فانی لند‌

کدام کاراکترها پادبتمن هستند؟

بتمن که در سال ۱۹۳۹ رونمایی شد به مرور با المان‌های نوآر، اوریجین تراژیک و تلاش پرچالشش در نابود کردن جنایت تبدیل به سنگ‌بنایی برای بسیاری از کاراکترها شد. در طول زمان کاراکترهای کمیک بوکی فراوانی پدید آمدند که چه مستقیم و چه نامستقیم از این ویژگی‌های شوالیه‌ی تاریکی به گونه‌ای بهره برده‌اند تا در جایگاه «پادبتمن» قرار بگیرند. شخصیت‌های پادبتمن در واقع در نقطه‌ی رو به روی شوالیه‌ی شنل‌پوش گاتهام قرار می‌گیرند و به شکلی متضاد بتمن هستند. در این نوشنار به سراغ ۱۰ تا از این کاراکترهای پادبتمن می‌رویم.

سوپرمن

مرد پولادین یکی از بزرگ‌ترین قهرمانان دنیای کمیک‌ها به شمار می‌آید. شاید حتی بتوان گفت سوپرمن مسیری را پایه‌گذاری کرد که بتمن آن را دنبال می‌کند. این دو شخصیت نقاط مشترک بزرگی با هم دارند؛ هر دویشان پدر و مادر خود را از دست دادند و کسی دیگر در جایگاه سرپرستی به آن‌ها یاد داد تا فرد بهتری باشند تا تبدیل به قهرمانانی شوند که از جنگیدن دست نمی‌کشند. با این وجود، واپسین پسر کریپتون هرگز همچون دوست خود در تاریکی غرق نشد.

بتمن یک کاراکتر تیره و تاریک است. به زور به دیگران تکیه می‌کند و امید چیزی نیست که بتوان چندان او را به آن پیوند داد. از سوی دیگر سوپرمن دقیقاً مخالف همه‌ی این موارد است. تا جایی که بتواند به همه‌ی اعتماد می‌کند، حتی گاهی دشمنانش. وجود مرد پولادین با امید تعریف می‌شود. شاید دلیل جذابیت جفت بتمن و سوپرمن نیز همین باشد؛ چرا که آن‌ها دو شخصیت مکمل به شمار می‌آیند.

اسپایدرمن

با این که مرد عنکبوتی یکی از کاراکترهای دنیای دی‌سی نیست ولی می‌توان شباهت‌هایی با او را در مرد خفاشی یافت. پیتر پارکر کسی را که به عنوان پدر خود می‌شناخت به خاطر جنایت از دست داد. او نیز همچون بروس وین باهوش است و می‌تواند هر آن چه که نیاز دارد را بسازد، راهی برای شکست دشمنان بدون از بین بردنشان پیدا کند و با این که از خودش مطمئن نیست ولی الهام‌بخش افراد پیرامونش است.

البته المان‌های فراوانی هم در اسپایدرمن می‌توان یافت که او را در جایگاه یک شخصیت پادبتمن قرار دهد. در ابتدا باید گفت که او تنگ‌دست محسوب می‌شود. پیتر پارکر آماده است تا همین زندگی فقیرانه‌ی خود را نیز فدای فعالیت ابرقهرمانی‌اش کند؛ چیزی که شاید تنها بازمانده‌ی خاندان وین درک درستی از آن نداشته باشد. پیتر پارکر تلاش دارد تا به دیگران تکیه کند و دوستان بسیاری در انجمن‌های ابرقهرمانی دارد. از روحیه‌ی شوخ‌طبعانه‌اش هم نباید چشم‌پوشی کرد. با این که هر دوی بتمن و مرد عنکبوتی یک هدف دارند و یک کار را انجام می‌دهند ولی شیوه‌هایشان به اندازه‌ای متفاوت هستند تا شاید حتی از یکدیگر بیزار شوند.

آولمن

آولمن یکی از کاراکترهای زمین-۳ دنیای دی‌سی به حساب می‌آید؛ دنیایی که در آن پلیدی پیروز می‌شود. به جای جاستیس لیگ، در این زمین کرایم سیندیکیت فعالیت می‌کند. در زمین-۳، توماس وین جونیور، پدر، مادر و برادرش بروس را کشت و تبدیل به آولمن شد. او در جایگاه نابغه‌ی شرور کرایم سیندیکیت قرار دارد و از هوش و منابع خود برای انجام وحشتناک‌ترین کارها بهره می‌برد.

در طول سال‌ها نگارش‌های گوناگونی از این شخصیت در کمیک‌های دی‌سی حضور پیدا کرد؛ از نسخه‌ی کلاسیک پیش از بحران و ورژن زمین پادماده تا نگارش نیو ۵۲. با این که آولمن همیشه یک ویلن است و شباهت‌های شخصیتی زیادی با بتمن قهرمان ندارد اما او یک وین است که از همه‌ی توانایی‌ها و دارایی‌های خود در جهت انجام جرم و جنایت استفاده می‌کند.

نایتوینگ

دیک گریسون یکی از کاراکترهای سرشناس دی‌سی‌ست که زمانی طولانی در کمیک‌های این انتشارات حضور داشته است. احتمالاً در نگاه نخست نایتوینگ، اولین رابینی که به دست بتمن آموزش دید، یک پادبتمن به چشم نیاید. ولی باید به درون این دو شخصیت نگاه کرد. می‌توان دید که بروس وین به عنوان شریک خود کسی را برگزید که در نقطه‌ی مقابلش قرار می‌گیرد.

با این که بروس و دیک اوریجین همتایی دارند اما نحوه‌ی برحورد آن‌ها با تراژدی‌شان و نبرد خود با پلیدی نشان می‌دهد نایتوینگ چه اندازه یک پادبتمن است. نایتوینگ وارون بتمن به اطرافیان خود، حتی خود شوالیه‌ی تاریکی، اعتماد می‌کند. او مشکلی برای ابراز علاقه ندارد. به گونه‌ای می‌توان نایتوینگ را یک بتمن آرمانی در نظر گرفت که رفتار و روش‌هایش برعکس شوالیه‌ی شنل‌پوش گاتهام هستند.

بین

در جایگاه یک دشمن، بین به گونه‌ای در برابر بتمن قرار می‌گیرد تا یکی از سرسخت‌ترین ویلن‌های این قهرمان به شمار آید. با این حال، همتایی‌هایی می‌توان بین این دو هماورد یافت. بین نیز والدین خود را از دست داد اما نه به عنوان قربانیان یک جنایت؛ بلکه به خاطر این که آن‌ها خودشان مجرم بودند. همانند بتمن، بین خودش را آموزش داد تا تبدیل به کسی شود که می‌تواند از هر چیزی جان سالم به در ببرد و به همان اندازه که از زورش استفاده می‌کند مغزش نیز در رسیدن به خواسته‌هایش کمک‌حال اوست.

عملاً می‌توان گفت که این ویلن خودش را تبدیل به یک جنگ‌افزار کم‌نقص در جنگ برابر نیکی کرده است. او از بسیاری از روش‌های خودِ شوالیه‌ی تاریکی استفاده می‌کند ولی به دنبال این نیست که از کسی محافظت کند. بین به دنبال زنده ماندن و رساندن خود به برترین جایگاه ممکن است. در حالی که بتمن به گاتهام و ساکنانش اهمیت می‌دهد و برای نگهداری از بی‌گناهان می‌جنگند، بین تنها برای خود و خواسته‌های خودش پا به میدان می‌گذارد.

گرین ارو

شباهت‌های بسیاری را می‌توان بین گرین ارو و بتمن یافت. در ابتدای دوران حضورش در دنیای کمیک‌ها، گرین ارو اساساً همان بتمن بود که لباس رابین هود به تن می‌کرد. این کاراکتر در دوران نقره‌ای دگرگون شد تا به عنوان یک لیبرال دوآتشه شناخته شود. این نگارش مدرن گرین اروست که در جایگاه پادبتمن قرار می‌گیرد تا با تفاوت‌هایی که دارند پیوندی پر از پستی و بلندی با یکدیگر داشته باشند.

با این که هر دوی آن‌ها میلیاردرهای باهوشی هستند که خودشان را تبدیل به سلاحی در مبارزه با جرم و جنایت کرده‌اند اما اولیور کویین پر سر و صدا و پرشور است در حالی که بروس وین متفکر و ساکت رفتار می‌کند. سر و کله زدن با این دو شخصیت سخت است ولی به دو دلیل متفاوت؛ گرین ارو همیشه آماده‌ی بحث است و بتمن دیگران را کم‌تر از خود می‌بیند. تفاوت رفتاری گرین ارو و بتمن، دیدگاهشان به دنیا و جایگاه خود در آن باعث می‌شود تا این دو شخصیت در نقطه‌ی مقابل یکدیگر قرار بگیرند.

لکس لوتر

با این که لکس لوتر در نقطه‌ی رو به روی کلارک کنت قرار دارد اما می‌توان چنین پیوندی را با او و بروس وین نیز توصیف کرد. هر دوی آن‌ها انسان‌هایی همه‌فن‌حریف هستند که نام خاندان خود را به دوش می‌کشند و دارایی‌های بسیار عظیمشان را به دست آورده‌اند. این دو کاراکتر سنگ‌بنای شهرهای خود هستند. هر چیزی که بخواهند را می‌توانند بسازند و هر که با آن‌ها کار کرده است می‌تواند پتانسیل خطر لکس و بروس را تأیید کند.

البته که نهاد لکس لوتر با طمع و خودستایی پر شده است. هیچ انسان‌دوستی‌ای درون لوتر نمی‌توان یافت؛ مگر به عنوان پوشش. همه‌ی کارهایی که لکس لوتر انجام می‌دهد برای سود یک نفر است: لکس لوتر. او با دروغ، می‌گوید که می‌خواهد انسان‌ها را برترین نژاد زمین و فرای آن کند ولی در واقع این جایگاه را تنها برای خودش می‌خواهد. در حالی که لوتر برای به دست آوردن دنیایی می‌جنگد که می‌تواند در آن هر کاری که دلش می‌خواهد را انجام دهد، شوالیه‌ی تاریکی برای این می‌جنگد تا همه در امنیت و برابری باشند.

جوکر

در جایگاه بزرگ‌ترین دشمن بتمن، جای شکی نمی‌ماند که جوکر یک پادبتمن باشد. شوالیه‌ی تاریکی فرزند یک خانواده‌ی برجسته است در صورتی که جوکر هویتی فرای ماهیت جنایی خود ندارد. بتمن بیش از هر چیزی به نظم و سامان باور دارد اما شاهزاده‌ی دلقکی گاتهام برای نابودی و هرج و مرج زندگی می‌کند. شوالیه‌ی شنل‌پوش نقش محافظ دارد و جوکر نقش نابودکننده. حتی پالت رنگی که این دو کاراکتر با آن‌ها شناخته می‌شوند نیز در طیف‌های وارون قرار می‌گیرند.

شوالیه‌ی تاریکی و دلقک گاتهام دو روی یک سکه هستند. جوکر وجود دارد تا هر کاری که بتمن می‌کند را به وحشتناک‌ترین شکل ممکن از بین ببرد. شاهزاده‌ی جنایت دقیقاً دست به کارهایی می‌زند که شوالیه‌ی شنل‌پوش هرگز سراغشان نمی‌رود. وارونگی جوکر نسبت به بتمن با نمایش نقطه‌ی رو به رویش نشان می‌دهد که شوالیه‌ی تاریکی به راستی کیست.

بتمنی که می‌خندد

اگر به دنبال نمود وحشت در دنیای دی‌سی می‌گردید می‌توانید به سراغ بتمنی که می‌خندد بروید. این شخصیت زمانی یک بتمن عادی بود تا این که یک روز تصمیم می‌گیرد جوکر را بکشد. دلقک گاتهام هم آماده‌ی این سناریو بود و درون بدنش زهری ویژه را قرار داد که هنگام مرگش آزاد شد و شوالیه‌ی شنل‌پوش را به بتمنی که می‌خندد دگرگون کرد. این کاراکتر تازه ابتدا خانواده‌ی خفاشی را کشت، سپس به سراغ جاستیس لیگ رفت، بعد از آن ویلن‌ها را از بین برد و در پایان هر کسی که روی زمینش زندگی می‌کرد را نابود کرد. باروباتوس او را یافت و در جنگ خود با مولتی‌ورس شریکش کرد. بعدها دست راست پرپتوآ شد، در جایگاه خدایی قرار گرفت، پرپتوآ را کشت و کم مانده بود تا مولتی‌ورس را طبق خواسته‌ی تاریکش بازآفرینی کند.

بتمنی که می‌خندد پیش‌تر یک بتمن ساده بود ولی تصمیمش در انجام قتل دقیقاً مایه‌ی زهرآگین شدنش شد. او هر چیزی که بود را کنار گذاشت و تبدیل به چیزی همانند بدترین دشمن خودش شد. شوالیه‌ی تاریکی به دنبال این است تا مطمئن شود دیگران دوباره موفق به دیدن خانواده‌ی خود می شوند. بتمنی که می‌خندد می‌خواهد تا همه‌ی خانواده‌ها و اعضایشان را با یکدیگر به سردخانه بفرستد.

پرومتیوس

پرومتیوس همچون بتمن توانایی فراانسانی ندارد. همچون شوالیه‌ی تاریکی سرسخت است. مثل بروس وین والدین خودش را از دست داد و از دارایی به ارث رسیده از آن‌ها برای تبدیل بدنش به جنگ‌افزاری آرمانی در نبرد با دشمنانش بهره برد. تفاوت این دو کاراکتر در جزئیات است. پدر و مادر پرومتیوس به دست پلیس‌ها کشته شدند. پولی که از آن‌ها به ارث رسید آغشته به خون قربانیانشان بود. در حالی که شوالیه‌ی تاریکی به دنبال نابود کردن جنایت است، پرومتیوس می‌خواهد قهرمانان را از بین ببرد.

این شخصیت به عنوان یک پادبتمن پدید آمد؛ از اوریجینش گرفته تا روش‌هایش. او هر آن چه که شوالیه‌ی شنل‌پوش می‌کند را برای دلایل وارون انجام می‌دهد. این دو مثل روز و شب هستند؛ البته نکته‌ی جالبش این است که شوالیه‌ی تاریکی نمود روز است. اگر سرنوشت مسیری متفاوت را برگزیده بود، شاید بروس وین تبدیل به کاراکتری همچون پرومتیوس می‌شد؛ یک هیولا که به دنبال نابود کردن هر چه خوبی در دنیاست.

برچسب ها

مطالب مشابه را ببینید!