۸ اشتباه بزرگ راب استارک در بازی تاج و تخت
مرگ راب استارک در سریال بازی تاج و تخت یکی از غم انگیزترین و ناراحت کننده ترین اتفاقات کل سریال بود، اما گرگ جوان در این سرنوشت بی گناه و بدون اشتباه نبود. فصل ۱ بازی تاج و تخت شاید دقیق ترین و وفادارترین فصل سریال به رمان اورجینال A Song of Ice & Fire اثر جورج آر آر مارتین باشد که راب را پسری ۱۵ ساله نشان می دهد که مجبور می شود کشورش را به نیابت از پدر زندانی خود، در یک جنگ بزرگ رهبری کند. راب هم در سریال و هم در کتابها یکی از محبوبترین شخصیت ها بود، زیرا او تنها کسی است که موفق میشود در برابر لنیسترهای به ظاهر شکست ناپذیر، یک سری پیروزی ها را کسب می کند.
زمانی که استارک ها در عروسی ادمیور تالی و روزلین فری که در قلعه های دوقلو برگزار شد، قتل عام می شوند، تلاش های راب بی نتیجه می ماند. این رویداد که معروف به عروسی سرخ یا عروسی خونین است، یکی از نمادین ترین لحظات تاریخ تلویزیون است که از نگاه طرفداران سریال و بینندگان کلی سریال های تلویزیونی به عنوان بهترین مثال از پیچش داستانی خیانت در تاریخ تلویزیون شناخته می شود. با این حال، برای کسانی که دقیق این داستان را دنبال کرده اند، از قبل سرنخهایی در مورد اتفاقی که رخ خواهد داد، وجود داشت، از جمله اشتباهات مداوم راب که در فصل اول مرتکب میشود. او دائماً با انتخابهای دشواری مواجه است، و در حالی که بسیاری از آنها را به خوبی مدیریت میکند، برخی از آنها به هیچ شکلی پایان خوشی ندارند. در این مطلب ۸ اشتباه راب استارک که به منجر به کشتار در عروسی سرخ شد را فهرست کرده ایم.
۸- راب استارک با شروط والدر فری موافقت کرد
والدر فری مردی نیست که بتوان با او ائتلاف کرد
هدف اولیه راب استارک در جنگ این است که هر چه سریعتر به جنوب رسیده و تهدیدی برای لنیسترها باشد و در ادامه آنها را وادار به آزاد کردن ادارد استارک و خواهران راب کند. به دلیل این استیصال اولیه برای کمک به ند، راب مجبور به تصمیم گیری هایی بدون در نظر گرفتن عواقب آن می شود. دوقلوها قلعههایی هستند که روی رودخانهای قرار دارند که شمال را به ریورلندز متصل می کند، و راب قصد دارد نیروهایش را به ریورران برساند تا محاصره این منطقه توسط جیمی لنیستر را پایان دهد.
کاتلین بلافاصله به راب هشدار می دهد که والدر فری مردی نیست که بتوان به او اعتماد کرد، اما راب می داند که ادامه مسیر به سمت جنوب در امتداد کینگزرود به معنای رویارویی با نیروهای تایوین لنیستر به جای جیمی خواهد بود. مشخص است که این یک تصمیم تاکتیکی ارزشمند است که سربازان بیشتری با اضافه شدن نیروهای فری در اختیار او قرار می دهد، نیروهای تالی را به سمت او متمایل می کند و در نتیجه به اسارت جیمی لنیستر منجر می شود. متأسفانه، معامله بهای این نقشه استراتژیک این بود که راب مجبور شد با والدر فری معامله کرده و به او تعهد دهد که با دخترش ازدواج خواهد کرد.
۷- راب استارک ریکارد کارستارک را اعدام کرد
بخشیدن ریکارد کارستارک، باعث می شد راب بتواند سربازانش را در کنار خود نگه دارد
ریکارد کارستارک یکی از لردهای شناخته ششده و محترم شمال و یکی از اولین کسانی است که راب استارک را به عنوان پادشاه شمال می پذیرد. با این حال، وقتی جیمی لنیستر دو پسرش را در نبرد در ویسپرینگ وود می کشد، همه چیز خراب می شود. این اتفاق در خارج از صفحه نمایش در فصل ۱ رخ می دهد، و واقعاً برای مدتی پس از آن به این ماجرا پرداخته نمی شود، اما ریکارد انتقام جو است و برای پسران کشته شده اش خواهان قصاص است. اما راب از اعدام جیمی که اکنون در اختیار آن هاست امتناع می کند، بنابراین ریکارد دزدکی وارد سلول جیمی می شود و ویلم و مارتین لنیستر را در ریورران به قتل می رساند.
راب استارک در پاسخ به این خیانت، ریکارد کارستارک را علیرغم توصیه به او مبنی بر بخشیدنش، اعدام می کند. ادمیور به راب پیشنهاد می کند که ریکارد را به عنوان گروگان نزد خود نگه داشته و به افرادش اعلام کند که تا زمانی که در جنگ با او همراهی کنند، به اربابشان آسیبی نمی رسد. با این حال، راب معتقد است که این وظیفه اوست که لرد ریکارد را اعدام کند و این کار را انجام می دهد. به همین دلیل، سربازان کارستارک به خانه بر می گردند و راب را بدون نیروهای کافی باقی میگذارند، اتفاقی که در نتیجه آن، راب برای یافتن مردان بیشتر به والدر فری روی میآورد.
۶- راب بیش از حد به ثیون گریجوی اعتماد کرد
اعتماد به ثیون به قیمت از دست رفتن وینترفل تمام شد
ثیون گریجوی شخصیت دیگری است که راب به او اعتماد زیادی می کند، که در نهایت به آرمان او آسیب می رساند. ثیون در وینترفل و همراه با راب بزرگ شده، رابطه ای نزدیک به دو برادر دارند. با این حال، ثیون همیشه از احساسات متناقضی در مورد معنای گریجوی و آهنزاده بودن رنج میبرد، همه اینها زمانی که برای ملاقات با پدرش به پایک بازمیگردد، او و تصمیم گیری هایش را تغییر می دهند. راب قصد داشت به بیلون گریجوی عنوان پادشاه را پیشنهاد دهد، اما بیلون می خواست بهای آهنین آن را بپردازد.
زمانی که ثیون به پایک می رسد، بیلون از قبل تهاجم خود به شمال را برنامه ریزی کرده است. برای این بخش از ماجرا، راب یا ثیون را نمی توان مقصر دانست. با این حال، با اعتماد به ثیون، راب کنترل وینترفل را از دست می دهد، که هرگز بخشی از برنامه بیلون نبود. بازگشت ثیون به جزایر آهن او را به مسیری هدایت می کند که منجر به از دست دادن قلعه وینترفل و احترام مردانش برای راب می شود. همچنین این اتفاق باعث می شود راب به این باور برسد که برادران کوچکترش مرده اند، به همین دلیل است که او در کتاب های مارتین، با جین وسترلینگ همبستر می شود.
نکته: تالیسا استارک یک شخصیت اصلی است که در نسخه سریالی جایگزین جین وسترلینگ شد.
۵- راب نباید به روس بولتون اعتماد می کرد
روس بولتون بیش از توان و ظرفیتش مسئولیت داشت
مانند والدر فری، روس بولتون یکی از آن دسته از افرادی است که هیچ کس نباید به او اعتماد زیادی داشته باشد. خاندان بولتون دومین خانواده قدرتمند در شمال است، به این معنی که راب به داشتن آنها در کنار خود نیاز دارد، اما آنها همیشه خطری برای استارک ها هستند. ادارد استارک به خاطر روش های شکنجه زندانیان و قانون شکنان به روس بی اعتماد و از او بیزار بود، موضوعی که در شمال همه از آن اطلاع داشتند. با این حال، راب به روس به عنوان یکی از فرماندهان اصلی خود اعتماد دارد و بولتون زمانی که به جیمی لنیستر اجازه فرار می دهد، خیانتکار بودن خود را نشان می دهد.
در سریال بازی تاج و تخت، راب به روس اجازه می دهد تا موقعیت های مهمی را برای او مدیریت کند، مانند اداره هارنهال پس از تصرف آن و فرستادن رمزی اسنو برای مقابله با اقدامات گریجوی ها در وینترفل. رمزی وینترفل را دوباره پس می گیرد اما آن را به استارک ها بر نمی گرداند. در نهایت، روس بولتون کسی است که در عروسی سرخ، خنجرش را در قلب راب فرو کرده و او را می کشد.
۴- شمال برای پادشاه کردن راب باید تا پایان جنگ صبر می کرد
راب با پادشاه شدن، تعدادی از متحدانش را از دست داد
اعلام راب استارک به عنوان پادشاه در بحبوحه جنگ، به متحد شدن مردان شمالی کمک می کند، اما خطر بزرگی نیز ایجاد می کند. کاتلین موفق می شود رنلی برثیون را برای ائتلاف با راب متقاعد کند، اما او به سرعت کشته می شود. استنیس، مردی که ند استارک برای پادشاه شدنش رضایت دارد، راب را تهدیدی برای اعلام خود به عنوان پادشاه جدید میبیند، موضوعی که از ایجاد یک ائتلاف بزرگ بین این دو جلوگیری میکند. این همان چیزی است که بیلون گریجوی را تحریک می کند و به او این ایده را می دهد که خود را پنجمین پادشاه بنامد.
راب میتوانست تا پایان جنگ صبر کند و پس از آن شمال را یک پادشاهی مستقل بنامد، زمانی که برای دفاع از آن به شمال باز می گشتند. در طول روزهای پادشاهان زمستان، شمال در برابر تهاجمات همه دشمنان مقاومت کرد تا اینکه اگان تارگرین به آنجا رسید. حتی اگر لنیسترها را شکست نمیدادند، نیروهای راب میتوانستند به شمال عقبنشینی کرده، احتمالاً برای همیشه در برابر تهاجمات نیروهای جنوبی مقاومت کنند و از موت کیلین به عنوان قلعه اصلی استفاده کنند.
۳- راب به خاطر خانواده جین، گرگش را از خود دور کرد
راب باید به غرایز باد خاکستری اعتماد می کرد
حیوانات در دنیای بازی تاج و تخت، یک سمبولیسم حیاتی فراتر از اینکه صرفاً همراهانی عالی و تخیلی باشند، دارند. این مولفه بیشتر بر عنصری از کتاب طوفان شمشیرها متمرکز است که در نسخه سریالی موجود نیست. زمانی که راب شیفته جین وسترلینگ می شود، اغلب اوقات گرگش را از خود دور می کرد. باد خاکستری رفتارهای عجیب و تندی در مورد عشق جدید راب داشت، بنابراین راب او را از خود دور کرد تا جین و خانوادهاش احساس راحتی کنند.
به همین شکل، راب زمانی که برای عروسی سرخ وارد قلعه دوقلو می شود، گرگ خاکستری خود را در یک قفس و بیرون از قلعه نگه می دارد. به نظر میرسد که گرگینه ها ارتباطی فراطبیعی با همراهان استارک خود دارند و راب درخواستهای گری ویند برای همراهی با او را نادیده میگیرد. جانور وفادار می دانست که راب در خطر است و تصمیماتی می گیرد که منجر به مرگش می شود، اما راب آنقدر عاقل نبود که به او گوش دهد. این دقیقاً شبیه همان اتفاقی است که در مورد دنریس و اژدهایانش می افتد زیرا زمانی که سه اژدهای خود را به زنجیر می کشد، سلطنتش به سرعت دچار تزلزل می شود.
۲- راب فکر می کرد والدر فری او را می بخشد
والدر فری از همان ابتدا نمی خواست بگذارد راب از این خیانت قسر در برود
بدتر از این که راب فکر کرد می تواند به والدر فری اعتماد کند، این است که فکر می کند والدر فری ممکن است او را ببخشد. او به یکی از بدترین راه های ممکن در جامعه وستروسی به ارباب گذرگاهی مهم بی احترامی می کند، سپس فکر می کند که می تواند با پیشنهاد عمویش به عنوان کسی که با دختر فری ازدواج می کند، صلح برقرار کند. بدتر از آن، راب تالیسا را با خود به عروسی سرخ می آورد. والدر فری از قبل نقشه هایش را کشیده است اما آوردن تالیسا به مهمانی فری ها، بیش از پیش به زخم آن ها نمک می پاشد.
باور اینکه او می تواند ارتش والدر فری را با عذرخواهی و ازدواج عمویش از خاندان رقیب به صفوف سربازان خود بازگرداند، بسیار غیرمعقول است. والدر فری با خیانت به راب همه چیز به دست می آورد و چیزی برای از دست دادن نداشت جز شرافتش که مدت ها پیش از دستش داده بود. مانند ند، راب نتوانست بدترین سناریو را در مورد نحوه واکنش سایر خاندان ها در نظر بگیرد و دشمنانش به راحتی بی تجرگی او را پیش بینی می کنند. راب باید می دانست که استیصال او برای اتحاد با فری ها به راحتی قابل تشخیص است و در این مرحله نمی تواند به کسی تکیه کند.
۱- راب با ازدواج با تالیسا/جین وسترلینگ به عهد ازدواج خود با فری ها خیانت کرد
راب باید همانطور که توافق شده بود با روزلین فری ازدواجی می کرد
تالیسا استارک یک شخصیت اصلی در نسخه سریالی بازی تاج و تخت است که بر اساس شخصیت جین وسترلینگ، یک نجیب زاده وستروسی در کتاب های مارتین که راب عاشق او می شود، طراحی شده است. در سریال، راب تحت تاثیر همدلی و تمایل تالیسا برای کمک به مجروحان و همچنین زیبایی او قرار ی گیرد. آنها در نهایت رابطه جنسی و عاطفی عمیقی برقرار می کنند و راب به سرعت با او ازدواج می کند، و عهد خود را با والدر فری زیر پا می گذارد. همانطور که انتظار می رفت، لرد والدر این را توهین بزرگی به شرافت خود می داند و با همکاری روس بولتون و تایوین لنیستر به راب خیانت می کند.
خیانت به این پیمان ازدواج بدون شک بزرگترین اشتباه راب در بازی تاج و تخت است و نشان می دهد که هر چقدر هم که اراده قوی داشته باشد، راب هنوز یک پسر جوان است. شرافت و صداقت از فضیلتهای اخلاقی برجسته ند هستند و راب با خیانت به فضایلی که بر اساس آن ها بزرگ شده است، به پای خودش شلیک می کند. او عواقبی را که با ازدواج با تالیسا برایش پیش می آمد دست کم گرفته و با انجام این کار، قلبش را ارجح تر از وظیفه اش به عنوان پادشاه قرار می دهد.