو میانگین متحرک ۱۱۱ و ۳۵۰روزه به‌دست می‌آید. این اندیکاتور می‌تواند نقاطی را شناسایی کند که با حداکثر هیجان‌های مثبت بازار ارتباط دارند و نشان می‌دهند که احتمالاً به‌زودی روندی نزولی آغاز خواهد شد.

هنگامی‌که میانگین متحرک ۱۱۱روزه به‌سمت بالا حرکت و از خط میانگین متحرک ۳۵۰روزه عبور کند، اندیکاتور سیگنالی قدرتمند مبنی‌بر احتمال شکل‌گیری سقف قیمت بیت کوین ارائه می‌دهد. از‌نظر تاریخی نیز، عبور این دو میانگین متحرک را هم‌زمان با سقف‌های قیمت در چرخه‌های پیشین حرکت بیت کوین شاهد بوده‌ایم.

بدین‌ترتیب، هرگاه میانگین متحرک ۱۱۱روزه میانگین متحرک ۳۵۰روزه را به‌سمت بالا قطع کرد، بهتر است به فکر خروج از موقعیت باشید. بااین‌حال، رجوع به سایر اندیکاتورها را فراموش نکنید و نیز بررسی کنید که آیا سایر اندیکاتورهای برتر این نتیجه را تأیید می‌کنند یا خیر.

جالب است بدانید شاخص چرخه پی نام خود را از این موضوع گرفته است که ۳۵۰ تقسیم بر ۱۱۱ مساوی با ۳.۱۵۳ می‌شود. حاصل این تقسیم را تقریباً می‌توان مساوی با مقدار ثابت ریاضی عدد پی (π) در نظر گرفت.

شاخص ترس و طمع بیت کوین

شاخص ترس و طمع (Fear and Greed Index) ارزهای دیجیتال مقداری از ۰ تا ۱۰۰ را نشان می‌دهد. عدد ۰ نشان‌دهنده «ترس شدید» و عدد ۱۰۰ نشان‌دهنده «طمع شدید» در بازار است. به‌طور کلی، امتیاز بسیار کم شاخص ترس و طمع نشان می‌دهد که دارایی به کف قیمت خود نزدیک شده است؛ درحالی‌که امتیازهای بسیار زیاد نشان‌دهنده سقف‌های قیمت هستند.

عوامل گوناگونی در محاسبه شاخص ترس و طمع بازار دخیل هستند. اطلاعات مختلفی ازجمله نوسان‌ها (۲۵درصد)، مومنتوم بازار (۲۵درصد)، شبکه‌های اجتماعی (۱۵درصد)، نظرسنجی‌ها (۱۵درصد)، سلطه بر بازار (۱۰درصد) و روندهای بازار (۱۰درصد) برای ارزیابی ترس و طمع کلی بازار در نظر گرفته می‌شوند. این داده‌ها با‌هم امتیازی واحد را شکل می‌دهند که احساسات کلی بازار را می‌سنجد.

بیشتر بخوانید: چگونه از طوفان احساسات در بازار کریپتو جان سالم به در ببریم؟

از‌لحاظ تاریخی، هرگاه ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال به اوج خود نزدیک شود، این شاخص هم به بیشترین سطح خود می‌رسد. درمقابل، رسیدن ارزش بیت کوین به کمترین حد خود اغلب با کمترین میزان شاخص ترس و طمع همراه بوده است.

نمودار رنگین‌کمانی بیت کوین

نمودار رنگین‌کمانی بیت کوین (Bitcoin Rainbow Chart) همان‌طور‌که از نامش پیداست، نموداری شبیه به رنگین‌کمان است. این نمودار از رگرسیون لگاریتمی ساده‌ای تشکیل شده است که تکامل قیمت بیت کوین را در طول زمان ترسیم می‌کند. نمودار رنگین‌کمانی بیت کوین قیمت تاریخی این کوین را روی نمودار رنگی قرار می‌دهد و با نوارهایی با رنگ مشخص نشان می‌دهد که آیا قیمت در کمترین حد خود قرار دارد یا نزدیک به سقف است.

هرچه قیمت به قلمرو قرمز نزدیک‌تر شود، به این معنی است که قیمت به سقف خود نزدیک‌تر است و ممکن است حباب قیمتی رخ بدهد. درمقابل، هرچه قیمت به قلمرو آبی نزدیک‌تر شود، به این معنی است که قیمت نزدیک به کف است. همان‌طورکه در تصویر زیر مشاهده می‌کنید، هرگاه قیمت بیت کوین به قلمرو نارنجی و قرمز نزدیک می‌شود، احتمال بازگشتی سریع و شدید وجود دارد.

ناگفته نماند که نمودار رنگین‌کمانی بیت کوین با استفاده از داده‌های تاریخی شکل گرفته است و هیچ مبنای علمی برای آن وجود ندارد؛ اما بسیاری از تریدرها هنوز از نمودار رنگین‌کمانی برای پیش‌بینی قیمت آینده بیت کوین استفاده می‌کنند.

نمودار رنگین‌کمانی می‌تواند ابزاری جانبی برای افرادی باشد که به‌دنبال تعیین بهترین نقاط ورود به بازار بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال مرتبط با بیت کوین و خروج از آن‌ها هستند. گفتنی است این نمودار برای اتریوم نیز طراحی شده است. با جست‌وجوی «نمودار رنگین‌کمانی اتریوم»، می‌توانید آن را پیدا کنید.

ابر ایچیموکو

ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) از چند خط مختلف برای به‌تصویرکشیدن حمایت و مقاومت استفاده می‌کند. کل اندیکاتور بر‌مبنای این پنج خط شکل می‌گیرد:

خط تبدیل (Conversion Line) یا تنکنسن (Tenkan-sen): میانگین متحرک ۹ کندل قبلیخط پایه (Base Line) یا کیجونسن (Kijun-Sen): میانگین متحرک ۲۶ کندل قبلیناحیه پیشرو اول (Leading Span A) یا سنکو (Senkou) اول: میانگین متحرک خطوط تبدیل و پایه که ۲۶ دوره آینده را پیش‌بینی می‌کند.ناحیه پیشرو دوم (Leading Span B) یا سنکو دوم: میانگین متحرک ۵۲ کندل قبلی که ۲۶ دوره آینده را پیش‌بینی می‌کند.ناحیه مؤخر (Lagging Span) یا چیکو (Chikou): قیمت بسته‌شدن کندل فعلی که ۲۶ دوره گذشته را در نظر می‌گیرد.

همان‌طور‌که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، فضای میان نواحی اول پیشرو و دوم پیشرو بر این اساس رنگ می‌شود که کدام‌یک بالاتر از دیگری قرار گرفته‌اند. هنگامی‌که ناحیه پیشرو اول بالاتر از ناحیه پیشرو دوم باشد، ابر میان آن‌ها سبزرنگ می‌شود و هنگامی‌که ناحیه پیشرو دوم بالاتر باشد، ابر وسط قرمزرنگ است.

ابر کومو (Kumo Cloud) ویژگی خاص سیستم ایچیموکو و نامی است که به این منطقه رنگارنگ داده شده است. با‌توجه‌به اینکه این ابر از ۲۶ کندل برای محاسبات خود استفاده می‌کند، می‌تواند پیش‌بینی منحصربه‌فردی از روند قیمت داشته باشد.

هنگامی‌که قیمت بالاتر از این ابر قرار می‌گیرد، سیگنال روند صعودی را دریافت می‌کنید. در طول روندهای صعودی، ابر کومو به‌عنوان ناحیه حمایت عمل می‌کند؛ اما اگر قیمت به محدوده‌ای زیر ابر سقوط کند، احتمالاً روند صعودی هم مومنتوم خود را از دست داده و ممکن است به‌زودی روند نزولی آغاز شود.

چه‌ زمان و چطور سود ذخیره کنیم؟

اگر شما هم با هدف کسب بیشترین بازده معامله می‌کنید، باید بتوانید بهترین زمان برای ذخیره سود را به‌درستی تشخیص دهید. اگرچه هدف هر تریدری خرید در کف قیمت و فروش در سقف قیمت است، اغلب تریدرها با مسئله تعیین ایدئال‌ترین نقاط برای خروج به‌موقع از بازار و کسب سود روبه‌رو هستند.

همچنین، اگرچه اندیکاتورهای بالا و بسیاری از شاخص‌های معتبر دیگر می‌توانند به شما در تعیین سقف قیمت کمک کنند، خروج از بازار آن‌هم زمانی‌که هنوز خریداران مشتاق به ورود سرمایه هستند، می‌تواند ازنظر ذهنی کار دشواری باشد.

برای عبور موفقیت‌آمیز از این شرایط، تریدرهای باتجربه استراتژی‌های مختلفی را پیش می‌گیرند که در‌ادامه، برخی از آن‌ها را فهرست می‌کنیم:

کسب سود جزئی در نقاط عطف قیمت: به‌جای اینکه به‌یک‌باره سود را ذخیره و کل سرمایه‌ را از بازار خارج کرد، می‌توان آن را به بخش‌های مختلفی تقسیم و اندک‌اندک در طول مسیر صعودی سود را ذخیره کرد. این استراتژی کمک می‌کند تا هربار مقداری سود ذخیره کنید؛ اما هنوز فضایی برای کسب سود بیشتر برایتان باقی بماند.استفاده از حد ضرر متحرک: سفارش‌های حد ضرر اجازه می‌دهند تا اگر قیمت پس از روند صعودی از ناحیه‌ای تعیین‌شده کمتر شد، دارایی خود را بفروشید و سود را ذخیره کنید. حد ضرر متحرک ناحیه ثابتی را در نظر نمی‌گیرد و صرفاً براساس یک درصد یا مبلغ دلاری مشخص کار ذخیره سود را انجام می‌دهد.

بیشتر بخوانید: آموزش ترید با استفاده از حد ضرر متحرک یا تریلینگ استاپ

ذخیره سود با هر صعود ناگهانی: در بازار ارزهای دیجیتال، روندهای صعودی سهمی اغلب به اصلاح‌های شدید ختم می‌شوند. با فروش بخشی از دارایی و ذخیره مقداری سود پس از هر صعود نمایی، می‌توانید مقداری سود به‌دست آورید و همچنان سرمایه لازم برای روند صعودی بعدی را در بازار نگه دارید.

به یک شاخص اکتفا نکنید

اگر از اندیکاتورها جداگانه استفاده کنید، امکان دارد دچار اشتباه شوید؛ زیرا حتی قدرتمندترین اندیکاتورها هم ممکن است سیگنال نادرست ایجاد کنند. بنابراین، بهتر است از ترکیب چند اندیکاتور مختلف استفاده کنید و فقط هنگامی‌ دست به معامله بزنید که چند اندیکاتور سیگنال‌های مشابهی ایجاد و یکدیگر را تأیید کنند. این رویکرد دقت تریدرها را برای تشخیص حرکات قیمت بیشتر می‌کند و اغلب نتیجه مطلوب‌تری به‌همراه دارد.

چند روش برای ترکیب اندیکاتورها

برای استفاده از چند معیار مختلف، می‌توان روش‌های زیر را امتحان کرد:

پیش از اینکه دست به کار شوید، بهتر است منتظر بمانید تا دو یا چند اندیکاتور سیگنال‌های مشابه ارائه دهند. برای مثال، قبل از اینکه دارایی را برای ذخیره سود بفروشید، بد نیست صبر کنید تا RSI عدد بالاتر از ۷۰ را نشان دهد و شاهد عبور میانگین‌ متحرک ۱۱۱روزه از میانگین متحرک ۳۵۰روزه در اندیکاتور چرخه پی باشید.روش دیگر برای اطمینان از سیگنالی که دریافت کرده‌اید، این است که شاخصی را بررسی کنید که مجموعه‌ای از اندیکاتورها را دربر می‌گیرد. به‌عنوان نمونه، شاخص ترس و طمع چندین اندیکاتور مختلف را با‌هم ترکیب می‌کند و نمره‌ای تلفیقی ارائه می‌دهد.بهتر است منتظر تأیید و هم‌گامی اسیلاتورهای مومنتوم و روند باشید. ترکیب RSI و مکدی یا اندیکاتورهای استوکستیک می‌تواند سقف و کف بازار را بهتر نشان دهد.استراتژی دیگر برای اطمینان از صحت سیگنال، مقایسه عملکرد اندیکاتورها در تایم‌فریم‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت و بلندمدت است. استفاده از چند اندیکاتور در تایم‌فریم‌های مختلف بهتر می‌تواند پیش‌بینی کند که روند صعودی یا نزولی چقدر ممکن است دوام بیاورد.در‌کنار راهکارهای ارائه‌شده، بهتر است سیگنال‌های حجم معامله‌ها و نوسان‌های بازار را هم در نظر بگیرید. حجم بیش‌ازحد معامله‌ها و نوسان‌های غیرمعمول اغلب نشان‌دهنده احتمال بازگشت قیمت است.

اگر از چند اندیکاتور مختلف، به‌ویژه اندیکاتورهایی که از داده‌ها و روش‌های مختلف استفاده می‌کنند، سیگنال سقف قیمت دریافت کنید، می‌توانید بیشتر مطمئن شوید که نقطه اوج بازار را درست تشخیص داده‌اید.

بک‌تست گرفتن از سیگنال‌های سقف قیمت

آخرین کاری که برای اطمینان از عملکرد صحیح اندیکاتور یا استراتژیمان می‌توان انجام داد، بک‌تست گرفتن است. این فرایند شامل به‌کارگیری استراتژی‌ها یا اندیکاتورهای مختلف برای بررسی داده‌های تاریخی بازار می‌شود. هدف بک‌تست ارزیابی اعتبار و دوام شاخص یا استراتژی مدنظر است.

به‌عنوان تریدر ارزهای دیجیتال، ابزارها و روش‌های بک‌تست خیلی به کارتان می‌آید. این روش‌ها کمک می‌کنند تا استراتژی تریدتان را اصلاح کنید و با ضعف‌های احتمالی آن آشنا شوید. برای مثال، از اندیکاتورهای شاخص قدرت نسبی و چرخه پی می‌توان بک‌تست گرفت و دید در گذشته، این اندیکاتورها چه زمانی توانسته‌اند دقیق‌ترین سیگنال را ارائه کنند.

تریدرها با بررسی عملکرد قیمت در شرایط گذشته بازار می‌توانند تحلیل کنند که تنظیمات و ترکیب‌های مختلف اندیکاتورها چگونه و با چه دقتی نقاط سقف و کف بازار را شناسایی می‌کنند. برای نمونه، شاخص قدرت نسبی را در محدوده ۶۵ تا ۸۵ می‌توان تست کرد تا عددی را به‌دست آورد که اغلب سطح بهینه اشباع خرید (اوج قیمت) را نشان می‌دهد.

چگونه بک‌تست بگیریم؟

بهترین روش بک‌تست استفاده از داده‌های تاریخی دقیق در دوره‌های زمانی طولانی است. اگر داده‌های کافی در‌اختیار داشته باشید، به‌راحتی می‌توانید سیگنال‌های کف و سقف قیمت را در تمام چرخه‌های گذشته بازار بررسی و عملکرد آن‌ها را ارزیابی کنید. 

دراین‌میان، باید اشاره کنیم که برای انجام مؤثرترین و بهترین بک‌تست، باید شبیه‌سازی واقع‌بینانه‌ای از شرایط تجاری دنیای واقعی داشته باشید. عواملی مانند لغزش قیمت هنگام ترید و اختلاف قیمت (اسپرِد) و کارمزدها هم باید هنگام بک‌تست در آزمایشتان گنجانده شوند تا نتیجه دقیق‌تری به‌دست بیاید.

سپس، عملکرد اندیکاتورها و استراتژی‌ها را به‌کمک معیارهایی مانند درصد معاملات برنده، فاکتور بازدهی (نسبت سود کل به زیان کل)، افت سرمایه و نسبت شارپ (نسبت سود به ریسک) می‌توان سنجید. پیش‌بینی‌پذیرترین اندیکاتورها در محیط‌های مختلف‌ بازار اغلب عملکرد ثابت و مشخصی دارند.

بیشتر بخوانید: آشنایی با ۵ استراتژی مدیریت ریسک در ارزهای دیجیتال

بدیهی است که عملکرد گذشته نمی‌تواند به‌طور کامل نتایج آینده را تضمین کند. بااین‌همه، تریدرهایی که سخت‌کوشانه از استراتژی‌های بک‌تست استفاده می‌کنند، عموماً در به‌کارگیری تجربی روش‌های مختلف مناسب با ریسک‌پذیری و اهداف سود خود موفق‌تر هستند. درواقع، انجام بک‌تست در‌کنار استفاده از اندیکاتورها می‌تواند تجربه و شهود شما را برای تفسیر سیگنال‌ها بهتر کند.

جمع‌بندی

در بازار ارزهای دیجیتال که به نوسان‌های شدید و پیش‌بینی‌ناپذیر مشهور است، تشخیص درست و دقیق زمان مناسب برای ورود به بازار و خروج از آن می‌تواند سرنوشت‌ساز باشد. در مقاله‌ای که مطالعه کردید، روش‌ها و استراتژی‌هایی را معرفی کردیم که به شما کمک می‌کنند تا با تشخیص سقف‌های تقریبی قیمت، سودتان از بین‌ نرود. پنج اندیکاتور شاخص قدرت نسبی، چرخه پی، شاخص ترس و طمع، نمودار رنگین‌کمانی و ابر ایچیموکو می‌توانند گنجینه‌ای ارزشمند برای بهترین تشخیص نقطه اوج بازار باشند.

بااین‌حال، نباید فراموش کنید که این اندیکاتورها و روش‌ها، تنها در ترکیب با یکدیگر می‌توانند بهترین نتیجه را ارائه دهند. همچنین، به برخی دستورالعمل‌ها مانند ذخیره سود تدریجی و استفاده از حد ضرر متحرک هم اشاره کردیم که به شما کمک می‌کنند تا با ریسک کمتری از بازار خارج شوید.

در مطلب حاضر، بر اهمیت بک‌تست و بررسی داده‌های تاریخی عملکرد سایر اندیکاتورهای کاربردی نیز تأکید کردیم. در پایان، باید یادآوری کنیم که این مقاله صرفاً برای آشنایی بیشتر شما با تعدادی از روش‌های تشخیص نقاط اوج قیمت نوشته شده است و به‌هیچ‌وجه نباید به‌عنوان توصیه سرمایه‌گذاری در نظر گرفته شود. خودتان باید درباره تک‌تک این اندیکاتورها و استراتژی‌ها تحقیق کنید و هرگز چشم‌بسته دست به ترید نزنید.

برچسب ها

,

مطالب مشابه را ببینید!